[ad_1]
روز سکوت
من در آستانه تقویم سالن سالین هندو سالین بالی به بالی آمدم.
می دانید فردا روز سکوت است بله؟ مأمور گمرک دوستانه به من اطلاع داد به او می گویم که من به طور منظم بازدید کننده از بالی هستم اما این اولین بار است که در ایام تعطیل مقدس برگزار می کنم. تصور می کند
سوتا راننده ای از ویژن ویلا مرا پذیرایی کرد. او یک بطری یخ سرد به من داد و در آن راهپیمایی های بسیاری از راهپیمایی های رنگارنگ را انجام داد که همه راه را در حالی که هندوها در عصر قبل از روز سکوت جشن می گرفتند مانور دادند.
در اندونزی سال جدید خود را با پاکسازی و فداکاری جشن می گیرند. در عید نوروز روستاها و خانه ها تمیز می شوند مواد غذایی به مدت دو روز پخته می شوند و در عصر مردم مردم برای ترساندن شیاطین سر و صدای زیادی ایجاد می کنند.
اوگوه
سوتا به من می گوید فعالیت و پاکسازی زیادی در مقیاس جزیره وجود دارد. نمازگزاران با پوشیدن لباس های سنتی بالینی آب های مقدس را عبادت می کنند و جمع می کنند. آنها همچنین مجسمه ای از اوگ اوغ یک تندیس بزرگ از مجسمه کاغذ را به نمایش می گذارند که ارواح شیطانی را نشان می دهد. روز بعد روز آرامش و آرامش کامل خواهد بود زیرا همه چیز برای یک روز متوقف می شود. آنها خانه های خود را ترک نمی کنند آشپزی می کنند یا در هر فعالیتی شرکت نمی کنند. خیابان ها متروک است فرودگاه بسته است و گردشگران مجاز به ترک مجتمع های هتل نیستند. بعد می خندد و می گوید: حداقل یک روز برای محیط زیست است. فردا هوا پاک می شود.
او کاملاً درست است. همیشه یک دلیل منطقی در پشت خرد باستان وجود دارد.
ویژن ویژن در مادان واقع شده است و خیلی دور از روستاهای صنعتگر جیانیار قرار ندارد. این منطقه در یک مکان زیبا در میان طبیعت در بهترین حالت در حومه شهر بالی واقع شده است. این یک تفرجگاه غنی سازی شخصی است. اسیر شده ام.
ظرافت خالص بالیایی کومانگ پذیرنده بسیار دوستانه و کارآمد من را با یک نوشیدنی لیمو ترش از من استقبال می کند و بعد از ثبت نام از من می خواهد سفارش شام سفارش بدم. خیلی دیر شده است اما او می گوید آشپزخانه باز است. آیا غذای خود را در بالکن خود می خواهید؟
چه چیزی بهتر به نظر می رسد؟
او مرا در یک باغ سبز مرفه می گذارد شمع ها مسیر ما را روشن می کنند به سمت استخر قدم می زنیم چند قدم به سمت اتاق گانشه.
تختخواب دارای چهار ستون با کوسن های ابریشمی و تخت راحت تری با کوسن های نرم است که در وسط اتاق نشسته اند. در جعبه نمایشگر چوبی آثار هنری زیبایی در کنار مجسمه گانشا وجود دارد که همچنین یخچال و فریزر مجهز هوشمندانه کوچک را نیز مخفی می کند. آرایش با یک سبد میوه خوش آمدید یک اثر هنری به خودی خود است و گل مورد علاقه من فرنگیپانی در همه جا است. حمام باشکوه با چیدمان گل که درون نارگیل تازه جوان قرار دارد با شکوه است و مجسمه ای از یک بانوی مهربان وجود دارد که دهانه را در حمام بیرونی پنهان می کند. ظرافت خالص بالیایی همراه با توجه دقیق به جزئیات در این تفرجگاه لوکس پنج ستاره در میان مزارع برنج و سبزیجات شگفت انگیز است. اینترنت بی سیم در سراسر رفت و آمد مکرر. بهشت!
افکار خالص
با ذهنی باز آمدم و احساس می کنم بینش های بسیاری را برکت خواهم داد که این مکان آماده ارائه به من است. و حضور در اینجا در این وقت فرخنده یک تجربه خاص خواهد بود. من فکر می کنم افکار خالص می خواهم همه ابعادی را که راجر و Renate همیلتون برای کشف مهمانان خود پیدا کرده اند مرور کنند. در طول بروشور اطلاع رسانی در مورد اتاق گانشه.
