خلاصه کتاب واژه نامه برند ( نویسنده رضا مهدوی، محمد قاضی زاده )
اگه تو دنیای برندینگ و بازاریابی فعالیت می کنی، حتماً بارها شده که سر یه اصطلاح خاص، با همکار یا مشتری به مشکل خوردی. کتاب واژه نامه برند نوشته رضا مهدوی و محمد قاضی زاده، دقیقاً برای همین مشکل اساسی نوشته شده تا یه زبان مشترک و استاندارد رو برای همه فعالان این حوزه تو ایران ایجاد کنه. این کتاب یه جورایی مثل یه گنجینه می مونه که مفاهیم برندسازی رو از پایه تا پیشرفته، با یه زبان ساده و کاربردی بهمون یاد می ده تا دیگه تو این بازار پررقابت، حرفی برای گفتن داشته باشیم.
دنیای کسب وکار و به خصوص برندینگ، این روزها حسابی پیچیده شده. هر روز کلی اصطلاح جدید می آد و اگه حواسمون نباشه، ممکنه از بقیه عقب بیفتیم. از اون مهم تر، اینکه هرکسی یه اصطلاح رو یه جور تعبیر کنه، می تونه باعث کلی سوءتفاهم بشه. مثلاً یه مشاور ممکنه از هویت برند حرف بزنه و یه مدیر عامل منظور دیگه ای داشته باشه. اینجاست که وجود یه مرجع مطمئن و یه واژه نامه جامع، مثل نون شب واجب می شه. کتاب واژه نامه برند دقیقاً همون چیزیه که نیاز داریم. این کتاب فقط یه لیست از کلمات نیست؛ یه راهنماست که بهمون کمک می کنه با مفاهیم اصلی برندینگ به زبانی حرفه ای و یکپارچه آشنا بشیم و از همین الان، یه قدم از رقبا جلوتر باشیم.
نویسندگان و پشت پرده نگارش: از ایده تا کتاب
وقتی اسم واژه نامه برند میاد، محاله که اسم رضا مهدوی و محمد قاضی زاده به ذهنمون نرسه. این دو نفر، خودشون از متخصصان سرشناس و باتجربه تو حوزه برندینگ و بازاریابی هستن و سال هاست که تو این زمینه فعالیت دارن. می دونید، این کتاب یهویی و الکی نوشته نشده. ایده اصلی اش از یه دغدغه واقعی اومده بود: اینکه چرا تو ایران، با وجود این همه فعال و شرکت تو حوزه برندینگ، یه زبان مشترک و استاندارد نداریم؟ همون چیزی که باعث می شه مدیر از مشاورش یه چیز دیگه برداشت کنه، یا متخصصین با هم سر یه کلمه به توافق نرسن.
نویسندگان این کتاب، دو سال تمام برای نگارش این واژه نامه وقت گذاشتن. واقعاً جای تحسین داره! اون ها تلاش کردن که بهترین معادل های فارسی رو برای اصطلاحات رایج انگلیسی تو دنیای برندینگ پیدا کنن و ترجمه ای روان و دقیق ارائه بدن. فکرشو بکنید، چقدر تحقیق و بررسی لازم بوده تا کلمه ای مثل Brand Equity به بهترین شکل ممکن تو فارسی ترجمه بشه و هم مفهوم اصلی اش رو برسونه و هم برای مخاطب ایرانی قابل درک باشه. جالب اینجاست که منبع اصلی پژوهش و نگارش این کتاب، فرهنگ واژگان معتبر اینتر برند (Interbrand Glossary) بوده. این یعنی دیگه خیالمون راحته که با یه کار علمی و دقیق طرفیم که اعتبار بین المللی داره و الکی کلمات رو کنار هم نچیدن.
به قول خودشون، هدفشون این بوده که یک فرهنگ واژگان برند رو ایجاد کنن که هم برای مشاوران و هم برای مدیران، مثل یه پل ارتباطی عمل کنه و این مشکل نبود زبان مشترک رو حل کنه. این تلاش دوساله، نتیجه اش شده یه کتاب کاربردی و ارزشمند که می تونه راهگشای خیلی ها تو دنیای پر پیچ وخم برندینگ باشه. یعنی اگه همین الانم حس می کنی تو جلسات کاریت، سر یه کلمه، حرف همدیگه رو درست متوجه نمی شین، این کتاب می تونه ناجی تون باشه.
ساختار و محتوای کلی کتاب: آنچه در این واژه نامه خواهید یافت
حالا که با نویسنده ها و هدفشون آشنا شدیم، بریم ببینیم تو دل این کتاب چی پیدا می شه. کتاب واژه نامه برند مثل یه دیکشنری تخصصی و کاربردیه، اما نه از اون دیکشنری های خشک و بی روح! قالب کتاب جوری طراحی شده که راحت بتونی پیداش کنی: اصطلاحات بر اساس الفبای زبان انگلیسی مرتب شدن و بعد از هر واژه انگلیسی، توضیحات کاملش به فارسی آورده شده.
ویژگی های توضیحات این کتاب واقعاً ستودنیه. نویسندگان سعی کردن که توضیحات هر اصطلاح، هم جامع باشه و همه ابعادش رو پوشش بده، هم علمی باشه و پایه و اساس درستی داشته باشه، هم ساده و صریح باشه که همه بفهمنش و از همه مهم تر، کاربردی باشه که به دردمون بخوره. یعنی اگه دنبال معنی کلمه ای می گردی، نه تنها معنی لغویش رو پیدا می کنی، بلکه کاربردش تو دنیای واقعی برندینگ هم بهت توضیح داده می شه.
یه نکته خیلی باحال دیگه اینه که با خوندن این کتاب، ناخودآگاه درک ما از زبان انگلیسی تو حوزه برندینگ هم قوی تر می شه. چون هم اصطلاح انگلیسی رو می بینیم، هم معنی دقیق فارسی اش رو یاد می گیریم. این خودش یه جور تیر با دو نشونه! این کتاب در حال حاضر (بر اساس اطلاعات سال 1402) 144 صفحه داره و توسط انتشارات دنیای اقتصاد منتشر شده. اگه دنبال یه مرجع کامل، معتبر و البته دوست داشتنی برای اصطلاحات برندینگ می گردی، این کتاب رو از دست نده.
تصور کنید در جلسه ای مهم هستید و ناگهان یکی از حضار اصطلاح Brand Touchpoint را به کار می برد. اگر معنای دقیق آن را ندانید، ممکن است نه تنها از بحث عقب بمانید، بلکه فرصت های مهمی را هم از دست بدهید. این کتاب به شما کمک می کند که هیچ وقت در چنین موقعیتی قرار نگیرید و همیشه با اعتماد به نفس در بحث ها شرکت کنید.
دسته بندی مفاهیم کلیدی: نگاهی عمیق تر به اصطلاحات مهم کتاب
همونطور که گفتیم، این کتاب فقط یه لیست ساده از کلمات نیست. تو دل خودش، کلی مفهوم عمیق و کاربردی رو جا داده که برای هر کسی که تو دنیای برندینگ فعالیت می کنه، واجبه. بیایید یه نگاهی به بعضی از مهم ترین دسته بندی ها و اصطلاحاتی که تو این کتاب پیدا می کنید، بندازیم:
مفاهیم پایه برند و برندسازی
این بخش، مثل ستون فقرات برندینگه. اگه این مفاهیم رو خوب یاد نگیریم، بقیه چیزها رو هم درست متوجه نمی شیم. واژه نامه برند این مفاهیم رو خیلی روان و کاربردی توضیح داده:
- Brand (برند): خیلی ها فکر می کنن برند یعنی فقط یه لوگو یا اسم. اما برند، خیلی فراتر از این حرفاست. تو این کتاب یاد می گیریم که برند در واقع همون احساس، تجربه و قولی هست که یه محصول یا شرکت به مشتری هاش می ده. یه جورایی همون حس و حالی که وقتی اسم یه شرکت میاد، تو ذهنمون شکل می گیره.
