خلاصه کتاب خاطرات یک بچه ی بی عرضه (جف کینی) | راهنمای کامل

کتاب

خلاصه کتاب خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی ( نویسنده جف کینی )

تا حالا شده حس کنی تمام دنیا علیه توئه، مخصوصاً وقتی توی سن و سال گرگ هفلی باشی و وارد دوره راهنمایی شده باشی؟ کتاب «خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی» دقیقاً درباره همین حس و حاله و جلد اول از یک مجموعه فوق العاده پرفروش و جهانیه که نوشته جف کینی، یه نویسنده کاربلد و خلاقه. این کتاب اولین بار ما رو با گرگ هفلی آشنا می کنه، پسری که سعی داره توی دنیای پیچیده و گاهی بی رحم راهنمایی دووم بیاره و محبوب بشه. این مقاله قراره یه سفر کامل به دنیای گرگ باشه و بهت بگه توی این کتاب خنده دار و پرماجرا دقیقاً چه خبره.

«خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی» فقط یه کتاب نیست، یه پدیده جهانیه که تونسته دل میلیون ها خواننده رو توی سنین مختلف به دست بیاره. جف کینی با یه سبک نوشتاری و تصویرسازی منحصربه فرد، یه ژانر جدید رو توی ادبیات کودک و نوجوان خلق کرده که بهش «رمان گرافیکی» می گن. این کتاب پر از اتفاقات خنده دار و موقعیت های آشناست که هر کسی می تونه باهاش ارتباط برقرار کنه، به خصوص اگه یه زمانی خودش هم گرگ هفلی بوده باشه!

نگاهی به کتاب خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی

اسم کامل کتاب «Diary of a Wimpy Kid: A Novel in Cartoon» هست که اولین بار سال 2007 منتشر شد و خیلی زود ترکوند. توی ایران هم انتشارات های مختلفی مثل نیکو نشر و کتابسرای نیک این کتاب رو با ترجمه های متفاوت، مثل ترجمه روان فرخ بافنده، منتشر کردن و استقبال خیلی خوبی ازش شد. فرمت این کتاب، همونطور که از اسمش پیداست، یه جور دفترچه خاطرات مصوره. یعنی گرگ هفلی داستان هاش رو به خط خودش می نویسه و کنارش نقاشی های ساده و خنده داری می کشه که هم حس کتاب رو بهتر می رسونه و هم باعث می شه خوندنش اصلاً خسته کننده نباشه.

چرا این کتاب اینقدر خاص و متفاوته؟

شاید بپرسی این کتاب چی داره که اینقدر محبوب شده؟ خب، دلیلش خیلی ساده ست: جف کینی تونسته دنیای یه بچه راهنمایی رو طوری به تصویر بکشه که هم خیلی واقعی به نظر برسه و هم فوق العاده خنده دار باشه. گرگ هفلی یه قهرمان کاملاً معمولیه؛ نه خیلی قهرمانه، نه خیلی باهوشه، نه خیلی خوش شانسه. اون دقیقاً مثل خیلی از ماهاست که توی دوران مدرسه دنبال این بودیم که توی گروه های باحال باشیم، از دردسر فرار کنیم و یه جورایی توی اون جنگلِ پر از قلدر و آدم های عجیب و غریب مدرسه، جون سالم به در ببریم.

لحن طنزآمیز و روایت اول شخص گرگ باعث می شه حس کنی داری دفترچه خاطرات یه دوست صمیمی رو می خونی. شوخی هاش ممکنه گاهی کمی تلخ و خودخواهانه باشه، ولی دقیقاً همین باعث می شه واقعی تر و قابل لمس تر به نظر بیاد. کینی از نقاشی هاش هم به عنوان بخشی از داستان استفاده می کنه؛ مثلاً وقتی گرگ می خواد چیزی رو توضیح بده، به جای کلی متن، یه نقاشی بامزه می کشه که خودش گویای همه چیزه. این سبک باعث شده حتی بچه هایی که خیلی هم اهل کتاب خوندن نیستن، عاشق این مجموعه بشن.