من از سالها تحصیل در هند می دانم که گانشه خدای دانش است یا همانطور که در پرونده های من می گوید خدای آغازهای جدید – سر فیل اشاره به خرد دارد و نمایانگر قشر آن Om است نماد آوایی جهان واقعیت است. من در ادامه می خوانم. اکنون از زمان پایان جلسه گذشته خود بودید. در آنجا متوقف شوید و قبل از شروع جدید وقت خود را برای برقراری ارتباط و تفکر اختصاص دهید. از چه چیزی تشکر می کنید؟ برای چه کسی سپاسگزار هستید؟ جلد اتاق من مرا عذاب می دهد.
بعد از یک خواب آرام آرام من در بالکن خود در یک صندلی آفتاب چوبی با یک بالش ابریشمی که سرم را پشتیبانی می کند می نشینم. من آخرین کتاب جان گریشام را در دامان خود دارم اما احساس خواندن ندارم. مکان مرا جلب می کند. این استخر که با شاخ و برگهای جالب توجه و پرندگان و پروانه ها جذب می شود درخشید و با آبهای فیروزه آبی خود و چشمه با ریتمی شاد سرریز می شود. زنبورها در حال غرش هستند و اطراف درختان پر از گل احاطه شده اند. من نه تشنه ام و نه گرسنه. این زیبایی به روح من رسیده است. بالی جزیره خدایان است. آیا این باغ ادن است که همه ما مشتاق آن هستیم؟
اسطوره ها و نمادگرایی
من به آنچه كه مرا با ذهنی باز احاطه كرده است نگاه می كنم و به دنبال معانی و تفاوت های ظریف هستم. اسطوره ها و نمادگرایی باستانی نقش بزرگی در ایجاد این تفرجگاه دارند. آیا من می توانم لایه ها را لایه برداری کنم تا به معنای عمیق تر این مکان جادویی پرده بروم زیرا میزبان هایم را به چالش می کشم؟ یا باید از زیبایی زیبایی که ارائه می دهید لذت ببرم تا روحیه خود را آرام کنم و تازه کنم؟ من دور عکس می گیرم و به خاطرات نقاط شگفت انگیز چسبیده ام. ایده های زیبا و مکانهای زیبا.
Renate – مهمانان ابتدا می آیند
خواندن اطلاعات در اتاق من مرا ترغیب می کند که به یک تور اکتشافی در اطراف اتاق های خصوصی ویلا ویژن بپردازم. من باید به دنبال مربی و مهماندار Renate خود باشم که در این تعطیلات خانه خود را با مهربانی برایم باز کرد. او حتی تعدادی از کارمندان من را نگه داشت تا احساس راحتی کنند. احساس فروتنی و قدردانی می کنم. او با خوشحالی به من می گوید: میهمان همیشه اول می آید.
12 اتاق وجود دارد که از یک چرخه پیروی می کنند که یک داستان از خلقت تا حفظ تا زمان اتمام را روایت می کند. هر اتاق یک خدای هندو است که بخشی از چرخه است.
در اکثر اتاقها سرم را می زدم. هر اتاق متفاوت است و تمام دکوراسیون ها بی نظیر هستند و شخصاً مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته اند و توسط Renate و طراح داخلی / دوست پسر او دسیلی ترسکت پیدا شده است.
وی گفت: ما سه ماه قبل از ملاقات مدیران بنیاد نتایج XL در ماه مارس گذشته كل مکان را انجام دادیم. ما وقتی مردم می رسیدند پرده ها را آویزان می كردیم. راجر كسی بود كه ایده هایی در مورد چگونگی طراحی هر اتاق و هر مجسمه و چشمه طراحی كرد و مسیر چگونه بود. همه آنها باید در یک چرخه کیهانی مرتبط باشند.
محققان واقعی جواب را می یابند
نوشتن مطالب گسترده در هر اتاق به مهمانان این امکان را می دهد تا نگاهی اجمالی به کل بینش راجر و نشانگر عمق دانش وی در این زمینه داشته باشند. وی نوشت: همه چیز در یک سری از 12 اتاق در حالی که اتاق 13 را تماشا می کند هماهنگ و کامل است. سؤالاتی وجود دارد اما فقط محققان واقعی پاسخ ها را پیدا می کنند.
