[ad_1]
طبق گفته Polybius قانون اساسی مختلط بهترین حالت است. این سه قانون اساسی در نظر گرفته شده است. سلطنت اشرافی و دموکراسی. ترکیبی از این قانون اساسی به بهترین ایالت منجر می شود. کاملاً برعکس آنچه ارسطو در کتاب خود به نام سیاست ذکر کرد وی مشخص نکرد که بهترین کشور به عنوان بهترین کشور شناخته می شود بلکه در عوض فقط اشکال حکومتی را تشکیل می دهد که بهترین دولت را تشکیل می دهد. علیرغم این ارسطو کسی را که بهترین پرونده را داشته باشد پیشنهاد نکرد اما اصل آنچه که پلیبیوس برای بهترین نتیجه بیان کرد این است که به آنچه ارسطو در مورد انواع حکومتی که وی معرفی کرده بود پیشنهاد کرد اشاره داشت.
به گفته Polybius سه نوع قانون اساسی اگر جداگانه گرفته شود بهترین کشور نخواهد بود. اگر قانون اساسی در یک اصل تشکیل شود خطرناک است. برای اثبات اظهارات وی ترکیب قانون اساسی به بهترین (در نظر گرفته شده) دولت منجر می شود. مثالی از آنچه لیكورگوس اسپارت انجام داد استناد كنید.
لیكورگوس انواع مختلف قانون اساسی را مورد مطالعه قرار داده و با استناد به قانون اساسی كه مورد مطالعه قرار گرفته قانون اساسی را تأسیس می كند. او قانون اساسی خود را ساده و یکپارچه نکرد اما او تمام ویژگی های خوب و تمایز بهترین دولت های قانون اساسی را که در نظر گرفت در او متحد کرد. پلیبیوس معتقد بود كه كار لیكورگوس با تركیب ویژگیهای مختلف قانون اساسی بهترین دولتها نشان دادن این بود كه بهترین كشور فقط شامل یك نوع دولت نمی شود.
Polybius سه بخش مختلف ایالت را تعریف می کند: کنسول ها سنا و مردم. با این وجود اگر کل سیستم اشرافی دموکراتیک و سلطنتی باشد نمی توان از ترکیب سه نوع دولت سخن گفت. اما به گفته وی این طبیعی است. اگر کسی نگاه خود را به اقتدار کنسول ثابت کند وی نماینده اصل سلطنتی قانون اساسی است؛ مجلس سنا قانون اساسی اشرافی به نظر می رسید. دموکرات قدرت توده ها – شوراهای مردم. سپس نیروی اصلی دولت این است که تعادل بین دو نفر دیگر را بررسی کرده و به تعادل بین آنها دست یابد تا قدرت دیگری وجود نداشته باشد که اقتدار دیگری را باطل کند. نقش کنسول ها نمایندگی سفارتخانه های سنا است. سنا خزانه را کنترل می کند و کلیه درآمد و هزینه های آن را تنظیم می کند. بدون کنسول ها کل سیستم کاملاً اشرافی خواهد بود – سنا تمام مشاغل مرتبط با آنها را اداره می کرد. بعد از کنسولها و سنا تنها مسئله این است که چه بخشی از قانون اساسی برای مردم باقی مانده است؟ اکنون این بخش مهمی است که به مردم واگذار شده است – دموکراسی زیرا این مردم هستند که می توانند موقعیت را به هر کس که سزاوار آن باشد بدهند.
آنچه در ادامه می آید تعبیر پلیبیوس از بخشهای مختلف ایالت: کنسولها سنا و مردم یا مجالس مردمی است. این سه بخش از ایالت باید یکدیگر را تکمیل کنند زیرا برای به دست آوردن بهترین وضعیت کارکردها و تخصص هایشان باید از یکدیگر پشتیبانی کنند. به نظر می رسد کنسول ها در تمام امور لازم برای تحقق هدف خود دارای قدرت مطلق هستند اما تمام این قدرت مطلق مستلزم حمایت مجلس سنا و مردم است. و اگر او با لژیونهای خود خارج شود به تجهیزات ثابت نیز نیاز دارند. مجلس سنا موظف است در امور عمومی به مردم توجه کند و به خواسته های مردم نیز احترام بگذارد زیرا این قدرت را دارد که هرگونه عملی را انجام دهد. چرا سنای آمریکا این کار را انجام می دهد همواره توده ها را در خاطر داشته باشد. زیرا سنا باید به توده ها توجه کند و باید به خواست مردم توجه کند.
در این قانون اساسی مختلط Polybius با بهترین وضعیت به وجود آمد. نکته اصلی این است که تعیین کنیم چه نوع دولتی بهترین گزینه برای تشکیل بهترین کشور است و برای او که ترکیبی از این سه است. چرا زیرا پلیبیوس مالکیت اشرافی و دموکراسی را سه شکل اصلی دولت می دانست. وی در نظر داشت که این سه شکل اصلی دولت به راحتی می تواند به آنچه شکل منحرف آنها می شود تبدیل شود و مالکیت می تواند به راحتی ظلم شود اشرافیت در الیگارشی غرق شد و دموکراسی در حکومت اوباش همانطور که ارسطو در کتاب خود با عنوان سیاست گفت. پلیبیوس قانون اساسی روم را بهترین دانست. اعتقاد بر این است که او بین این سه اصل تعادل تقریباً کاملی برقرار کرده است: کنسولها سنا و اجتماعات مردمی.
مهم نیست که چه شکلی از دولت استفاده خواهد شد اما هنوز هم عامل بزرگی در واکنش مردم و جهت گیری در مسائل سیاسی است. Polybius در مخلوط کردن قانون اساسی درست است زیرا هیچ شکل خاصی وجود ندارد که به دلیل تنوع افراد حاضر در هر قسمت از زمین متناسب باشد.
[ad_2]