Los Barwickos – قدیمی ترین سنگ در اسپانیا

[ad_1]

575 میلیون سال پیش در اواخر دوره قبل از کامبرین دیگر برای بسیاری از مردم تاریخ مهمی نبود مثل جنگ نبرد هاستینگس یا واترلو اما برای اسپانیا واقعاً بسیار مهم شد. این زمانی بود که اسپانیا به دنیا آمد.

در آن زمان زمینی که در حاشیه جنوبی یک اقیانوس پهناور استوا قرار داشت و به لبه شمالی یک صفحه قاره ای وصل می شد اسپانیا می شد دیرتر به آفریقا تبدیل می شد. این یک افزودنی جدید برای این صفحه بود زیرا فرآیندهای آتشفشانی که سنگهای مذاب را از هسته زمین ساطع می کنند به جو به طور روزانه به سطح زمین بالای دریا اضافه می کنند. ماگما در سرزمینی کاملاً متفاوت از سرزمین امروز سرد و گرانیت شد. زندگی همانطور که می دانیم وجود ندارد موجودات دریایی بدوی که در آن زمان حضور داشتند مدت طولانی منقرض شدند که به گونه های سه جناحی رسیدند جو حاوی اکسیژن کم و یا فاقد اکسیژن بود و زمین در سایه های مختلف قرمز رنگی و دریا سبز بود.

بیش از هزاران سال صفحات قاره اقیانوسی با چرخش و ادغام روی زمین پرسه زدند. برخی از قسمت های پانل ها خود را در زیر دریاهای کم عمق غوطه ور کرده اند و گرانیت با رسوباتی از سنگهای فرسوده و اسکلت موجودات زنده اولیه پوشانده شده است و برخی از قسمتها با کار یخ فرسوده شده اند اما گرانیت بیشتری نیز به دلیل رسوبات باد باران یخ و برف به همان سرنوشت دچار شده است. رودخانه ها به یک لایه گل آلود دیگر در کف دریا تبدیل شدند اما یک منطقه در اسپانیا موفق به حفظ بقایای سنگهای اصلی است. در 575 میلیون سال قدمت در زمانی شکل گرفت که سنگ بنای اسپانیا از ماگما سیمان شد و تنها با فاصله کوتاهی از کاستا دل سول در چند کیلومتری غرب کازارس در اکستادورادورا در منطقه ای به نام Los Barrocos در نزدیکی شهر Malparta de Cccares قرار دارد.

از لحظه یخ زدگی ماگما به گرانیت شروع به فرسایش کرد. به طور طبیعی این منطقه برای سالهای پرتلاطم و متعاقب آن بالاتر از سطح آب بنابراین بالاتر از زمین باقی مانده است. سایش گرانیت فقط به دلیل آب و هوا است. در برخی از مناطق جهان 575 میلیون سال برای از بین بردن همه آثار گرانیت به پایه کافی بود اما دوباره این منطقه متفاوت بود. او موفق شد در طی سفرهای خود در سراسر جهان دمای شدید و گرانیت شدید را از خود دور کند. این صحنه اکنون از بلوک های سنگی کم و گرد تشکیل شده است که توسط خاک نازک احاطه شده اند و بقایای مصالح از سنگهای اطراف هنوز از بین نرفته و هنوز در نزدیکترین جریان شسته نشده و دارای پیش بینی های عرضی از سنگ های گرانیتی است که برخی از آنها از نظر ظریف ظریف تر است برخی از آنها از فرم های دقیق و برجسته مانده و برخی از آنها تزئینات بالایی دارند. این از نزدیک شبیه سازندهای کارست Torcal در اندلس است اما در حالی که سنگ آهک نرم در Torcal تنها 100 میلیون سال قدمت دارد و به سرعت با ویژگی های لبه های تیز فرسوده می شود لوس باروئوس ظاهراً بالغ تر گردتر و بادوام تر به نظر می رسد. به نظر می رسد یک منظره قدیمی است به همین دلیل انسان پیش از تاریخ منطقه را به خانه خود و برخی از صخره ها از زیارتگاه های خود تبدیل کرده است.

نه تنها بقایای ماقبل تاریخ که مردم را به لس بارویکوس سوق می دهد. ماهیگیران یک سنگر چربی را در دریاچه ها شکار می کنند که به آنها کاراکاس گفته می شود. سنگر سرخ شده با اشتهای محلی مشخص می شود. مورخان در حال خیره شدن به ویرانه های ویلاهای رومی هستند که در این منطقه ساخته شده اند. موبیون از انواع پرندگانی که در اینجا زندگی می کنند و مهاجرت می کنند بسیار خوشحال است.

زمین شناسان گرانیت را مطالعه می کنند و کریستال های شش ضلعی مسطح را از موسکویت در رگه های کوارتز به سمت لبه بربرها و سایر مواد معدنی که از نظر تجاری استخراج شده اند پیدا می کنند. سلطنت رها شده با کارخانجات از جمله کارخانه شستشوی پشم که از اواخر قرن نوزدهم تشکیل شده است هنوز هم برای برانگیختن باستان شناس صنعتی وجود ندارد. دنیای طبیعی ناامید نیست. جای تعجب نیست که شما در یک محیط منحصر به فرد مجموعه ای بی نظیر از گیاهان را پیدا می کنید.

در چنین شرایط عجیب و غریب Centro de Interpretacion باید محلی برای شروع باشد و در لس باروکو مرکز با توضیحات کامل از منظره نحوه ایجاد آن نحوه استفاده و گیاهان حیوانات و پرندگان را در آن عالی خواهید کرد. حتی قبل از رسیدن به مرکز تمایل دارید که برای مطالعه انواع پرندگان وحشی که در آنجا زندگی می کنند کنار یک استخر طبیعی متوقف شوید. گیاهان کوچک برای چمن در پایین فرو می روند هندوانه با داشتن یک حیاط متمدن از باغ ها و پالتوها شناور می شود مارتینو و پرستو در حشرات کم آب فرو می روند و در حالی که حیوانات و پرندگان با شکوه در کم عمق در انتظار کمترین وعده های غذایی بعدی خود هستند تا در کنار غافل از نزاع گالن بنفش شنا کنند. در نی اگر خوش شانس باشید یک هریس ساکن در مونتاگو را روی یک ستون یا پایین بسیار با شکوه نصب می کنید. در اواسط ماه سپتامبر او در حال مشاهده فرزندان جوان خود بود که مشغول یادگیری شکار بودند.

با چنین مقدمه ای برای منطقه و با نقشه از مرکز می توانید کفش بپوشید و یک پیاده روی را در داخل پارک شروع کنید. سه مسیر قابل توجه وجود دارد که طولانی ترین آنها دوازده کیلومتر است اگرچه آنها را طولانی تر خواهید یافت زیرا از مسیر اصلی دور می شوید تا مکانهای دیدنی را جستجو کنید. در حقیقت این مرکز برای دیدن برخی از ویژگی های دوردست توصیه می کند که از مسیر ضرب و شتم دور شوید.

با شروع پارکینگ که در اکثر مناطق جنوبی روی نقشه نشان داده شده است لازم نیست برای دیدن اولین بقایای ماقبل تاریخ پیش بروید. علاوه بر پارکینگ گروه بزرگی از سنگ ها. در گرانیتی که در زیر آن قرار دارد از یک زمان ناشناخته انسان اولین بار با برداشتن طرح های مهندسی در سنگ اولین تصورات خود را از منظره انجام داد. هیچ کس نمی داند چرا. نقاشی هایی که وی بر روی صخره های بالای تپه های بالا به شرق و شمال شرقی آن کشیده است کشف کردن آنها دشوار است اما حداقل می تواند بین 15000 تا 10000 سال پیش بازگردد. پیاده روی شما را به اولین و بزرگترین جرکا می برد از سمت چپ شما یک پرنده چوبی پنهان و در سمت راست شما وقتی به سمت جارکا حرکت می کنید این یک گروه از باسن است. بلوک های گرانیتی عظیم با ضلع های عمودی که از سنگهای اطراف نشات می گیرند. صدها سال است که قسمت های بالای این باسن مکان های تشییعی برای پاهای سفید را فراهم می کند که همه ساله برای بزرگ کردن جوانی خود به این منطقه باز می گردند. علاوه بر این شما خواهید دید که چه چیزی آنها را بدون توجه به فاصله آن به منطقه جذب می کند. در ماه سپتامبر مناطقی در امتداد چارکها بسیار کم با پوسته های خرچنگ آب شیرین که در اینجا هزاران نفر زندگی می کنند روبرو خواهید شد.

هنگامی که او بین Sharkas اول و همسایه کمی کوچکتر خود قدم می زند مجموعه ای از تپه های صخره ای با صخره های گرانیتی صعود می کنند که با دقت بسیار زیاد بر روی پایه های کوچک شناور می شوند. ممکن است متوجه یک ویژگی غیرمعمول یک اتومبیل سالن پوشیده از سیمان شوید که در یک بلوک بتونی غوطه ور است. این کار یک هنرمند آلمانی گرگ فوستل است که درباره آن بعداً می توان شنید. بوته های بوته های ضخیم و باریک هستند که از جمله آنها می توان به توله سگ بالدار لاجوردی پرندگان سیاه و اوریول های طلایی اشاره کرد. شیب به محله دوم پایین یک شیار تیز شما را به مسیری گسترده در کنار اولین آسیاب ها می برد که در خود سد گنجانده شده است. سپس از اطراف کاراکا قایقرانی می کنید تا از طرف شمال مسیر شما را به سمت یک رودخانه صخره ای دیگر منتقل کند که از طریق آن منظره ای عالی از کل منطقه دارید. چشمان خود را روی کاستورهای غیر متحرک پایین که معمولاً نشسته است باز نگه دارید. آنها از دیدگاه جهانی مانند انسانها قدردانی می کنند. کامیون سوم و شمالی از راه دورترین و در نتیجه کمترین بازدید است. در اینجا احتمالاً تعداد بیشتری از پرچم ها حیوانات تیراندازها پایه ها و خوشه های تاج دار بیشتر مشاهده خواهید شد. از اینجا مسیر شما را از طریق زمین مسطح که قرنهاست به چرا می چرند از طریق چمن و درختان جوان طی می کند. جمجمه تاج هنگام نزدیک شدن آرمهای خود را در حالت هشدار بالا می برد و پس از بلافاصله پیمایش بلافاصله دوباره کلیک را از سر می گیرد. به زودی به ساحل شمالی اولین کارا می رسد. اگر آب کم باشد سنگهای حک شده عجیب و غریب تری خواهید دید و سپس به Museo Vostell-Malpartida خواهید رسید. در این کارخانه تبدیل شده برای شستشوی پشم هنرمند گرگ فوستل بیشتر کارهای خود را به نمایش می گذارد. در حیاط یک نوآوری خودکار خودکار نیز از یک ستون توتم تشکیل شده است که اتومبیل های موجود در آن قرار دارند. طی 20000 سال دیگر شکی نیست که باستان شناسان همانطور که اکنون روی نقاشی های غار انجام می دهند سر خود را بر بالای این مجسمه ها تحقیر می کنند.

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا