خلاصه کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس (نویسنده سعیده صیمری)
کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس نوشته سعیده صیمری، راهنمای جذابی برای سفر به دنیای شخصیت شناسی MBTI است که به شما کمک می کند هم خودتان را بهتر بشناسید و هم اطرافیان تان را. این کتاب با مثال های واقعی و ملموس، به شما نشان می دهد چطور تفاوت های شخصیتی ما، روی تمام جنبه های زندگی مان، از انتخاب شغل گرفته تا روابط خانوادگی، تاثیر می گذارد و چطور می توانیم از این شناخت برای داشتن یک زندگی بهتر و آگاهانه تر استفاده کنیم.
خیلی وقت ها از خودمون می پرسیم «من کیم؟» یا «چرا بعضی کارها برام اینقدر راحته و بعضی ها سخته؟» یا حتی «چرا بعضی آدما اینقدر با من فرق دارن؟» این سوالا، دقیقا همون چیزایی هستن که کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس سعیده صیمری، قراره جوابشون رو بهمون بده. این کتاب فقط یه تئوری خشک و خالی نیست، بلکه یه راهنمای کاربردی و پر از مثالای زندگیه که بهمون کمک می کنه خودمون و دنیامون رو بهتر بفهمیم. اگه شما هم دنبال این هستید که پرده از راز تفاوت های آدما بردارید و روابطتون رو بهتر کنید، حتما با من بیاین تا یه سفر هیجان انگیز رو شروع کنیم و با هم ته و توی این کتاب ارزشمند رو دربیاریم.
چرا اصلا باید خودمون رو بشناسیم؟ (حرف های سعیده صیمری)
شاید اولین سوالی که با خوندن اسم کتاب به ذهنمون برسه این باشه که اصلا چرا باید خودمونو بشناسیم؟ سعیده صیمری تو کتابش به این سوال خیلی خوب جواب داده. به قول خودش، شناخت خودمون یه جورایی مثل داشتن یه نقشه راهه برای زندگی. فکر کن بدون نقشه تو یه شهر غریبه گم بشی، چقدر سخت میشه، نه؟ خودشناسی هم دقیقا همینطوره. وقتی خودت رو می شناسی، می دونی نقاط قوتت چیه، روی چی باید کار کنی، چه چیزایی بهت انرژی میده و چی ازت انرژی می گیره.
با شناخت خودمون، کلی اعتماد به نفسمون بیشتر میشه. دیگه نمی خوایم شبیه بقیه باشیم، چون می دونیم کی هستیم و چی می خوایم. خیلی راحت تر می تونیم برای آینده مون برنامه ریزی کنیم، چون می دونیم چی برامون خوبه. مثلا اگه بدونی شخصیتت چطوریه، انتخاب رشته دانشگاهی، پیدا کردن یه شغل که واقعا ازش لذت ببری، یا حتی انتخاب شریک زندگی، همه اینا برات خیلی آسون تر میشه. اینجوری دیگه مثل یه قایق بدون سکان نیستیم که باد هر طرف ببرتمون، بلکه خودمون سکان زندگیمون رو دست می گیریم و به سمت ساحل آرزوهامون حرکت می کنیم.
اگه تو محیط کار هم باشی، این شناخت بهت کمک می کنه تو مذاکرات کاری یا مصاحبه های شغلی، خیلی هوشمندانه تر عمل کنی. وقتی تیپ شخصیتی طرف مقابل رو بدونی، می تونی حرفاتو جوری بزنی که به دلش بشینه و بهترین نتیجه رو بگیری. خلاصه بگم، خودشناسی مقدمه رسیدن به یه حال خوب پایدار تو زندگیه و MBTI هم ابزاری قدرتمنده که این راه رو برامون کوتاه و هموار می کنه.
کلیدواژه های MBTI: چهار ترجیح اساسی که دنیا رو عوض می کنه!
خب، حالا که فهمیدیم خودشناسی چقدر مهمه، وقتشه بریم سراغ اون ابزار قدرتمند یعنی شخصیت شناسی MBTI. سعیده صیمری تو کتابش خیلی ساده و روون توضیح میده که MBTI چیه و چطور بهمون کمک می کنه. در واقع MBTI یه مدل شخصیت شناسیکه بهمون نشون میده ما تو چهار تا حوزه اصلی، چطور ترجیح میدیم رفتار کنیم یا به دنیا واکنش نشون بدیم. این ترجیحات، اصلا به معنی خوب یا بد بودن نیستن، فقط نشون دهنده تفاوت های ما هستن که اتفاقا این تفاوت ها خیلی هم قشنگن.
خیلی وقتا یه سری باورهای غلط درباره شخصیت شناسی وجود داره. مثلا بعضیا فکر می کنن که اگه تیپ شخصیتی ما فلان باشه، پس حتما باید فلان جور رفتار کنیم و هیچ راه دیگه ای نداریم. یا اینکه یه تیپ شخصیتی از تیپ دیگه بهتره! اینا همه اشتباهه و کتاب هم خیلی خوب این باورها رو اصلاح می کنه. تیپ شخصیتی ما نشون دهنده یه ترجیح طبیعیه، نه یه قانون سفت و سخت که ما رو تو یه قالب زندانی کنه. حالا بیاین دونه دونه بریم سراغ این چهار تا ترجیح اصلی که تو کتاب بهشون پرداخته شده:
انرژی از کجا میاد؟ برون گرا یا درون گرا؟
اولین ترجیح، مربوط میشه به اینکه ما چطور انرژی می گیریم و از دست میدیم. فکر کن دو نفر بعد از یه هفته کاری سخت، شنبه صبح می خوان استراحت کنن. یکی دوست داره بره یه جای شلوغ، با دوستاش باشه، حرف بزنه و انرژی بگیره. اون یکی ترجیح میده تو خونه بمونه، یه کتاب بخونه یا فیلم ببینه و تو خلوت خودش انرژی جمع کنه. به همین سادگی، اولی میشه
سعیده صیمری تو این بخش کلی مثال واقعی میزنه که چطور این تفاوت ها تو زندگی روزمره خودشون رو نشون میدن. مثلاً یه معلم برون گرا ممکنه فکر کنه اگه دانش آموزش ساکته، یعنی ناراحته یا حالش خوب نیست، در حالی که اون دانش آموز درون گرا ممکنه فقط داره تو ذهنش فکر می کنه و تو سکوت انرژی میگیره. یا تو یه جمع، برون گراها زودتر شروع به حرف زدن می کنن و راحت تر تو بحث ها شرکت می کنن، ولی درون گراها اول گوش میدن، فکر می کنن و بعد اگه لازم باشه حرف میزنن.
این کتاب بهمون یاد میده که چطور با این تفاوت ها کنار بیایم و به همدیگه احترام بذاریم. مثلاً اگه همسر شما درون گراست، نباید ازش انتظار داشته باشید که همیشه تو جمع ها شلوغ باشه یا مثل شما مدام حرف بزنه. یا اگه بچه تون درون گراست، نباید اونو مجبور کنید که حتما بره تو بازی های پر سروصدا، شاید اون ترجیح بده تنهایی بازی کنه یا یه کار آروم تر انجام بده. کتاب خیلی قشنگ نشون میده که اگه این تفاوت ها رو درک نکنیم، ممکنه ناخواسته زندگی رو برای خودمون و دیگران مثل یه زندان کنیم.
در نگاه اول شاید به نظر برسد درونگراها و برونگراها نمی توانند با هم کنار بیایند اما اگر شیوه ی ارتباط با یکدیگر را یاد بگیرند چیزهای زیادی برای ارائه دارند و می توانند مکمل های خوبی برای هم باشند.
دنیا رو چطور می بینیم؟ حسی یا شهودی؟
ترجیح دوم مربوط به اینه که ما چطور اطلاعات رو درک و پردازش می کنیم. بعضیا به جزئیات خیلی دقت می کنن، واقع بین هستن و دوست دارن با حقایق سر و کار داشته باشن. اینا میشن
از اون طرف،
کتاب توضیح میده که این تفاوت ها چطور تو محیط های مختلف مثل مدرسه یا شغل خودشون رو نشون میدن. مثلا یه دانش آموز حسی ممکنه تو درس هایی که نیاز به حفظ کردن جزئیات و حقایق داره خیلی قوی باشه، در حالی که یه دانش آموز شهودی تو درس هایی که نیاز به خلاقیت و ایده پردازی داره درخشان عمل می کنه. سعیده صیمری مثال میزنه که اگه یه شهودی به حسی یه دستورالعمل بده که کلیه و پر از ابهامه، ممکنه حسی کلا گیج بشه. این بخش بهمون یاد میده که چطور با درک این تفاوت ها، ارتباطاتمون رو شفاف تر کنیم و از سوءتفاهم ها جلوگیری کنیم. حتی تو انتخاب شغل، اگه این تفاوت رو نشناسیم، ممکنه بریم سراغ کاری که اصلا با نحوه درک اطلاعات ما جور در نمیاد و در نهایت ناراضی باشیم.
چطور تصمیم می گیریم؟ تفکری یا احساسی؟
ترجیح سوم نشون میده که ما چطور تصمیم می گیریم. بعضی ها بیشتر با منطق و استدلال های عقلانی تصمیم می گیرن. اونا دنبال عدالت و انصاف هستن و سعی می کنن بدون در نظر گرفتن احساسات خودشون یا دیگران، بهترین و منطقی ترین راه رو انتخاب کنن. اینا میشن
در مقابل،
کتاب با مثال های واقعی و دلنشین، نشون میده که این تفاوت چطور تو خانواده و محیط کار خودش رو نشون میده. مثلا وقتی یه مادر تفکری با یه بچه احساسی سر و کار داره، ممکنه حرفای منطقی مادر برای بچه احساسی اصلا قابل درک نباشه و حتی بهش آسیب بزنه. سعیده صیمری داستان هایی از مشاوره هاش رو تعریف می کنه که نشون میده چطور سوءتفاهم های بین مادران تفکری و فرزندان احساسی، یا بالعکس، باعث چالش هایی تو رابطه میشه. یا مثلا برخورد با پلیس تفکری که فقط به قانون نگاه می کنه و پلیس احساسی که ممکنه با دلسوزی بیشتری با شما برخورد کنه. شناخت این تفاوت بهمون کمک می کنه که از سواستفاده های احتمالی جلوگیری کنیم و با هر تیپی، بهترین شیوه ارتباط رو داشته باشیم.
سبک زندگی ما چیه؟ قضاوتی یا ادراکی؟
آخرین ترجیح، به
از اون طرف،
این بخش از کتاب پر از مثال های باحاله که این تفاوت رو کاملا نشون میده. مثلا دعوای همیشگی زوج های قضاوتی و ادراکی سر برنامه ریزی سفر، یا نظم دادن به اتاق بچه ها! سعیده صیمری نشون میده که چطور انتظارات نابه جا از یه فرد با تیپ شخصیتی متفاوت، می تونه کلی مشکل ایجاد کنه. مثلا اگه یه مادر قضاوتی از بچه اش که ادراکیه انتظار نظم و ترتیب بی حد و حصر داشته باشه، ممکنه هم خودش اذیت بشه و هم بچه. کتاب راهکارایی میده که چطور با همسر بی نظم یا بیش از حد منظم کنار بیایم و حتی تو مسائل مالی، بفهمیم که چرا بعضیا خوش حساب ترن و بعضیا نه.
از زبان نویسنده: قلب تپنده کتاب با من بیا
چیزی که کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس رو از خیلی از کتابای دیگه تو حوزه شخصیت شناسی متمایز می کنه، همون چیزیه که تو بریف هم اشاره شد: تجربیات واقعی و دلنشین سعیده صیمری. نویسنده صرفا به توضیح تئوری ها اکتفا نکرده، بلکه کلی از خاطراتش تو مدارس، مشاوره هاش با دانش آموزان و والدین، و تجربیاتش از برگزاری کارگاه های شخصیت شناسی رو آورده تو کتاب. این باعث میشه کتاب خیلی ملموس و قابل درک باشه، انگار داری پای صحبت یه دوست صمیمی می شینی که خودش این راهو رفته و حالا داره تجربه هاشو باهات به اشتراک میذاره.
تو این بخش، نویسنده به مفهوم
یکی از مهم ترین پیام های کتاب، که بارها تو قسمت های مختلف تکرار شده و یه جورایی میشه گفت قلب تپنده این اثره، اینه که
امتیاز ویژه کتاب «با من بیا و خودت را بهتر بشناس» خود نویسنده آن، یعنی خانم صیمری است که تک تک جملات کتاب را زندگی کرده است و تجربیات واقعی و کاربردی خود را برای بهبود زندگی همه، منتشر کرده است.
شناخت شخصیت به چه دردی می خوره؟ کاربردهای عملی MBTI تو زندگی روزمره
حالا بعد از این همه صحبت درباره اینکه تیپ های شخصیتی چطورن و چجوری فرق می کنن، شاید بپرسی خب تهش به چه دردی می خوره؟ سعیده صیمری تو کتابش خیلی واضح و کاربردی نشون میده که این شناخت چقدر می تونه تو ابعاد مختلف زندگیمون تاثیر مثبت بذاره. بیاید چندتا از مهم تریناش رو با هم ببینیم:
- بهبود روابط (همسران، والدین و فرزندان): وقتی تیپ شخصیتی همسرتو بدونی، میفهمی چرا بعضی وقتا یه جوری رفتار می کنه که شاید برات عجیب باشه. مثلاً اگه اون درون گراست و تو برون گرا، می فهمی که نیاز داره گاهی تنها باشه تا انرژی بگیره، نه اینکه از تو فرار می کنه! یا اگه بچه ت احساسیه و تو تفکری، متوجه میشی که باید باهاش با زبان احساسات حرف بزنی تا منطق خشک و خالی. اینجوری سوءتفاهم ها کم میشه و عشق و درک متقابل بیشتر.
- انتخاب مسیر شغلی متناسب با استعدادها: فکر کن از یه آدم درون گرا بخوای که هر روز بره تو یه محیط شلوغ و با کلی آدم جدید ارتباط بگیره. یا از یه آدم حسی بخوای که مدام ایده های انتزاعی بده. خیلی زود خسته میشن و کارشون رو دوست نخواهند داشت. با شناخت تیپ شخصیتیت، می تونی شغلی رو انتخاب کنی که واقعا با توانایی ها و ترجیحات طبیعیت همخوانی داشته باشه و ازش لذت ببری و توش موفق بشی.
- افزایش اعتماد به نفس و تصمیم گیری های آگاهانه: وقتی خودتو می شناسی، می فهمی که نقطه ضعف هات فقط بخش هایی از تو هستن که میشه روشون کار کرد و نقطه قوت هات چقدر ارزشمند هستن. این شناخت باعث میشه با اعتماد به نفس بیشتری تصمیم بگیری، چون می دونی این تصمیم از درون خودت و با شناخت کافی از توانایی هات گرفته شده.
- تقویت روابط تیمی و کاری: تو یه تیم کاری، اگه همه اعضا تیپ های شخصیتی همدیگه رو بشناسن، می تونن خیلی بهتر با هم کار کنن. مثلا اگه بدونی همکارت شهودیه، توقع جزئیات زیاد ازش نداری و بیشتر به ایده های بزرگش گوش میدی. یا اگه قضاوتیه، میفهمی که باید کارها رو با برنامه ریزی دقیق بهش بسپری. اینجوری کار تیمی خیلی روان تر و موثرتر پیش میره.
- نکات کلیدی برای معلمان و والدین در شناخت و تربیت بهتر کودکان و نوجوانان: این بخش از کتاب واقعا یه گنجینه است برای معلما و پدر و مادرا. با شناخت تیپ شخصیتی بچه ها، میشه روش های آموزشی و تربیتی رو متناسب با نیازهای اونا تنظیم کرد. مثلا برای یه بچه ادراکی، شاید سخت گیری بیش از حد رو نظم جواب نده و نیاز به انعطاف بیشتری باشه. این شناخت کمک می کنه که بچه ها رو همونطور که هستن، بپذیریم و تو مسیر درستی هدایتشون کنیم تا اعتماد به نفسشون از بین نره.
این کتاب برای کی نوشته شده؟ (باید بخونیش اگه…)
حالا که تا اینجا با هم اومدیم و یه عالمه از این کتاب باحال فهمیدیم، شاید سوال برات پیش بیاد که خب، این کتاب دقیقا برای کی خوبه؟ سعیده صیمری و این خلاصه بهت میگن که اگه جزو هر کدوم از این گروه ها هستی، حتما باید این کتاب رو بخونی:
- علاقه مندان به خودشناسی و توسعه فردی: اگه همیشه دنبال این بودی که عمیق تر خودت رو بشناسی و تو مسیر رشد فردی قدم برداری، این کتاب یه نقشه راه عالیه برات.
- جويندگان اطلاعات درباره MBTI: اگه اسم MBTI به گوشت خورده اما دقیق نمی دونی چیه یا دنبال یه منبع ساده و کاربردی برای شروع یادگیریش هستی، این کتاب بهترین نقطه شروع برای توئه.