از طرف دیگر برای یادگیری و قدردانی از اندیشه ای که در ایجاد این تفرجگاه وجود دارد نیازی به یک فیلسوف هندو یا حتی مذهبی نیست. هرکسی می تواند از فضای شگفت انگیز و امکانات زیادی که در اختیار میهمانان خود قرار می دهد یا آنچه را که برای خیریه های بالی انجام می دهد لذت ببرد.
Renate رادیوگرافی پرتودرژی به صورت حرفه ای از اتصال ویژن ویژن به بنیاد جان فاست که در آن داوطلبانه سه روز در هفته است بسیار هیجان زده است. من در آنجا هر کاری انجام می دهم از جمله تمیز کردن توالت.
صنایع دستی محلی
اقامت یک شب در ویلا منجر به اهدای عضو می شود که عملکرد یک چشم را برای باله فراهم می کند. هر روز که در اینجا بمانید به فرد چشم انداز می دهد. Renate در امور خیریه بسیار بزرگ است و مانند همسرش به ساختن و هدیه دادن پول اعتقاد دارد. وی فروشگاه اقلام هدیه ای را در رفت و آمد مکرر مستقر کرده است و در آنجا هدیه های منحصر به فردی تهیه می کند که بصورت محلی انجام می شود و تمام درآمد آن به محل استقرار می رسد. جواهرات نقره مجسمه های چوبی ابزار ابریشم صابون دستباف و لوازم توالت برای فروش وجود دارد.
حراج پس از سال گذشته از کالج مدیریت بازرگانی (EBS) برگزار شد. وی با کمک دوستان و شرکت کنندگان 40 میلیون روپیه برای بنیاد جان فاوت جمع کرد. با افتخار رسیدهای رسید را در فروشگاه هدیه نمایش دهید.
Renate بانوی بسیار خوبی است که درخشش سالمی را اشعه می کند. از او بپرسید که آیا او در هر تناسب اندام قرار دارد یا خیر. او به طور اتفاقی به یاد می آورد که در جوانی در ایرلند قهرمان شده بود جایی که در بسیاری از مسابقات قهرمانی در شهروندان کسب کرد و در ایالت دیدار می کرد. من آن را دنیوی و فروتن می دانم. او از بالی و کار داوطلبانه اش بسیار پرشور است. نگرش مثبت و اشتیاق وی به زندگی مسری است. ما در مورد کودکی او صحبت می کنیم. او به عنوان یک زن جوان به همراه خانواده در زامبیا زندگی می کرد و عاشق محیط بیرون و حیوانات بود.
جاری بودن
بالی خانه اش است و او می گوید و از طریق درگاه ها به خانه های خود باز می گردد و انرژی های مثبت او را می پوشاند و با محیط اطراف خود احساس آرامش و هماهنگی می کند و احساس می کند زندگی او ارزش دارد. او به همراه دوستش جین منصور در نیوزیلند که والدین او شناگران المپیک بودند داوطلبانه در مدرسه بین المللی بالی داوطلب شد. آنها 80 کودک را از 27 ملیت آموزش می دهند و رقابت داخلی را ارتقا می بخشند.
ما در میان باغهایی که مکان مورد علاقه من را نشان می دهد قدم می زنیم مجموعه آبگرم که در وسط یک حوض بزرگ مربع قرار دارد و در آنجا نیلوفرهای آبی و گلهای نیلوفر آبی برای جلب توجه و انتظار در معرض آفتاب قرار می گیرند. پرده های گازدار سفید از چهار گوشه آویزان است و مکانی بسیار رمانتیک و ساکت برای استراحت در آبگرم است. (اما امروز همه از کار خارج شده اند و من می خواهم یک بار دیگر صبر کنم تا آن را امتحان کنم.)
حضور در آبگرم
او داستانی راجع به اتاق پاراتاتی که روبروی آبگرم آبگرم است برای من تعریف می کند وی گفت: در ابتدا کارمندان از ورود خودداری می کردند زیرا احساس می کردند آنجا وجود دارد. تعدادی از اعضای خانواده معنوی به همان شیوه ای که کشیش روستا خوانده می شد احساس کردند و بعد از مراسم و جشن ها پرده های سفید برای جلب بودن در خارج از اتاق در غرفه آویخته می شدند و طلسم ها در هر دو طرف طوفان قرار می گرفتند. حالا اتاق خوب است و احساس اینکه کسی از بین رفته است.