«خاطرات یک بچه ی بی عرضه» به خاطر لحن طنزآمیز، شخصیت پردازی واقع گرایانه و روایت اول شخصِ بی تکلفش، تونسته یه جایگاه ویژه توی قلب میلیون ها خواننده پیدا کنه.

شخصیت های اصلی در ماجراجویی گرگ هفلی

دنیای گرگ هفلی بدون شخصیت های اطرافش بی معنیه. هر کدوم از این شخصیت ها یه نقش مهم توی ماجراهای خنده دار و گاهی آزاردهنده گرگ دارن. بیا با هم با این شخصیت های بامزه بیشتر آشنا بشیم:

گرگ هفلی: قهرمانِ بی عرضه ما

گرگ هفلی، قهرمان داستان و راوی اصلی ماجراهاست. اون یه پسربچه دبستانی (توی آمریکا بهش میگن دوره راهنمایی) نسبتاً باهوشه، ولی در عین حال تنبل، کمی خودخواه، و همیشه دنبال راهیه که بدون زحمت کشیدن به محبوبیت و موفقیت برسه. دغدغه های اصلی گرگ دقیقاً همون چیزهایی هست که خیلی از بچه ها توی اون سن دارن: پیدا کردن دوست های باحال، فرار از دست قلدرها، جلب توجه جنس مخالف (البته خیلی نامحسوس و از راه دور)، و اینکه یه جایی توی اون سلسله مراتب پیچیده مدرسه برای خودش دست و پا کنه.

گرگ معمولاً فکر می کنه از همه زرنگ تره، ولی نقشه هاش همیشه با شکست مواجه می شه و خودش رو توی موقعیت های عجیب و غریب و خجالت آوری قرار می ده. اون اغلب سعی می کنه دوست صمیمی اش، رولی رو هم به سمت کارهایی که فکر می کنه «باحال» هستن، هدایت کنه، غافل از اینکه رولی با ذات ساده دلش همیشه اوضاع رو برای جفتشون بدتر می کنه. گرگ در واقع یه جور «ضدقهرمانه» که همین باعث می شه خیلی دوست داشتنی و واقعی باشه.

رولی جفرسون: بهترین دوستِ ساده دل

رولی جفرسون، بهترین و صمیمی ترین دوست گرگه. رولی نقطه مقابل گرگه: ساده دل، کودکانه، خوش باور و کاملاً وفادار. اون اصلاً به محبوبیت یا «باحال» بودن اهمیت نمی ده و فقط دوست داره با گرگ بازی کنه و خوش بگذرونه. رولی به خاطر همین سادگی و مهربونیش، همیشه ناخواسته باعث دردسر برای گرگ می شه. گرگ سعی می کنه رولی رو «تربیت» کنه و بهش یاد بده چطور توی مدرسه باحال باشه، ولی رولی همیشه کار خودش رو می کنه و توی دنیای خودش غرق می شه.

رابطه گرگ و رولی یه بخش مهم از این مجموعه است. گرگ اغلب از رولی سوءاستفاده می کنه یا اونو توی دردسر می ندازه، ولی ته دلش واقعاً به رولی اهمیت می ده و از اینکه رولی دوستشه، خوشحاله. رولی مثل یه آینه برای گرگه که رفتارهای خودخواهانه گرگ رو بهش نشون می ده، هرچند گرگ معمولاً خودش رو به اون راه می زنه و درس نمی گیره!