- دانش آموزان، دانشجویان، معلمان، والدین و زوج ها: فرقی نمی کنه تو چه مرحله ای از زندگی هستی و چه نقشی داری. اگه می خوای روابطت رو با آدمای مهم زندگیت بهتر کنی و اونا رو عمیق تر درک کنی، این کتاب واقعا بهت کمک می کنه.
- مدیران و افراد حرفه ای: اگه تو محیط کار هستی و می خوای مهارت های ارتباطی، مذاکره و مدیریت تیمت رو بهتر کنی، شناخت تیپ های شخصیتی یه ابزار طلایی برای تو محسوب میشه.
- افرادی که قصد خرید کتاب رو دارن: اگه تو فکر خرید نسخه کامل کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس هستی و می خوای قبلش ببینی چی تو چنته داره، این خلاصه بهت کمک می کنه تصمیم بگیری.
- کاربران جستجوگر عبارت خلاصه کتاب: و در آخر، اگه مثل خیلی ها دنبال صرفه جویی تو زمان هستی و می خوای جوهره و نکات کلیدی کتاب رو سریع و بدون خوندن کلش به دست بیاری، این مقاله دقیقا برای تو نوشته شده!
خلاصه که بگم، این کتاب برای هر کسیه که می خواد زندگی آگاهانه تری داشته باشه و از تفاوت های آدم ها لذت ببره، نه اینکه ازشون بترسه یا باعث سوءتفاهم بشن.
حرف آخر: یه قدم به سمت زندگی آگاهانه تر!
کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس سعیده صیمری، یه جور دعوت نامه ست. دعوت نامه ای برای یه سفر هیجان انگیز به اعماق وجود خودت و بعدش، کشف دنیاهای پنهان آدمای اطرافت. این کتاب با یه زبان خودمونی و پر از مثالای واقعی، نشون میده که شخصیت شناسی MBTI فقط یه تئوری نیست، یه ابزار کاربردی و زنده ست که می تونه زندگیمون رو متحول کنه.
مهم ترین پیامی که از این کتاب میشه گرفت، اینه که ما همه با هم فرق داریم و همین تفاوت هاست که دنیا رو قشنگ می کنه. هیچ تیپ شخصیتی برتر از بقیه نیست و هیچ کدوممون هم اشتباه خلق نشدیم. فقط ترجیحاتمون با هم فرق داره. وقتی اینو می فهمیم، نه تنها با خودمون مهربون تر میشیم و اعتماد به نفسمون بیشتر میشه، بلکه با دیگران هم با درک و احترام بیشتری رفتار می کنیم.
شناخت این چهار تا ترجیح اصلی – یعنی اینکه انرژی از کجا می گیریم (درون گرا/برون گرا)، اطلاعات رو چطور درک می کنیم (حسی/شهودی)، چطور تصمیم می گیریم (تفکری/احساسی) و سبک زندگیمون چطوره (قضاوتی/ادراکی) – یه دید جدید بهمون میده. این دید جدید، بهمون کمک می کنه تو روابطمون با خانواده، دوستا و همکارامون موفق تر باشیم، شغلی رو انتخاب کنیم که واقعا توش شاد و موفق باشیم، و کلا تصمیمات آگاهانه تری برای زندگیمون بگیریم.
این خلاصه یه طعم کوچیک از دنیای جذاب این کتاب بود. اگه حس می کنی این موضوع به دردت می خوره و دوست داری عمیق تر بشی، حتما پیشنهاد می کنم نسخه کامل کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس رو بخونی. مطمئن باش ازش پشیمون نمیشی و بعد از خوندنش، دیگه هیچ وقت به خودت و آدما مثل قبل نگاه نمی کنی. بیاین با هم، یه زندگی آگاهانه تر و پربارتر رو تجربه کنیم!
با شناخت خودمان می توانیم عملکرد بهتری در زمینه زندگی فردی و کاری داشته باشیم. سعیده صیمری در کتاب با من بیا و خودت را بهتر بشناس، با استفاده از تجریبات واقعی و کاربردی خود شما را با شخصیت شناسی MBTI آشنا می کند.
یادت باشه، خودشناسی، شروع یه سفر بی پایانه که هر روزش پر از کشف های جدیده. این کتاب فقط اولین قدم رو نشونت میده، بقیه اش دیگه با خودته. پس شروع کن و لذت ببر!