- Branding (برندینگ): این دیگه فرایند ساختن همون برند هست. یعنی تمام کارهایی که می کنیم، از انتخاب اسم و لوگو گرفته تا استراتژی های بازاریابی و حتی برخورد با مشتری، تا یه تصویر خاص و دلنشین از خودمون تو ذهن مخاطب بسازیم. این کتاب این فرایند رو مرحله به مرحله و با جزئیات توضیح داده.
- Brand Identity (هویت برند): فکر کن یه آدم چقدر با ظاهر، صدا، لباس پوشیدن و اخلاقش شناخته می شه. هویت برند هم همینه! یعنی تمام عناصر بصری و کلامی که یه برند رو از بقیه متمایز می کنه. از رنگ ها و فونت گرفته تا لحن صحبت کردن برند تو تبلیغاتش. کتاب بهمون یاد می ده چطور این هویت رو درست بسازیم.
- Brand Awareness (آگاهی از برند): این یعنی چقدر مردم برند تو رو می شناسن و وقتی به یه محصول یا خدمت فکر می کنن، اسم برند تو میاد تو ذهنشون. مثلاً وقتی می گی نوشابه، اولین اسمی که میاد تو ذهنت چیه؟ آگاهی از برند دقیقاً همینه.
- Brand Equity (ارزش ویژه برند): این یه مفهوم مالی و استراتژیکه که نشون می ده برند تو چقدر ارزش داره. ارزش ویژه برند هم می تونه به خاطر وفاداری مشتری ها باشه، هم به خاطر شهرت و کیفیت برند. این کتاب بهت یاد می ده چطور ارزش برندت رو محاسبه کنی و اون رو افزایش بدی.
واژگان استراتژی و معماری برند
وقتی برندت بزرگ تر می شه، باید فکر یه ساختار و استراتژی درست باشی تا همه چیز سر جاش باشه و هر محصولی راه خودش رو بره:
- Brand Architecture (معماری برند): فکر کن یه ساختمان چند طبقه داری. هر طبقه یه کاربری داره، اما همه تحت یه سقف هستن. معماری برند هم همینه. یعنی چطور برندهای مختلف یه شرکت (مثلاً برند مادر، زیربرندها، برندهای محصول) با هم ارتباط دارن و چطور باید ساختارشون رو بچینیم که همه چیز منظم و واضح باشه.
- Masterbrand (برند مادر): همون برند اصلی و بزرگه که بقیه برندها و محصولات زیرمجموعه اون هستن. مثلاً شرکت P&G (پروکتر و گمبل) یه Masterbrand هست و محصولاتش مثل Pampers یا Ariel، زیربرندهای اون محسوب می شن. کتاب بهت یاد می ده کی و چطور از برند مادر استفاده کنی.
- Brand Charter (منشور برند): این مثل یه کتابچه راهنما برای برندت می مونه. توش همه چیز رو درباره برند (از ارزش ها و هدفش گرفته تا لحن و هویت بصری) می نویسی تا همه کسایی که با برند کار می کنن، یه دید مشترک داشته باشن. این کتاب اهمیت این منشور رو به خوبی توضیح داده.
- Brand Extension (توسعه برند): وقتی یه برند معروف می شه و می خواد محصول جدیدی رو تو یه دسته دیگه از بازار عرضه کنه، از توسعه برند استفاده می کنه. مثلاً یه برند معروف لباس، حالا بخواد عطر هم تولید کنه. این کتاب راه و چاه توسعه برند رو نشون می ده.
- Co-branding (برندسازی مشترک): این یعنی دو تا برند با هم همکاری کنن و یه محصول یا خدمت مشترک رو ارائه بدن. مثلاً همکاری نایک با اپل برای تولید کفش ورزشی هوشمند.