خانواده هفلی: دردسرهای همیشگی

خانواده گرگ هم بخش جدایی ناپذیری از داستان هستن و کلی موقعیت های خنده دار رو ایجاد می کنن:

  • رادریک هفلی: برادر بزرگ تر و قلدر گرگه. رادریک یه نوجوان لجباز و تنبله که همیشه توی خونه در حال شیطنت و اذیت کردن گرگه. اون یه گروه موسیقی هم داره که به نظر گرگ خیلی بده. رابطه رادریک و گرگ همیشه پر از کل کل و دعواست.
  • مانی هفلی: برادر کوچک تر و لوس خانواده. مانی همیشه از دست همه دردسرها قسر در می ره و هر کاری هم که بکنه، مامان و بابا اونو می بخشن. گرگ همیشه حس می کنه مانی زندگی خیلی راحت تری از اون داره و این موضوع حسابی عصبیش می کنه.
  • مامان و بابا: والدین گرگ، مامان سوزان و بابای فرانک، سعی می کنن این سه تا بچه رو مدیریت کنن. مامان اغلب سعی می کنه خانواده رو به انجام کارهای گروهی و فعالیت های مفید تشویق کنه که معمولاً نتیجه عکس می ده. بابا هم یه آدم کمی سخت گیره که به نظر می رسه همیشه از دست شیطنت های بچه ها خسته ست.

خلاصه داستان خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی (جزئیات ماجراها)

اینجاست که می رسیم به قسمت اصلی و جذاب داستان! بیا ببینیم گرگ هفلی توی جلد اول چه ماجراهایی رو پشت سر می ذاره و چرا دفترچه خاطراتش رو شروع می کنه.

شروع سال تحصیلی جدید و ترس از راهنمایی

داستان با شروع سال تحصیلی جدید و ورود گرگ به دوره راهنمایی شروع می شه. گرگ مثل خیلی از بچه های دیگه، از این مرحله جدید زندگی می ترسه. اون نگران اینه که نتونه توی مدرسه جایی برای خودش پیدا کنه، از طرف بچه های بزرگ تر مورد آزار قرار بگیره و در کل نتونه توی گروه «بچه های باحال» قرار بگیره. هدف اصلی گرگ توی این سال تحصیلی اینه که از اون پایین ترین نقطه سلسله مراتب اجتماعی مدرسه، یه جوری به بالای هرم برسه و خودش رو ثابت کنه. اون فکر می کنه راه موفقیت، دوست شدن با آدم های درسته و از آدم های «بی عرضه» دوری کردن.

تصمیم به نوشتن خاطرات: نه برای احساسات، برای شهرت!

مادر گرگ بهش یه دفترچه یادداشت می ده و ازش می خواد که خاطرات روزانه اش رو توش بنویسه. مادرش فکر می کنه این کار به گرگ کمک می کنه تا احساساتش رو بیان کنه، ولی گرگ اصلاً چنین قصدی نداره! اون توی همون صفحه اول دفترچه اش می نویسه که این دفتر رو برای این نمی نویسه که «احساساتش رو بیان کنه»، بلکه برای این می نویسه که وقتی معروف و ثروتمند شد، مردم بتونن داستان زندگی اش رو بخونن و در موردش فیلم بسازن. این نگاه عمل گرایانه و کمی خودخواهانه گرگ، از همون اول شخصیتشو به ما نشون می ده و لحن کلی کتاب رو مشخص می کنه.

«قانون پنیر» (The Cheese Touch): یه ماجرای بدبو!

یکی از مهم ترین و خنده دارترین بخش های این کتاب، ماجرای «قانون پنیر» یا The Cheese Touch هست. این قانون یه افسانه یا بهتره بگم یه جور بیماری واگیردار توی مدرسه است. داستان از این قراره که یه تکه پنیر کپک زده و بدبو برای مدت های طولانی روی زمین بسکتبال مدرسه افتاده بود. هیچ کس جرئت نمی کرد بهش دست بزنه یا نزدیکش بشه. اگر کسی به پنیر دست می زد، یا حتی به کسی که به پنیر دست زده بود دست می زد، به «قانون پنیر» دچار می شد!

