[ad_1]
خوزه میگوئل لوپز در شهر کوچک Guacenango جالیسکو مکزیک بزرگ شد – حدود 50 مایل با گوادالاجارا. او اولین اسب خود را در سن شش سالگی به دست آورد. پیاده روی و اسب سواری تنها وسیله حمل و نقل در مزرعه بود.
کار سخت چیزی بود که مردان و پسران گوچینانگو به آن عادت کردند. وی از زمان نوجوانی با پدر برادر دایی و پسر عموی خود همکاری کرده است. مردانی که قادر به کار دستی هستند در حالی که دختران به مدرسه می روند. این زندگی بسیاری از مزارع در مکزیک – حتی در سن 12 سالگی – بود.
وی در سن 21 سالگی مزرعه خانواده را ترک کرد تا برای عموی خود در صحرای سونوران کار کند و خانواده و دوستان و اسب سیاه محبوب او ال گاتو را پشت سر گذاشت. در ژوئیه 1969 پس از ده سال کشت در صحرای سونوران او به جالیسکو بازگشت.
لوپز هنگام بازگشت تبلیغی را در روزنامه گوادالاجارا مشاهده کرد که توجه وی را جلب کرد: به رانندگان احتیاج دارند. گذرنامه را ترجیح می دهند. روز بعد او و خواهرش Aurora معلم مدرسه خود را در ویلا دل سول محبوب پیدا کردند. اعتبارنامه میگوئل راگلیو رئیس آینده او را تحت تأثیر قرار داد تا جایی كه روژلیو كه فرض می كرد شفقنا باردار 5 ماهه همسر میگل است یك خواهر نبود برای متقاعد كردن این مرد جوان كه او به این كار نیاز دارد. او انجام داد. لوپز روز بعد کار خود را به عنوان سرپرست آغاز کرد.
ویلا دل سول یکی از شش خانه گروهی بود (که مردان از آن با محبت به عنوان اردوگاه های لنگ یاد می کردند) جایی که کاربران ویلچر با فلج چهار سرگیجه یا سایر معلولین می توانند اتاق یا کلبه را تا هفته یا ماه اجاره کنند.
استخدام و آموزش مردان جوان مکزیکی برای کار به عنوان مراقب جانبازان و افراد بدون دامپزشکی یک روش معمول بود که از اواسط دهه 50 میلادی باز می گردد. مدت ها قبل از آسانسورهای بیمارگونه و صندلی های چرخدار مجهز به صندلی های چرخدار جوانهای قدرتمند آرزو داشتند که چهار سر ران را از رختخواب دوش اتومبیل و پله های خود از بالا و پایین بکشند – و گاهی اوقات صندلی های چرخدار.
میگوئل لوپز فرایند یادگیری را از روز اول شروع می کند زیرا در مورد کاتترها و سایر نیازهای مراقبت شخصی برای این کوادریپلژی آمریکایی آموزش داده می شود.
لوپز نیز مانند بسیاری از حاضران دیگر در اردوگاه های مسابقه ای گوادالاجارا سرانجام با یک نفر در ارتباط خواهد بود. در پرونده او جیمی لتز کهنه کار ویتنامی بود که به راننده احتیاج داشت. گذرنامه لوپز را قادر می سازد تا او را نه تنها در داخل و اطراف گوادالاجارا هدایت کند بلکه او را نیز در سفرهای ایالتی همراهی می کند.
در اواخر سال 1969 لوپز همراه با دامپزشک جوان ویتنام به مانزانیلو (بندر ماهیگیری و تعطیلات مورد علاقه در جامعه رو به رشد و چهار برابر گوادالاجارا) و همچنین سفرهای آکاپولکو و ایالتی به لاس وگاس هالیوود و ققنوس سفر می کرد.
میگوئل لوپز خود را در سفر به گرسنه لتز پیدا کرد که به همراه دامپزشکان ریچارد گاروس چارلی گیلیام و پیتر مرچ ساعات طولانی را صرف کار در آفتاب کویر لوپز خاطرات کابوس از ویتنام و توانبخشی در ارتش والتر رید کردند. بیمارستان لیتز
روزهای آفتابی تنبل زیادی در اطراف میگوئل لوپز و روستای آفتاب لیتز وجود داشت اما زیاد نیست. هرگز وقت خود را برای آشنایی با لوپز تلف نکنید و با سایر شرکت کنندگان و دوستان کارفرمای جدید گرینگو دوست شوید. لیتز با سایر دامپزشکان از جمله جاروس گیلیام و میرش دوستی مادام العمر برقرار کرده است.
در حالی که میگوئل لوپز در هنگام رانندگی به لیتس در داخل و اطراف گوادالاجارا با سفرهای زیادی به اقیانوس مایل های بسیاری را به ثمر رسانده است سفر به واشنگتن دی سی منطقه ای که لیتس در آن رشد کرده است بیشترین خاطره را به یاد خواهد آورد. این یک شانس یک عمر بود.
در تابستان 1970 لیتز برای معاینه گسترده در بیمارستان جانبازان در ریچموند (ویرجینیا) بستری شد. پدر وی که در وزارت کشاورزی فعالیت می کند توانست یک تور VIP اختصاصی را برای لوپز یک کارگر میدانی سابق در صحرای سونوران ترتیب دهد. این کشاورز مکزیکی مراقب یک جانباز به شدت مجروح در ویتنام را تبدیل کرد و با یک راهنمای تور اسپانیایی که در دهه بیست سالگی خود صحبت می کند به کاخ سفید خیابان 1600 پنسیلوانیا رفت.
در سال 1980 لیتس به ایالات متحده بازگشت و دقیقاً مانند قبل از دوستان سابق ویلا دل سول گاروس و ویلیام در توسان در آریزونا مستقر شد.
در ماه مه سال 1981 لیتز و میگوئل لوپز برای بازدید از دوست دیگری که در گواتالاجارا با او ملاقات کردند با یک سفر کوتاه راهی جاده شدند. جک تامیدوفسکی در گلندیل آریزونا زندگی می کرد و ممکن است اتفاق بیفتد که Caregiver Sofia دوست دختر سابق Letz بود. رابطه دوباره متناوب بود دوباره دوباره اجرا شد. سرانجام بالاخره ترس از تعهد آقای گوادالاجارا به وجود آمده است!
چند روز بعد عروسی بداهه در حیاط Tomidagsky انجام شد. تعدادی از دوستان و زوجین در منطقه ققنوس شرکت کردند که در گوادالاجارا ملاقات کردند.
هر دو تازه وارد جیمی و سوفیا لیتز به توسان بازگشتند. پس از 12 سال کمک به لیتز خوزه میگوئل لوپز به مدت 23 سال به کمک تومیداجسکی کمک کرده است.
جیمی لتز در سال 1994 در توسان درگذشت.
[ad_2]