اما این ذهن من است. می گویم افسانه ها حکومت می کنند!
ما پیاده روی می کنیم و زمین تنیس و کتابخانه را به من نشان می دهیم. ما همچنین از 33 دانش آموز روستا حمایت مالی می کنیم و آنها نمی توانند از پس مدرسه بروند بنابراین ما به آنها کمک می کنیم. من مطمئن هستم که اهالی روستا از حضور چنین همسایه مناسبی در داخلشان بسیار سپاسگزار هستند. ما در اینجا احساس امنیت می کنیم. آنها از ما محافظت می کنند. بیشتر روستا به نوعی به تفرجگاه وصل می شود. آنها همه را به صورت محلی استخدام می کنند و Renate از تیم مدیریتی بسیار ماهر وی در دفتر خود بسیار راضی است.
ویژن ویلاها عروسی جلسات مدیران XL XL اجتماعات EBS و یک هفته کارگاه سم زدایی مادام العمر را که توسط یک عضو زندگی برگزار شده بود برگزار کرد. او می گوید: این سال بسیار لذت بخش بوده است. این انفجاری بود که در اینجا زندگی می کند و بسیاری از اعضای مهم زندگی را ملاقات می کند.
تصور کودکان
احساس می کردم رنات مدت طولانی انحصار داشته است. این یک آخر هفته طولانی برای بچه ها بود و آنها نیاز به توجه آنها داشتند. کاتلین 12 ساله بسیار باهوش نقشه هایش را به من نشان می دهد. او عاشق رسم و طراحی لباس است در حالی که لوک کوچکترین 8 ساله موهایش را خیره می کند. ترزا ده ساله آماده تهیه کیک است. آنها را ترک کنید و از این مجموعه تعجب کنید.
مکان موردعلاقه خود را در طبقه دوم نزدیک کتابخانه پیدا می کنم. مجموعه کتابخوانی مسالمت آمیز است و مشرف بر زمینه های سبز است. بالش های راحت و کتاب خوب همان چیزی است که دکتر دستور داده است بنابراین من می نشینم تا بخوانم و به راهب سنگی که در طبقه است نگاه کنم. بعضی از کودکان من را از میدان می بینند که فریاد می زنند سلام. برمی گردم سپس مکان ها را تغییر می دهم تا آنها مرا نبینند. من نمی خواهم که آنها به مشکل بروند. روز سکوت تا ساعت 6 صبح فردا به پایان نرسید.
بلوک می گوید سلام
فقط چراغ موسیقی شمع نباید وجود داشته باشد. یک شام اولیه داریم. کارمندان از من سؤال می کنند که آیا من می خواهم چیزی در این فهرست باشد و بگویند من همان خانواده را دریافت می کنم. لازانیای پخته شده را که بسیار خوشمزه است اصلاح کنید. ما این کیک را که همه آنها با هم ساخته شده اند داریم و همه قبول دارند که این یک تلاش واقعاً عالی و بسیار خوشمزه است. کودکان به اتاقهای خود می روند. ناگت سگ پذیرفته شده می آید و می گوید سلام و Renate و من در یک چراغ شمع نشستیم و ساعتها صحبت کردیم. شمع ها همه جا هستند.
خداحافظی می کنم از مهماندارم و به اتاقم برمی گردم. اتاقی که در آن هستید آماده است اگر مایل به پذیرش آن باشید یک دید شخصی به شما ارائه می دهد. دید کامل این مکان درمانی جادویی است که با گذشت زمان فاش می کند. برمی گردم تا بیشتر کشف کنم پاسخ سؤالات را یافتم که ماندن من را معنی داد. اگر روح شما آرامش و آرامش را پیشنهاد می کند همانطور که مانترا می رود در دید ویژن متوقف شوید تا چشم انداز را ببخشید و بینایی ببخشید و در این فرآیند احساس شارژ مجدد و جوان سازی می کنید.
او از اتاق گانشا خدایان با سر فیل خارج شد تا در بالی سفر کند تا با فیل های واقعی که نجات یافته و از آنها مراقبت می کردند با روحیه ای بسیار دلسوز دیدار کند که می توانید در شماره های بعدی مجله XL آن را بخوانید.
[ad_2]