کسی که «قانون پنیر» بهش می چسبید، تبدیل به یه موجود طردشده می شد و همه ازش فرار می کردن. تنها راه خلاصی از این قانون این بود که اون رو به کس دیگه ای منتقل کنی، که البته هیچ کس دلش نمی خواست چنین کاری بکنه. این قانون یه جور جور کردن اجتماعی برای بچه های مدرسه بود و گرگ تمام تلاشش رو می کنه که به هیچ وجه بهش آلوده نشه. ماجرای این پنیر و ترس گرگ از اون، کلی موقعیت خنده دار رو توی مدرسه به وجود میاره.

تلاش های مذبوحانه برای محبوبیت

گرگ در طول داستان، کلی تلاش های جورواجور برای محبوب شدن انجام می ده که همه از دم شکست می خورن!

  1. تیم کشتی: گرگ سعی می کنه به تیم کشتی مدرسه بپیونده، به این امید که معروف بشه، ولی خیلی زود متوجه می شه که توی کشتی اصلاً استعداد نداره و مجبور می شه کلی حرکت خجالت آور رو تحمل کنه.
  2. پلیس مدرسه (Safety Patrol): اون با رولی به پلیس مدرسه می پیونده، ولی این هم یه فاجعه میشه. گرگ رولی رو به خاطر یه چیز کوچیک لو می ده و رولی از این کارش خیلی ناراحت می شه.
  3. بازی مدرسه (School Play): گرگ سعی می کنه توی بازی مدرسه نقش یه درخت رو بازی کنه تا شاید بتونه به چشم بیاد، اما این هم یکی دیگه از شکست هاش میشه.

هر بار که گرگ یه نقشه می کشه، اوضاع بدتر از قبل می شه و اون بیشتر از محبوبیت فاصله می گیره. ولی گرگ هیچ وقت ناامید نمی شه و همیشه یه نقشه جدید توی سرش داره!

دوستی گرگ و رولی: یه رابطه پر از فراز و نشیب

رابطه گرگ و رولی توی این کتاب واقعاً محوره. گرگ دوست داره رولی رو به خودش نزدیک کنه و بهش یاد بده چطور توی مدرسه دووم بیاره، ولی رولی همیشه توی دنیای ساده و کودکانه خودش باقی می مونه. یه قسمت بامزه مربوط به اینه که گرگ و رولی سعی می کنن یه کمیک استریپ (داستان مصور) بسازن. گرگ نقاشی ها رو می کشه و رولی ایده ها رو می ده. ولی وقتی رولی با ایده های کودکانه و ساده اش کمیک رو می سازه، گرگ حسابی بهش برمی خوره.

اختلاف و آشتی بین این دو تا دوست هم بارها تکرار می شه. گرگ اغلب از رولی سوءاستفاده می کنه یا اونو توی موقعیت های بد قرار می ده، ولی وقتی رولی ازش دور می شه، گرگ متوجه می شه که چقدر بهش نیاز داره.

پایان بندی جلد اول: فداکاری رولی

توی یکی از آخرین ماجراها، بچه های بزرگ تر مدرسه به گرگ و رولی حمله می کنن و مجبورشون می کنن که پنیر کپک زده روی زمین رو بخورن. گرگ که حسابی می ترسه، رولی رو قال می ذاره و فرار می کنه. اما رولی شجاعت به خرج می ده و با خوردن اون پنیر (که البته بقیه نمی دونن که خورده)، قانون پنیر رو برای همیشه از بین می بره!

بچه های مدرسه فکر می کنن که رولی به قانون پنیر مبتلا شده و دیگه هیچ کس بهش دست نمی زنه. این باعث می شه که رولی برای بقیه بچه ها طردشده باشه، ولی در واقع اون داره فداکاری می کنه تا کسی دیگه به قانون پنیر مبتلا نشه. گرگ هم می بینه که رولی چقدر شجاع بوده و برای اولین بار شاید کمی به اشتباهات خودش پی می بره. داستان جلد اول با همین ماجرای فداکاری رولی تموم می شه و نشون می ده که دوستی واقعی چقدر ارزشمنده، حتی اگه یه طرفش یه «بی عرضه» مثل گرگ باشه!