اصطلاحات بازاریابی و تبلیغات مرتبط با برند
برندینگ بدون بازاریابی و تبلیغات مثل یه ماشین بدون بنزینه. این اصطلاحات بهت کمک می کنن چرخ های برندت رو به حرکت دربیاری:
- Marketing Planning (برنامه ریزی بازاریابی): این دیگه پایه و اساس هر حرکتی تو بازاریابیه. یعنی چطور فرصت ها رو بشناسیم، هدف گذاری کنیم و یه برنامه جامع برای رسیدن به اون هدف ها بنویسیم. کتاب این فرایند رو خیلی خوب توضیح داده.
- Mass Marketing (بازاریابی انبوه): این همون بازاریابیه که همه رو هدف می گیره. یعنی محصولی رو تولید می کنی که فکر می کنی همه مردم بهش نیاز دارن و با تبلیغات گسترده (مثلاً تو تلویزیون)، می خوای به همه برسی.
- Above-the-line Communications (تبلیغات رسانه ای): این اصطلاح برای تبلیغاتی به کار می ره که تو رسانه های گسترده مثل تلویزیون، رادیو و مجلات بزرگ پخش می شن. یعنی تبلیغاتی که همه می بینن و می شنون و معمولاً یه طرفه ان.
- Account Executive (مدیر پروژه/ارتباطات): این شخص تو آژانس های تبلیغاتی یا مشاوره ای، همون کسیه که بین آژانس و مشتری ارتباط برقرار می کنه و وظیفه اش جلب رضایت مشتری و پیشبرد پروژه است.
- Ad Fatigue (دل زدگی تبلیغ): حتماً برات پیش اومده که یه تبلیغ رو اینقدر دیدی که دیگه ازش خسته شدی و حتی از اون محصول متنفر شدی! این همون دل زدگی تبلیغه. کتاب نشون می ده چطور ازش جلوگیری کنیم.
- Digital Marketing (بازاریابی دیجیتال): همه فعالیت های بازاریابی که از کانال های دیجیتال مثل وب سایت، شبکه های اجتماعی، ایمیل و موتورهای جستجو استفاده می کنه. امروزه بدون این بخش، نمیشه تو بازار رقابت کرد.
- Content Marketing (بازاریابی محتوایی): این یعنی به جای تبلیغ مستقیم، محتوای ارزشمند و جذابی تولید کنیم (مثل مقاله، ویدئو، پادکست) که مخاطب رو جذب کنه و به برند ما علاقه مند کنه.
مفاهیم مرتبط با مخاطب، بازار و رقابت
برای اینکه برندت موفق بشه، باید مشتری هات رو بشناسی و بدونی رقیبات کجان:
- Target Audience (مخاطب هدف): این یعنی همون گروه خاصی از آدم ها که محصول یا خدمات تو براشون ساخته شده. مثلاً اگه اسباب بازی تولید می کنی، مخاطب هدفت بچه ها هستن. شناخت مخاطب هدف، کلید موفقیته.
- Market Segmentation (بخش بندی بازار): بازار خیلی بزرگه و نمی تونی همه رو راضی نگه داری. برای همین، بازار رو به بخش های کوچیک تر تقسیم می کنیم که هر کدوم نیازها و ویژگی های خاص خودشون رو دارن. این کتاب بهت یاد می ده چطور این بخش بندی رو انجام بدی.
- Competitive Advantage (مزیت رقابتی): این همون چیزیه که تو رو از رقیبات متمایز می کنه و باعث می شه مشتری ها تو رو انتخاب کنن. می تونه کیفیت محصول باشه، قیمت مناسب، خدمات عالی یا هر چیز دیگه.
- Niche Market (بازار گوشه ای/متخصص): اگه نمی خوای همه رو هدف بگیری، می تونی روی یه بازار خیلی کوچیک و خاص تمرکز کنی. مثلاً یه رستوران که فقط غذای گیاهی ارگانیک سرو می کنه. این کتاب مزایا و چالش های بازار متخصص رو توضیح داده.
- USP (Unique Selling Proposition – پیشنهاد فروش منحصر به فرد): این همون ویژگی یا مزیت خاص محصول یا خدمت تو هست که هیچ کدوم از رقیبات ندارن. چیزی که باعث می شه مشتری ها بگن: آره! من اینو می خوام چون این ویژگی رو فقط همین محصول داره!
«واژه نامه برند، فقط یک واژه نامه نیست، بلکه یک راهنمای جامع و کاربردی برای تمام کسانی است که می خواهند در دنیای پررقابت برندینگ، حرفه ای عمل کنند و زبان مشترکی برای موفقیت بسازند.»
واژه نامه برند برای چه کسانی ضروری است؟ (با جزئیات بیشتر و تمرکز بر ارزش افزوده)
شاید بپرسی خب این کتاب به درد کی می خوره؟ راستش رو بخوای، طیف مخاطبان واژه نامه برند خیلی وسیعه. اگه بخوایم دقیق تر بگیم، این کتاب برای هر کسی که یه جوری سر و کارش با برند، بازاریابی یا حتی کسب وکار خودش می افته، یه ابزار حیاتیه:
برای دانشجویان: همون پایه و اساس محکم
اگه دانشجوی رشته های بازاریابی، مدیریت بازرگانی، MBA، DBA، تبلیغات یا ارتباطات هستی، این کتاب مثل یه معلم خصوصیه که همیشه کنارته. تو کلاس کلی اصطلاح می شنوی، تو پروژه ها به واژه های جدید برمی خوری و گاهی هم معنی بعضی شون رو خوب متوجه نمی شی. واژه نامه برند اینجاست تا همه این ها رو برات شفاف کنه. با این کتاب، نه تنها تو امتحانا و پروژه ها نمره بهتری می گیری، بلکه از همین حالا داری زبان دنیای حرفه ای ها رو یاد می گیری و این یعنی یه مزیت بزرگ برای آینده کاریت.
برای مدیران و کارآفرینان: صحبت با زبان متخصصان
اگه مدیر یه کسب وکار هستی یا تازه کارآفرینی رو شروع کردی، حتماً با مشاوران برندینگ و بازاریابی سر و کار داری. یه مشاور میاد از Brand Architecture حرف می زنه، اون یکی از Brand Equity و تو ممکنه تو ذهنت هزار تا سوال بیاد. این کتاب بهت کمک می کنه تا با زبان خودشون باهاشون حرف بزنی، سوالات درست بپرسی و تصمیم های آگاهانه تری بگیری. دیگه هیچ وقت حس نمی کنی که مشاور داره با اصطلاحات قلمبه سلمبه سرتو شیره می ماله! این یعنی کنترل بیشتر روی کسب وکارت و البته نتیجه بهتر.
برای مشاوران: ایجاد زبان مشترک و افزایش اثربخشی
خب، اگه خودت مشاور برندینگ یا بازاریابی هستی، می دونی چقدر مهمه که با مشتری هات یه زبان مشترک داشته باشی. بارها شده که یه اصطلاح رو گفتی و دیدی طرف مقابل متوجه نشده یا برداشت اشتباهی داشته. واژه نامه برند بهت این امکان رو می ده که اصطلاحات رو به شکل استاندارد و یکپارچه به کار ببری و مطمئن باشی که پیامت به درستی منتقل می شه. این یعنی مشاوره حرفه ای تر، ارتباط قوی تر با مشتری و البته نتایج درخشان تر که به اعتبار خودت اضافه می کنه.
برای هر فعال در اکوسیستم کسب وکار: ابزاری ضروری
حتی اگه مستقیماً تو حوزه برندینگ کار نمی کنی، اما تو یه شرکت فعال هستی، چه تو بخش فروش، چه روابط عمومی، چه حتی تولید، این کتاب به دردت می خوره. چرا؟ چون مفاهیم برندینگ، امروز دیگه فقط مال متخصصاش نیست. همه باید تا حدی باهاش آشنا باشن تا بتونن تو اکوسیستم کسب وکار درست عمل کنن. این کتاب بهت کمک می کنه تا درک بهتری از استراتژی های کلی شرکتت داشته باشی و بهتر با بخش های مختلف هماهنگ بشی. خلاصه بگم، این کتاب یه جور سرمایه گذاریه برای بهتر شدن خودت تو دنیای کار.
نقاط قوت و ارزش افزوده واژه نامه برند: چرا این کتاب را بخوانیم؟
خب، تا اینجا کلی درباره اینکه این کتاب برای کی خوبه و چه چیزایی توش پیدا می شه حرف زدیم. حالا بیا یه جمع بندی کنیم و ببینیم چرا واقعاً باید بریم سراغ این کتاب و چرا ارزش خوندن رو داره:
یکپارچه سازی زبان: خداحافظی با سوءتفاهم ها!
مهم ترین و شاید بزرگ ترین نقطه قوت این کتاب، همینه که یه زبان استاندارد و یکپارچه برای اصطلاحات برندینگ فارسی ایجاد می کنه. دیگه هر کسی یه جور از نامگذاری برند یا ارزیابی برند حرف نمی زنه. این کتاب مثل یه فرهنگ لغت مرجع عمل می کنه که همه می تونن بهش رجوع کنن و مطمئن باشن که معنی ای که برداشت می کنن، همون معنی استاندارده. این خودش باعث می شه کلی از سوءتفاهم ها و بحث های بیهوده تو جلسات و پروژه ها از بین بره.
بهبود ارتباطات: روان تر حرف بزنیم، بهتر کار کنیم
وقتی همه یه زبان مشترک داشته باشن، ارتباطات خیلی بهتر و روان تر پیش می ره. فکرشو بکن، مدیر عامل، مشاور، مدیر بازاریابی، تیم طراحی، همه وقتی سر یه اصطلاح با هم حرف می زنن، دقیقاً منظور همدیگه رو می فهمن. این یعنی سرعت عمل بیشتر تو کارها، اشتباهات کمتر و در نهایت، راندمان کاری بالاتر. واژه نامه برند بهت این قدرت رو می ده که با اعتماد به نفس و وضوح بیشتری حرف بزنی و ازت شنیده بشه.
مرجع آموزشی و کاربردی: هم یاد بگیر، هم به روز بمون
این کتاب فقط برای کسایی نیست که تازه می خوان برندینگ رو یاد بگیرن. حتی اگه سال هاست تو این حوزه فعالیت می کنی، واژه نامه برند یه مرجع عالی برای به روزرسانی دانشت و مرور اصطلاحاته. اصلاً یه جورایی مثل یه دفترچه یادداشت می مونه که همیشه می تونی بهش سر بزنی و اطلاعاتت رو تازه نگه داری. محتویاتش طوریه که هم برای آموزش مفاهیم از صفر خوبه، هم برای حرفه ای هایی که می خوان دانششون رو کامل کنن.
اعتبار علمی: خیالت راحت!
همونطور که گفتیم، نویسندگان برای نگارش این کتاب به منبع معتبری مثل اینتر برند اتکا کردن. این یعنی مطالبی که تو این کتاب می خونی، پشتوانه علمی و جهانی داره و از سر حدس و گمان یا تجربیات شخصی (به معنای غیر آکادمیک) نوشته نشده. این اعتبار علمی، باعث می شه بتونی با اطمینان کامل به این کتاب اعتماد کنی و اطلاعاتش رو تو کارهات به کار بگیری.
روانی و سادگی: حتی مفاهیم سخت هم آسون می شن
شاید فکر کنی یه کتاب واژه نامه تخصصی باید پر از کلمات قلمبه سلمبه باشه و آدم رو خسته کنه. اما رضا مهدوی و محمد قاضی زاده تو واژه نامه برند نشون دادن که می شه پیچیده ترین مفاهیم رو هم با زبانی ساده، صریح و قابل فهم توضیح داد. این باعث می شه خوندن کتاب نه تنها خسته کننده نباشه، بلکه لذت بخش هم باشه و بتونی بدون دردسر، کلی چیز جدید یاد بگیری.
«یکی از دلایل مهم شکست کسب وکارهای کوچک و بزرگ در ایران، عدم پیروی از دستورالعمل های علمی برندسازی و نبود یک زبان مشترک میان متخصصان و مدیران است. واژه نامه برند آمده تا این شکاف را پر کند.»
نحوه دسترسی به کتاب: راهنمایی برای علاقه مندان
خب، تا اینجا حسابی درباره ارزش و اهمیت واژه نامه برند حرف زدیم. حالا حتماً دلت می خواد بدونی چطور می تونی این گنجینه رو به دست بیاری. خوشبختانه، این کتاب به چند روش قابل دسترسه که کار رو برامون راحت می کنه:
اگه با تکنولوژی رفیقی و دوست داری کتاب هات همیشه همراهت باشن، می تونی نسخه الکترونیک این کتاب رو تهیه کنی. پلتفرم های محبوب و شناخته شده ای مثل کتابراه و طاقچه، این کتاب رو برای دانلود و مطالعه روی گوشی، تبلت یا حتی کامپیوترت فراهم کردن. کافیه اپلیکیشنشون رو نصب کنی و با چند کلیک، واژه نامه برند رو به کتابخونه دیجیتالت اضافه کنی. خوبی نسخه الکترونیک اینه که هر جایی باشی، می تونی بهش دسترسی داشته باشی و اصلاً هم نگران گم شدنش نیستی.
اما اگه از اون دسته آدما هستی که بوی کاغذ و ورق زدن کتاب برات لذت بخشه، نگران نباش. نسخه چاپی این کتاب هم موجوده. می تونی از طریق وب سایت انتشارات دنیای اقتصاد (ناشر کتاب) یا فروشگاه های اینترنتی کتاب مثل کتاب فردا یا کتاب فروشی های بزرگ و معتبر، نسخه فیزیکی کتاب رو سفارش بدی. بعضی از کتاب فروشی های محله خودت هم ممکنه این کتاب رو داشته باشن که می تونی ازشون بپرسی.
خلاصه، چه اهل کتاب خوندن با موبایل باشی، چه عاشق کتاب های کاغذی، واژه نامه برند به راحتی در دسترست قرار می گیره تا بتونی هر چه زودتر سفرت رو تو دنیای اصطلاحات برندینگ شروع کنی.
نتیجه گیری: یک سرمایه گذاری ضروری در دانش برندینگ
اگه بخوایم ته قضیه رو دربیاریم، خلاصه کتاب واژه نامه برند بهمون نشون می ده که این کتاب فقط یه فرهنگ لغت ساده نیست. این یه ابزار ضروریه، یه سرمایه گذاری حسابی تو دانش برندینگت که می تونه راه و رسم حرفه ای شدن تو دنیای کسب وکار رو حسابی برات هموار کنه. تو عصری که رقابت لحظه به لحظه سخت تر می شه و هر کسب وکاری نیاز به یه برند قوی داره، داشتن یه زبان مشترک و فهم درست از اصطلاحات برندینگ، دیگه یه آپشن نیست، یه ضرورته!
این کتاب با روانی و سادگی مثال زدنی اش، حتی پیچیده ترین مفاهیم رو هم برات قابل هضم می کنه و با پشتوانه علمی قوی، خیالت رو از بابت صحت اطلاعات راحت می کنه. فرقی نمی کنه دانشجو باشی، کارآفرین، مدیر یا یه مشاور برندینگ، واژه نامه برند بهت کمک می کنه تا با اعتماد به نفس بیشتری تو این میدان عمل کنی و از هرگونه سوءتفاهم جلوگیری کنی. پس اگه واقعاً می خوای تو دنیای برندینگ یه سر و گردن از بقیه بالاتر باشی و اصطلاحات رو مثل آب خوردن بفهمی و به کار ببری، همین الان برای تهیه این کتاب دست به کار شو. مطمئن باش از سرمایه گذاری ای که کردی، پشیمون نمی شی!