اختیارات وکیل در وکالتنامه
محدوده اختیارات وکیل شما در وکالتنامه بستگی به این دارد که چه مواردی را به او وکالت داده اید و این اختیارات چقدر شفاف و دقیق در سند وکالتنامه نوشته شده اند. اگر وکیلی را برای امور حقوقی و قضایی انتخاب می کنید، باید بدانید که قانون برای بعضی اختیارات او، شرط کرده که حتماً باید این موارد را در وکالتنامه ذکر کنید وگرنه وکیل نمی تواند آن ها را انجام دهد.
تاحالا شده که بخواهید کارهای حقوقی تان را به یک نفر بسپارید تا از طرف شما انجامشان بدهد؟ حتماً کلمه وکالتنامه به گوشتان خورده و شاید حتی خودتان هم از آن استفاده کرده باشید. اما راستش را بخواهید، همین سند به ظاهر ساده، پیچیدگی های زیادی دارد که اگر حواستان نباشد، می تواند دردسرهای بزرگی برایتان درست کند. فکرش را بکنید، یک برگه کاغذ می تواند سرنوشت پول، ملک یا حتی آینده شما را تغییر بدهد، به شرطی که اختیارات وکیل در وکالتنامه، درست و حسابی مشخص شده باشد.
گاهی اوقات می بینیم که موکل ها فکر می کنند همین که به وکیل بگویند شما برو کارهای من رو انجام بده، کافیه. غافل از اینکه وکیل دادگستری، بدون اختیارات صریح و روشن، دست و بالش برای خیلی از کارهای مهم بسته است. برای همین، آگاهی از این اختیارات، هم برای شما که موکل هستید و هم برای وکلا و حتی کسانی که در رشته حقوق تحصیل می کنند، از نان شب واجب تره. اگر ندانید اختیارات وکیل در وکالتنامه چه چیزهایی باید باشد، ممکن است در مراحل مختلف پرونده، با بن بست های قانونی روبرو شوید که نه تنها کارتان را عقب می اندازد، بلکه شاید هزینه های بیشتری هم برایتان بتراشد. پس بیایید با هم یک گشت و گذار کامل توی دنیای وکالتنامه داشته باشیم و ببینیم چه چیزهایی باید توی این سند جادویی نوشته بشود.
اصلاً وکالتنامه چیه و چرا این قدر مهمه؟
قبل از اینکه شیرجه بزنیم توی جزئیات اختیارات، بهتره اول یک تعریف ساده و خودمونی از وکالت و وکالتنامه داشته باشیم. وکالت، یک قرارداد بین دو نفره؛ شما (موکل) به یک نفر دیگه (وکیل) اجازه می دین که به جای شما، یک کاری رو انجام بده. حالا این کار می تونه خرید و فروش یک ملک باشه، یا پیگیری یک پرونده توی دادگاه. سند وکالتنامه همون برگه رسمیه که این اجازه رو مکتوب می کنه و اعتبار قانونی بهش میده.
تفاوت انواع وکالتنامه: از دادگستری تا بلاعزل
شاید براتون سوال پیش بیاد که مگه وکالتنامه چند نوع داره؟ بله، انواع مختلفی داره که هر کدوم کاربرد خودشون رو دارن و اختیارات متفاوتی رو شامل میشن:
- وکالتنامه قضایی (دادگستری): این همون وکالتنامه ایه که شما به یک وکیل دادگستری میدین تا توی دادگاه ها ازتون دفاع کنه یا دعوایی رو مطرح کنه. تمرکز اصلی ما توی این مقاله، روی همین نوع وکالتنامه هستش.
- وکالتنامه اداری و کاری: این وکالتنامه ها معمولاً برای انجام کارهای اداری مثل پیگیری پرونده توی ادارات دولتی، شهرداری، دارایی و از این قبیل صادر میشن. اختیارات اینجا محدودتر و مشخص تره.
- وکالتنامه جامع (عادی): این وکالتنامه معمولاً توی دفترخانه ها تنظیم میشه و می تونه شامل اختیارات خیلی وسیعی باشه، از فروش ملک و خودرو گرفته تا انجام کارهای بانکی و اداری. حواستون باشه که توی این نوع وکالتنامه ها، حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه باید خیلی با دقت مشخص بشه، وگرنه ممکنه پشیمانی به بار بیاره.
- وکالتنامه بلاعزل: این هم یکی از انواع وکالتنامه های عادی هست که موکل دیگه نمی تونه به راحتی اون رو باطل کنه. معمولاً وقتی می خوان یک معامله ای رو محکم کنن و کارهاش رو به دست یک نفر بسپرن، از وکالتنامه بلاعزل استفاده میشه. البته این نوع وکالتنامه، ریزه کاری ها و خطرات خودش رو داره که حتماً باید قبل از تنظیمش، با یک کارشناس حقوقی مشورت کنید.
اهمیت سند وکالتنامه اینه که به کارهای قانونی شما نظم میده و از سوءتفاهم ها و اختلافات بعدی جلوگیری می کنه. یک وکالتنامه خوب، مثل یک نقشه راه واضحه که هم به وکیل نشون میده تا کجا می تونه پیش بره، هم به موکل آرامش خاطر میده که کارهایش طبق برنامه پیش میره.
وکیل توی دادگاه چه اختیاراتی داره؟ اصل و استثناها (ماده ۳۵ ق.آ.د.م.)
وقتی شما یک وکیل دادگستری برای پرونده تون انتخاب می کنید، اصل بر اینه که اون وکیل، تمام اختیاراتی که برای پیش بردن کار دادرسی لازمه رو داره. یعنی می تونه دادخواست بده، ازتون دفاع کنه، لایحه بفرسته و خلاصه تمام کارهای مربوط به پرونده رو انجام بده. این موضوع توی ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت اومده. اما یک اما بزرگ هم داره:
اصل بر اینه که وکیل تمام اختیارات لازم برای دادرسی رو داره، مگر اینکه شما (موکل) توی وکالتنامه، بعضی از این اختیارات رو ازش بگیرید یا اینکه خود قانون اجازه نده وکیل اون کارها رو انجام بده.
پس ببینید، این یک نکته خیلی مهمیه: شما به عنوان موکل، می تونید اختیارات وکیل در وکالتنامه رو محدود کنید. مثلاً اگر نمی خواهید وکیلتون حق صلح و سازش داشته باشه، باید صراحتاً این مورد رو توی وکالتنامه ذکر کنید. اما یک سری موارد هم هست که وکیل، تحت هیچ شرایطی نمی تونه اون ها رو انجام بده، حتی اگر شما بهش اجازه هم بدین. این موارد رو بهشون میگن غیرقابل توکیل یعنی اصلا نمی شه وکالتشون رو داد.
مواردی که وکیل اصلاً نمی تونه انجام بده (غیرقابل توکیل)
بعضی از کارها اونقدر شخصی و حیاتی هستن که قانون اجازه نمیده کسی به جای شما انجامشون بده. این ها رو توی قانون غیرقابل توکیل نامیدن. مهم ترینشون که توی تبصره ۲ ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی هم بهشون اشاره شده، این ها هستن:
- سوگند: وکیل نمی تونه به جای شما قسم بخوره یا سوگند یاد کنه. این یک عمل کاملاً شخصی و مذهبیه که باید توسط خود فرد انجام بشه.
- شهادت: وکیل نمی تونه به جای موکل شهادت بده. شاهد باید خودش ماجرا رو دیده یا شنیده باشه، وکیل که معمولاً توی صحنه جرم یا اتفاق نبوده!
- اقرار: این یکی خیلی مهمه! اقرار یعنی اعتراف کردن به یک موضوعی که به ضرر شماست. وکیل نمی تونه به ضرر موکلش اقرار کنه. هر اقراری که وکیل در دادگاه انجام بده، باید با اذن صریح موکل باشه و اگر موکل تأیید نکنه، اون اقرار برای موکل هیچ اعتباری نداره. یعنی فقط خود شما می تونید اقرار کنید که به نفع طرف مقابل تموم بشه.
- لعان و ایلاء: این دو تا هم از مفاهیم فقهی و حقوقی خاصی هستن که مربوط به دعاوی خانوادگی و سوگندهای خاصی میشه و وکیل نمی تونه اون ها رو انجام بده.
پس یادتون باشه، این چند مورد خط قرمزهای وکالت هستن و وکیل شما حتی با اختیار صریح هم نمی تونه اون ها رو انجام بده.
این اختیارات رو باید حتماً توی وکالتنامه بنویسی! (بندهای ماده ۳۵ ق.آ.د.م.)
خب، رسیدیم به بخش اصلی و شاید مهم ترین قسمت بحثمون. قانونگذار توی ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی، لیست بلندی از اختیارات رو آورده که گفته اگر می خواهید وکیل تون این کارها رو انجام بده، باید حتماً و حتماً این اختیارات توی وکالتنامه ذکر بشه. اگه این ها رو ننوشته باشین، وکیل شما از انجامشون محرومه. چرا؟ چون این کارها، تأثیر مستقیم و مهمی روی حقوق شما دارن و قانون خواسته مطمئن بشه که شما با چشم باز و با آگاهی کامل، این اختیارات رو به وکیلتون دادین.
حالا بیایید دونه به دونه این موارد رو بررسی کنیم و ببینیم هر کدوم یعنی چی و چرا این قدر مهمن:
۱. وکالت راجع به اعتراض به رأی، تجدیدنظر، فرجام خواهی و اعاده دادرسی
وقتی پرونده ای توی دادگاه به یک حکمی می رسه، ممکنه شما به اون حکم اعتراض داشته باشین. این اعتراض ها مراحل مختلفی داره: تجدیدنظرخواهی، فرجام خواهی و در موارد خاص، اعاده دادرسی. هر کدوم از این ها، مهلت های خاص و پیچیدگی های خودشون رو دارن. اگه وکیل شما حق اعتراض به رأی و پیگیری این مراحل رو نداشته باشه، ممکنه مهلت های قانونی رو از دست بدین و نتونین حق تون رو بگیرید. پس اگر می خواین وکیلتون تا آخرین مرحله و برای هر رأیی که به ضررتون صادر میشه بجنگه، باید این اختیار رو صراحتاً بهش بدین.
۲. وکالت در مصالحه و سازش
صلح و سازش یعنی چی؟ یعنی دو طرف دعوا، با هم کنار بیان و پرونده رو بدون اینکه دادگاه حکم بده، تموم کنن. این کار می تونه خیلی خوب باشه و پرونده رو سریع ببنده، اما خب ممکنه با یک مبلغ یا شرایط خاصی تموم بشه که شاید شما راضی نباشین. به خاطر همین حساسیت، قانون گفته که اگر می خواین وکیلتون حق مصالحه و سازش داشته باشه، باید حتماً توی وکالتنامه بنویسینش. چون تصمیم نهایی درباره سازش، تأثیر مستقیم روی حقوق و منافع شما داره.
۳. وکالت در ادعای جعل یا انکار و تردید نسبت به سند طرف و استرداد سند
اگه توی پرونده، طرف مقابل سندی رو ارائه بده و شما فکر کنید که اون سند جعلیه، یا به اصالتش شک داشته باشین (همون انکار و تردید)، وکیلتون باید بتونه این ادعاها رو مطرح کنه. همین طور اگه بخواین سندی رو که دست وکیل داده اید پس بگیرین (استرداد سند)، باید این اختیار رو بهش داده باشین. این اختیارات برای حفظ اعتبار اسناد شما و دفاع در برابر اسناد جعلی، حیاتیه.
۴. وکالت در تعیین جاعل
بعد از اینکه مشخص شد سندی جعلیه، نوبت به این می رسه که معلوم بشه چه کسی اون رو جعل کرده. این مورد (تعیین جاعل) جنبه های کیفری و حقوقی داره و مهمه که وکیل شما بتونه این قضیه رو پیگیری کنه. پس باز هم، نیاز به تصریح توی وکالتنامه داره.
۵. وکالت در ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور
گاهی اوقات طرفین دعوا تصمیم می گیرن که به جای دادگاه، مشکلشون رو از طریق داوری حل کنن. یعنی یک نفر سومی (داور) رو انتخاب می کنن که بینشون قضاوت کنه. ارجاع دعوا به داوری و تعیین داور، یعنی شما از حق خودتون برای قضاوت توسط دادگاه میگذرید و این اختیار رو به یک نفر دیگه میدین. چون این تصمیم خیلی بزرگیه، باید حتماً توی وکالتنامه ذکر بشه.
۶. وکالت در توکیل
«توکیل» یعنی چی؟ یعنی وکیلی که شما انتخاب کردین، بتونه یک وکیل دیگه (وکیل دوم) رو برای انجام بخشی یا تمام کارهاتون انتخاب کنه. بهش میگن «توکیل به غیر». اگه شما اجازه توکیل رو به وکیلتون بدین، یعنی راضی هستین که اون هم یک نفر دیگه رو به عنوان وکیل، زیرمجموعه خودش برای شما انتخاب کنه. اگر این اختیار رو توی وکالتنامه ننوشتین، وکیلتون حق نداره کس دیگه ای رو وکیل شما کنه.
۷. وکالت در تعیین مصدق و کارشناس
توی بعضی پرونده ها، برای روشن شدن حقایق، نیاز به نظر یک کارشناس (مثلاً کارشناس خط، کارشناس ساختمانی، کارشناس تصادفات و…) پیدا میشه. تعیین مصدق و کارشناس، یعنی انتخاب اون فرد متخصص. قانون گفته که این اختیار نیاز به تصریح داره. اما یک نکته مهم اینجا وجود داره: فرق «ارجاع دعوا به کارشناس» با «تعیین کارشناس». اگه دادگاه خودش تشخیص بده که پرونده نیاز به نظر کارشناس داره، وکیل شما برای «ارجاع دعوا به کارشناس» نیاز به تصریح نداره. اما اگه شما می خواهید وکیل تون خودش کارشناس رو انتخاب کنه، باید این اختیار رو بهش داده باشین.
۸. وکالت در دعوای خسارت
وقتی توی یک پرونده، شما از کسی خسارت می خواهید یا خودتون مجبور به جبران خسارت هستین، بهش میگن دعوای خسارت. وکیلتون برای اینکه بتونه از طرف شما خسارت رو مطالبه کنه یا از شما در برابر مطالبه خسارت دفاع کنه، باید این اختیار رو توی وکالتنامه داشته باشه. این مورد هم تأثیر مستقیم روی جیب شما داره، پس حتماً باید مشخص بشه.
۹. وکالت در استرداد دادخواست یا استرداد دعوا
ممکنه وکیل شما تشخیص بده که دادخواستی که داده اید مشکل داره و بهتره پس گرفته بشه (استرداد دادخواست) یا کلاً دعوا رو از اساس پس بگیره (استرداد دعوا). این کار یعنی پرونده رو بدون اینکه دادگاه به محتواش رسیدگی کنه، تموم کردن. چون این تصمیم می تونه پرونده رو به کلی ببنده یا نیاز به شروع مجدد داشته باشه، وکالت در استرداد دادخواست یا دعوا جزو اختیاراتی هست که باید توی وکالتنامه بهش اشاره بشه.
۱۰. وکالت در جلب شخص ثالث و دفاع از دعوای ثالث
گاهی اوقات توی یک پرونده، مشخص میشه که نفر سومی هم باید وارد دعوا بشه یا به نوعی به اون ربط پیدا می کنه. جلب شخص ثالث یعنی وارد کردن اون فرد به پرونده. همین طور اگه یک نفر سوم خودش بخواد وارد پرونده ای بشه، باید وکیلتون حق دفاع از دعوای ثالث رو داشته باشه. این موارد می تونن پرونده رو گسترش بدن و پیچیده ترش کنن، پس لازمه که با اختیار شما انجام بشن.
۱۱. وکالت در ورود شخص ثالث و دفاع از دعوای ورود ثالث
برعکس مورد قبل، ورود شخص ثالث یعنی یک نفر دیگه که خودش از ابتدا توی دعوا نبوده، الان بخواد وارد پرونده شما بشه. وکیلتون باید اختیار دفاع در برابر این ورود رو داشته باشه. باز هم، چون پای افراد جدیدی به پرونده باز میشه، باید این اختیار در وکالتنامه تصریح بشه.
۱۲. وکالت در دعوای متقابل و دفاع در قبال آن
«دعوای متقابل» یعنی طرف مقابل شما هم، خودش علیه شما یک دعوایی مطرح کنه (درست توی همون پرونده). مثلاً شما از او پول می خواهید و او هم از شما طلبکار بشه. وکیلتون باید حق طرح دعوای متقابل رو داشته باشه و بتونه در برابر دفاع از دعوای متقابل هم اقدامات لازم رو انجام بده. این اختیار برای تغییر نقش طرفین پرونده و دفاع کامل از حقوق شما، خیلی مهمه.
۱۳. وکالت در ادعای اعسار
«اعسار» یعنی شما توانایی مالی برای پرداخت هزینه های دادرسی یا بدهی هاتون رو نداشته باشین و این رو توی دادگاه ثابت کنید. ادعای اعسار و پیگیری اون، می تونه تأثیر زیادی روی وضعیت مالی شما داشته باشه و مثلاً باعث بشه اقساطی پرداخت کنید. به خاطر همین حساسیت، اختیارات وکیل در وکالتنامه باید شامل این مورد هم باشه تا وکیلتون بتونه برای اثبات ناتوانی مالی شما اقدام کنه.
۱۴. وکالت در قبول یا رد سوگند
قبلاً گفتیم که خود سوگند (قسم خوردن) غیرقابل توکیله. یعنی وکیل نمی تونه به جای شما قسم بخوره. اما «قبول یا رد سوگند» با خود سوگند فرق داره. گاهی اوقات توی دادگاه، طرف مقابل به شما پیشنهاد قسم خوردن رو میده و شما باید تصمیم بگیرین که آیا قسم می خورید یا نه، یا این پیشنهاد رو رد می کنید. این قبول یا رد سوگند، یک تصمیم استراتژیک توی پرونده است که باید وکیل شما اختیارش رو داشته باشه تا بتونه با توجه به شرایط پرونده، بهترین تصمیم رو بگیره.
وقتی پرونده به مرحله اجرا می رسه: اختیارات وکیل طبق ماده ۳۶ ق.آ.د.م.
خیلی خب، فرض کنید پرونده با موفقیت تموم شده و شما هم برنده دعوا شدین. مبارکه! اما داستان اینجا تموم نمیشه. حکم دادگاه باید اجرا بشه تا شما به حق تون برسین. این مرحله رو «اجرای حکم» میگن و خودش ریزه کاری های زیادی داره. ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی به صورت جداگانه در مورد اختیارات وکیل در مرحله اجرای حکم صحبت کرده و گفته که این اختیارات هم باید حتماً توی وکالتنامه ذکر بشن.
چرا این اختیارات نیاز به تصریح جداگانه دارن؟ چون مرحله اجرا، یک فاز کاملاً متفاوت از دادرسیه و شامل کارهایی مثل پیدا کردن اموال محکوم علیه، توقیف اموال، فروش اموال و دریافت پول میشه. این ها کارهای مهمی هستن که مستقیماً با اموال و حقوق شما سروکار دارن.
مواردی که باید در وکالتنامه برای مرحله اجرا تصریح شوند:
- درخواست صدور برگ اجرایی و تعقیب عملیات آن: وقتی حکم صادر میشه، وکیل شما باید بتونه درخواست بده که «برگ اجرایی» صادر بشه. برگ اجرایی همون سندی هست که باهاش میشه حکم رو اجرا کرد. بعد از صدور برگ اجرایی، وکیل باید بتونه تمام مراحل تعقیب عملیات اجرایی رو پیگیری کنه؛ مثلاً استعلام اموال، مکاتبه با ادارات مختلف، حضور در مزایده ها و… .
- اخذ محکوم به: «محکوم به» یعنی همون چیزی که دادگاه به نفع شما حکم داده. این می تونه پول باشه، یک ملک باشه، یا هر چیز دیگه ای. وکیل شما باید حق اخذ محکوم به رو داشته باشه تا بتونه اون پول یا مال رو از طرف شما تحویل بگیره و به شما برسونه. این مورد هم خیلی حساسه و مستقیماً با منافع مالی شما ارتباط داره.
- اخذ وجوه ایداعی: گاهی اوقات طرف مقابل، برای تضمین یا به هر دلیل دیگه ای، مبلغی رو توی صندوق دادگستری یا نزد مرجع قضایی سپرده. به این وجوه میگن «وجوه ایداعی». اگه می خواهید وکیلتون بتونه این پول ها رو از طرف شما برداشت کنه، باید حق اخذ وجوه ایداعی رو بهش بدین.
اگه وکیل شما این اختیارات رو توی وکالتنامه نداشته باشه، حتی با وجود اینکه حکم به نفع شما صادر شده، باز هم برای اخذ محکوم به و پیگیری اجرای حکم، باید خودتون دست به کار بشید یا دوباره یک وکالتنامه تکمیلی تنظیم کنید که خب هم زمان بره و هم دردسر داره.
اگه اختیارات مهم رو تو وکالتنامه ننویسیم چی میشه؟ (عواقب عدم تصریح)
تا اینجا حسابی گفتیم که چرا باید اختیارات وکیل در وکالتنامه رو دقیق بنویسیم. حالا بیایید کمی هم درباره عواقبش حرف بزنیم تا بفهمید این موضوع چقدر جدیه. فکر کنید شما وکیلتون رو برای یک پرونده انتخاب کردید، اما حواستون نبوده که بعضی از اختیارات مهم رو توی وکالتنامه بنویسید. چی میشه؟
- باطل شدن اقدامات وکیل توسط دادگاه: این بدترین اتفاقیه که می تونه بیفته. فرض کنید وکیل شما بر اساس بهترین نیت و برای حفظ منافع شما، یک کاری رو انجام داده، مثلاً با طرف مقابل مصالحه و سازش کرده. اما چون حق این کار رو توی وکالتنامه نداشته، دادگاه اون مصالحه رو باطل می کنه. یعنی کار وکیلتون هیچ اعتباری نداره!
- تأخیر در روند پرونده و تضییع حقوق موکل: وقتی وکیل یک کاری رو نمی تونه انجام بده چون اختیارش رو نداره، باید صبر کرد تا شما خودتون اون کار رو انجام بدین یا یک وکالتنامه جدید و تکمیلی تنظیم کنید. این فرآیند، کلی زمان می بره و ممکنه فرصت های طلایی مثل مهلت اعتراض به رأی رو از دست بدین و حق تون ضایع بشه.
- نیاز به تنظیم وکالتنامه تکمیلی یا حضور مجدد موکل: اگه توی مراحل پرونده، دادگاه متوجه بشه که وکیل بعضی اختیارات لازم رو نداره، مجبورتون می کنه که یا خودتون حضوری بیاین و اون کار رو انجام بدین، یا یک وکالتنامه جدید بدین که اون اختیارات رو شامل بشه. این یعنی رفت و آمدهای بیشتر و هزینه های اضافی برای شما.
- مسئولیت های حقوقی احتمالی برای وکیل و موکل: در بعضی موارد، این عدم تصریح اختیارات می تونه منجر به مسئولیت های حقوقی بشه. مثلاً اگه وکیل بدون داشتن اختیار اخذ محکوم به، پولی رو تحویل بگیره و مشکلی پیش بیاد، قضیه پیچیده میشه. حتی ممکنه موکل به خاطر تأخیر در اجرای حکم، ضرر ببینه و مجبور باشه دنبال جبران خسارت بگرده.
پس ببینید، عدم دقت توی تنظیم اختیارات وکیل در وکالتنامه، نه تنها کار شما رو راه نمی اندازه، بلکه ممکنه چوب لای چرخ پرونده تون بذاره و دردسرهای بیشتری ایجاد کنه. همون ضرب المثل معروف که میگه: «کار از محکم کاری عیب نمیکنه!» اینجا کاملاً صدق می کنه.
موکلین عزیز، این نکات رو هنگام تنظیم و امضای وکالتنامه جدی بگیرید!
تا اینجای کار، حسابی از اهمیت اختیارات وکیل در وکالتنامه و ریزه کاری هایش گفتیم. حالا نوبت میرسه به توصیه های خودمونی و کاربردی برای شما که می خواهید امور حقوقی تون رو به یک وکیل بسپارید. این نکات مثل یک چراغ راهنما عمل می کنن تا مسیر درستی رو انتخاب کنید و دچار مشکل نشید:
۱. مشاوره دقیق و شفاف با وکیل: حرف دلتون رو بزنید!
قبل از اینکه حتی قلم به دست بگیرید و وکالتنامه رو امضا کنید، با وکیل تون یک جلسه کامل و مفصل داشته باشین. تمام جزئیات پرونده تون، نگرانی هاتون، و انتظاراتتون رو شفاف به وکیل بگین. از وکیل بپرسید که برای این پرونده خاص، چه اختیاراتی ضروریه و چه اختیاراتی غیرضروری یا حتی خطرناکه. یک وکیل خوب، باید بتونه تمام این موارد رو براتون توضیح بده و راهنمایی تون کنه. این گفتگو، سنگ بنای یک رابطه موکل-وکیل موفقه.
۲. مطالعه جزء به جزء متن وکالتنامه قبل از امضا: هیچ وقت عجله نکنید!
اینجا دیگه جای رودربایستی نیست. تمام متن وکالتنامه رو، کلمه به کلمه بخونید. هر جایی که براتون مبهم بود، بپرسید و بخواهید که وکیل براتون توضیح بده. فکر نکنید چون یک سند حقوقیه، نمی تونید متوجهش بشید. حق شماست که از تمام بندها و اختیاراتی که میدین، آگاه باشین. حتی اگه لازمه، متن رو ببرین خونه و با یک فرد مطمئن و آگاه دیگه هم مشورت کنید.
۳. تأکید بر تصریح اختیارات ضروری و سلب اختیارات غیرلازم: دایره اختیارات رو محدود کنید!
همونطور که گفتیم، بعضی اختیارات باید توی وکالتنامه نوشته بشن. پس حتماً مطمئن بشید که این موارد حیاتی، مثل حق اعتراض به رأی یا اخذ محکوم به، اگر براتون مهمن، به درستی قید شده ان. از طرف دیگه، اگه نمی خواهید وکیلتون بعضی کارها رو انجام بده (مثلاً مصالحه و سازش یا توکیل به غیر)، حتماً صراحتاً اون ها رو توی وکالتنامه سلب کنید و بگید که وکیل این اختیارات رو نداره. این کار از سوءاستفاده های احتمالی جلوگیری می کنه.
۴. امکان محدود کردن برخی اختیارات عمومی: همه چیز نباید مطلق باشد!
حتی بعضی اختیاراتی که به نظر عمومی میان، رو هم میشه محدود کرد. مثلاً شاید به وکیل تون حق فروش ملک رو بدین، اما بخواین فقط تا یک مبلغ خاصی بتونه بفروشه یا فقط به افراد خاصی. این محدودیت ها رو هم میشه و باید توی وکالتنامه آورد. هرچیزی که توی وکالتنامه نوشته بشه، برای وکیل الزام آوره.
۵. پرسشگری فعال از وکیل در مورد ابهامات: سکوت نشانه رضایت نیست!
اگه با هر اصطلاح حقوقی یا بندی توی وکالتنامه مواجه شدین که مفهومش رو دقیقاً نمی دونستین، خجالت نکشید و از وکیل تون بخواهید که با زبان ساده و قابل فهم براتون توضیح بده. وکیل خوب، همیشه آماده است تا موکلش رو روشن کنه. سکوت شما در این مرحله، ممکنه بعداً پشیمانی بزرگی به بار بیاره.
خلاصه که توی تنظیم وکالتنامه، حواست باشه بهترین شعاره. چون این سند، پلی است بین شما و دنیای پیچیده قانون و با یک تنظیم درست، می تونه تمام راه رو براتون هموار کنه.
سؤالات متداول درباره اختیارات وکیل در وکالتنامه
آیا وکالتنامه کاری با وکالتنامه دادگستری تفاوتی دارد؟
بله، تفاوت اصلی در حیطه اختیارات و حوزه فعالیت وکیل است. وکالتنامه دادگستری (قضایی) برای پیگیری امور حقوقی و قضایی در مراجع دادگستری صادر می شود و وکیل باید وکیل پایه یک دادگستری باشد. اما وکالتنامه کاری (اداری) برای انجام امور مشخصی مانند کارهای اداری، بانکی، ثبتی و… صادر می شود و فرد وکیل می تواند یک شخص عادی باشد و اختیارات محدود به همان کار مشخص است. اختیارات ماده ۳۵ و ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی مخصوص وکالتنامه دادگستری است.
چگونه می توانم اختیارات وکیلم را بعد از تنظیم وکالتنامه تغییر دهم؟
برای تغییر اختیارات، معمولاً نیاز به تنظیم یک وکالتنامه تکمیلی یا متمم وکالتنامه است. در این سند جدید، می توانید برخی اختیارات را اضافه یا کم کنید. همچنین، می توانید با تنظیم سند عزل وکیل وکالتنامه قبلی را کلاً باطل کرده و یک وکالتنامه جدید با اختیارات دلخواه تنظیم نمایید. البته باید به قوانین مربوط به عزل وکیل و اینکه آیا وکالتنامه بلاعزل بوده یا خیر، توجه کرد.
اگر وکیل از اختیارات تصریح شده سوءاستفاده کند، چه باید کرد؟
اگر وکیل از اختیاراتی که در وکالتنامه به او داده اید، به ضرر شما سوءاستفاده کند، می توانید از او شکایت کنید. وکیل موظف است در چارچوب قانون و در راستای منافع موکل عمل کند. در چنین شرایطی، می توانید از طریق کانون وکلای دادگستری یا دادگاه های عمومی حقوقی علیه وکیل طرح دعوی کرده و خسارات وارده را مطالبه نمایید. حتی ممکن است پروانه وکالت او نیز تعلیق یا لغو شود.
آیا برای هر مرحله از دادرسی نیاز به وکالتنامه جدید است؟
خیر، به طور کلی یک وکالتنامه جامع قضایی می تواند تمامی مراحل دادرسی از جمله اعتراض به رأی، تجدیدنظر و فرجام خواهی را پوشش دهد، به شرطی که این اختیارات به صراحت در آن ذکر شده باشند. اگر این موارد ذکر نشده باشند، برای هر مرحله ای که نیاز به این اختیارات دارد، یا باید وکالتنامه را تکمیل کنید یا خودتان شخصاً اقدام کنید.
وکالتنامه بلاعزل چه تفاوتی با وکالتنامه عادی دارد و چه خطراتی دارد؟
وکالتنامه بلاعزل، نوعی از وکالتنامه عادی (نه قضایی) است که در آن موکل حق عزل وکیل را از خود سلب می کند و در واقع نمی تواند به راحتی آن را فسخ کند. این نوع وکالتنامه معمولاً برای اطمینان از انجام یک معامله یا انتقال مالکیت در آینده استفاده می شود. خطر اصلی آن این است که موکل کنترل کمتری بر اعمال وکیل دارد و اگر وکیل سوءاستفاده کند، عزل او دشوار است. برای همین، تنظیم وکالتنامه بلاعزل نیاز به دقت و مشاوره حقوقی فراوان دارد.
مدت اعتبار وکالتنامه چقدر است؟
مدت اعتبار وکالتنامه به این بستگی دارد که در خود سند وکالتنامه، مدتی برای آن مشخص شده باشد یا خیر. اگر مدت مشخصی تعیین نشده باشد، وکالتنامه تا زمانی که موکل آن را عزل نکند، یا وکیل استعفا ندهد، یا یکی از طرفین فوت یا محجور نشود، معتبر خواهد بود. در برخی وکالتنامه های اداری، ممکن است مدت مشخصی قید شود، اما در وکالتنامه های قضایی معمولاً تا پایان رسیدگی پرونده اعتبار دارد، مگر اینکه اختیارات خاصی برای مدت محدود اعطا شده باشد.
نتیجه گیری
همانطور که دیدید، دنیای وکالتنامه آنقدرها هم که به نظر می رسد ساده نیست و ریزه کاری های فراوانی دارد. اختیارات وکیل در وکالتنامه، یک موضوع حیاتی و سرنوشت ساز است که می تواند نتیجه یک پرونده حقوقی یا سرنوشت یک معامله مهم را به کلی تغییر دهد. از ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی که اختیارات لازم التصریح را مشخص می کند تا ماده ۳۶ قانون آیین دادرسی مدنی که به اختیارات مرحله اجرا می پردازد، هر بندی اهمیت خاص خود را دارد.
آگاهی شما به عنوان موکل از این نکات، مثل یک سپر محافظ عمل می کند و از بروز مشکلات و سوءتفاهم ها در آینده جلوگیری می نماید. یادتان باشد، اعتماد به وکیل خوب است، اما دقت در تنظیم وکالتنامه، اعتماد را تقویت می کند و حقوق شما را تضمین می نماید. پس هرگز بدون مطالعه دقیق و مشورت با وکیل مورد اعتماد خود، هیچ وکالتنامه ای را امضا نکنید و همیشه از وکیل خود بخواهید که جزئیات و حدود اختیارات وکیل دادگستری را با زبان ساده برایتان توضیح دهد.
برای تنظیم یک وکالتنامه مطمئن و متناسب با نیازهای حقوقی خود و مشاوره با وکلای مجرب در خصوص تصریح اختیارات وکیل، وقت بگیرید و با ما در تماس باشید. حق شماست که با اطمینان خاطر، کارهایتان را به دست قانون بسپارید.