درس ها و مضامین کلیدی در داستان کارتونی

ممکنه فکر کنی «خاطرات یک بچه ی بی عرضه» فقط یه کتاب خنده داره، ولی این کتاب کلی درس و نکته های عمیق تر هم برای گفتن داره:

چالش های دوران بلوغ: راهنمایی، میدون جنگ!

این کتاب به خوبی نشون می ده که دوران بلوغ، به خصوص توی مدرسه راهنمایی، چقدر می تونه پر از چالش باشه. مسائلی مثل دوست یابی، قلدری، جایگاه اجتماعی، فشار همسالان و تلاش برای پیدا کردن هویت، همگی توی داستان گرگ به تصویر کشیده می شن. گرگ تلاش می کنه تا محبوب باشه، ولی همیشه خودش رو توی موقعیت های عجیب و غریب و خجالت آوری قرار می ده. این بخش از کتاب برای نوجوانان خیلی قابل همذات پنداریه و بهشون نشون می ده که توی این مسیر تنها نیستن.

اهمیت دوستی واقعی: گرگ و رولی

رابطه گرگ و رولی شاید پر از ناملایمات و سوءاستفاده های گرگ باشه، ولی در نهایت اهمیت دوستی واقعی رو نشون می ده. رولی با وجود تمام بدی هایی که گرگ در حقش می کنه، همیشه وفاداره و در نهایت هم یه فداکاری بزرگ برای گرگ (و تمام مدرسه) انجام می ده. این داستان به خواننده ها یاد می ده که شاید «باحال» بودن مهم باشه، ولی داشتن یه دوست واقعی که کنارت بمونه، ارزشش خیلی بیشتره.

خودآگاهی و پذیرش: آیا گرگ درس می گیرد؟

یکی از جذابیت های گرگ اینه که اون تقریباً هرگز از اشتباهاتش درس نمی گیره! یا حداقل، خیلی کند درس می گیره. اون همیشه فکر می کنه حق با اونه و بقیه دارن اشتباه می کنن. این موضوع باعث می شه که خواننده به رفتارهاش فکر کنه و شاید خودش به خودآگاهی برسه. آیا گرگ در طول داستان به درکی از خودش و اطرافیانش می رسه؟ شاید نه به اون شکل که انتظار داریم، اما همون تلاش ها و شکست هاش، خودش نوعی از پذیرش هویت «بی عرضه» بودنشه.

طنز در مواجهه با مشکلات

جف کینی با هوشمندی از طنز استفاده می کنه تا مشکلات و چالش های دوران بلوغ رو قابل هضم تر کنه. گرگ با نگاه طنزآمیزش به وقایع اطرافش، به خودش و خواننده کمک می کنه تا با دنیای گاهی اوقات سخت اطرافش کنار بیاد. این نشون می ده که خنده و شوخ طبعی می تونه ابزار قدرتمندی برای مقابله با استرس و سختی ها باشه.

تفاوت دیدگاه ها: بچه ها و بزرگسالان

این کتاب به خوبی تفاوت دیدگاه بین بچه ها و بزرگسالان رو نشون می ده. بزرگسالان (مامان و بابا) اغلب سعی می کنن به بچه هاشون راه و رسم زندگی رو یاد بدن، ولی همیشه به دنیای اونا کامل وارد نمی شن. گرگ هم با نگاه خودش به دنیا، سعی می کنه بفهمه چرا بزرگ ترها بعضی کارها رو می کنن و چرا اصلاً اونا رو درک نمی کنه. این تفاوت دیدگاه ها، کلی موقعیت خنده دار و قابل تأمل رو به وجود میاره.

چرا باید این کتاب را بخوانید؟ (ارزش ها و نقاط قوت)

خب، حالا که حسابی وارد دنیای گرگ هفلی شدیم، شاید از خودت بپرسی که چرا باید این کتاب رو بخونی؟ دلایل زیادی برای این کار هست:

  • سرگرمی بی حد و حصر: این کتاب فوق العاده خنده داره! از هر صفحه ممکنه یه اتفاق بامزه یا یه نقاشی خنده دار از گرگ ببینی که حالتو خوب می کنه. اگه دنبال یه کتاب می گردی که حسابی سرگرمت کنه و لبخند رو لبت بیاره، «داستان کارتونی» انتخاب عالیه.
  • قابلیت همذات پنداری: چه بچه باشی، چه نوجوان یا حتی بزرگسال، به راحتی می تونی خودت رو توی موقعیت های گرگ پیدا کنی. همه ما یه زمانی توی مدرسه بودیم و با چالش هایی مثل پیدا کردن دوست، فرار از قلدرها یا تلاش برای محبوبیت دست و پنجه نرم کردیم. گرگ یه جورایی نماینده اون بخش «بی عرضه» وجود همه ماست.
  • ترویج مطالعه: فرمت رمان گرافیکی این کتاب، برای اون دسته از بچه ها و نوجوون هایی که شاید خیلی علاقه ای به کتاب خوندن ندارن، فوق العاده جذابه. ترکیب متن های کوتاه و نقاشی های بامزه باعث می شه خوندن کتاب براشون مثل یه بازی باشه و حس خستگی از کتاب خوانی رو بهشون نده.
  • تقویت مهارت های تفکر انتقادی: شاید باورت نشه، ولی این کتاب می تونه به تقویت مهارت های تفکر انتقادی هم کمک کنه. وقتی رفتارها و تصمیم های گرگ رو می خونی، ناخودآگاه به این فکر می کنی که آیا کارش درست بوده؟ چه پیامدهایی داشته؟ این به خصوص برای والدین و مربیان می تونه یه ابزار خوب برای بحث و گفتگو با بچه ها درباره ارزش ها و اخلاقیات باشه.

آشنایی بیشتر با خالق خاطرات یک بچه ی بی عرضه: جف کینی

پشت این مجموعه موفق، یه مغز متفکر و خلاق به اسم جف کینی هست. جف کینی متولد 1971 در ایالت مریلند آمریکاست. اون قبل از اینکه با «خاطرات یک بچه ی بی عرضه» معروف بشه، توی دنیای کارتون و طراحی بازی های ویدیویی فعالیت می کرد. در واقع، ایده اولیه این مجموعه هم از یه وب سایت آنلاین به اسم Funbrain.com شروع شد، جایی که جف کینی داستان های گرگ هفلی رو به صورت روزانه منتشر می کرد. این داستان ها اونقدر محبوب شدن که بیش از 20 میلیون بار خونده شدن و همین باعث شد تا یه ناشر با جف کینی قرارداد ببنده و اولین جلد رو سال 2007 به صورت چاپی منتشر کنه.

موفقیت های جف کینی فقط به «خاطرات یک بچه ی بی عرضه» محدود نمی شه. اون خالق وب سایت محبوب Poptropica هم هست که یکی از 50 وب سایت برتر مجله تایم شناخته شده. جف کینی چندین بار برنده جایزه معتبر Nickelodeon Kids’ Choice Award برای کتاب محبوب شده و مجله تایم هم اسمش رو توی لیست 100 فرد تأثیرگذار جهان قرار داده. کارهای اون تأثیر زیادی روی ادبیات کودک و نوجوان گذاشته و نشون داده که چطور میشه با ترکیب نوآورانه متن و تصویر، یه داستان جذاب و ماندگار خلق کرد.

کینی با سبک خودش تونسته ثابت کنه که کتاب خوانی می تونه خیلی فراتر از نشستن و خوندن صفحات پر از متن باشه. اون با «خاطرات یک بچه ی بی عرضه» پلی بین دنیای بازی های ویدیویی و کتاب خوانی زده و نسلی از خوانندگان رو با لذت مطالعه آشنا کرده.

سفری به دنیای گرگ هفلی: جلدهای دیگر مجموعه

بعد از خوندن «داستان کارتونی»، احتمالاً دلت می خواد ببینی گرگ هفلی توی بقیه کتاب ها چه ماجراهایی رو پشت سر می ذاره. خبر خوب اینه که مجموعه «خاطرات یک بچه ی بی عرضه» کلی جلد دیگه هم داره که هر کدوم به اندازه جلد اول جذاب و خنده دارن. در واقع، این مجموعه بیش از 15 جلده و هنوز هم ادامه داره!

توی هر جلد جدید، گرگ با چالش ها و اتفاقات تازه ای روبرو می شه و خواننده می تونه رشد (یا شاید بهتره بگیم عدم رشد!) شخصیت گرگ رو دنبال کنه. بعضی از جلدهای معروف این مجموعه که حسابی پرفروش شدن عبارتند از:

  • فرمانروایی رادریک (Rodrick Rules): این جلد بیشتر روی رابطه پر دردسر گرگ و برادر بزرگ ترش، رادریک، تمرکز داره.
  • سیم آخر (The Last Straw): گرگ تلاش می کنه تا توی تیم فوتبال ثبت نام کنه و پدرش هم سعی می کنه اونو یه کم سرسخت تر کنه.
  • روزهای سگی (Dog Days): ماجراهای تعطیلات تابستانه گرگ که اصلاً اونطور که انتظار داره پیش نمی ره.
  • تب کلبه (Cabin Fever): خانواده هفلی توی برف گیر می کنن و گرگ باید با تنهایی و مشکلات دیگه کنار بیاد.

هر کدوم از این کتاب ها یه ماجرای جدید و خنده دار رو دنبال می کنن و بهت این شانس رو می دن که بیشتر با دنیای گرگ و خانواده اش آشنا بشی. پس اگه از «داستان کارتونی» لذت بردی، حتماً سراغ بقیه جلدهای این مجموعه هم برو که حسابی سرگرم می شی.

نتیجه گیری

خلاصه که «خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی» یه کتاب فوق العاده برای شروع مجموعه و ورود به دنیای جف کینیه. این کتاب با لحن محاوره ای، نقاشی های بامزه و داستان های پر از طنز و واقعیت، تونسته جای خودش رو توی دل خیلی ها باز کنه. گرگ هفلی شاید یه قهرمان معمولی نباشه و پر از اشتباهات و خودخواهی ها باشه، ولی دقیقاً همین باعث می شه که خیلی واقعی و دوست داشتنی باشه.

این کتاب فقط برای سرگرمی نیست، لابلای خنده ها و شیطنت هاش، درس های کوچیکی هم درباره دوستی، خانواده، چالش های بلوغ و اهمیت پذیرش خود پنهان شده. پس چه پدر و مادری هستی که می خوای ببینی چه کتابی برای فرزندت مناسبه، چه خودت یه نوجوونی که دنبال یه داستان خنده دار و قابل همذات پنداری می گردی، و چه یه بزرگسالی که می خوای یه سفر به دوران مدرسه داشته باشی، «خاطرات یک بچه ی بی عرضه: داستان کارتونی» رو از دست نده.

حالا نوبت توئه! اگه این کتاب رو خوندی، دوست داریم نظرت رو بدونیم. کدوم قسمت داستان برات از همه خنده دارتر بود؟ به نظرت گرگ هفلی چقدر شبیه خودته یا دوستاته؟ تجربه ات رو با ما به اشتراک بذار و اگه هنوز این کتاب رو نخوندی، فرصت رو از دست نده و همین حالا وارد دنیای پرماجرای گرگ هفلی شو!

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا