معرفی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید
دانلود رایگان کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید نوشتهی جفری یانگ و جنت اس را در سایت دهکده لینکز قرار داده ایم تا از این کتاب جذاب بهره مند شوید. کلونسو با تمرکز بر دوران کودکی ریشهی اختلالات شخصیتی را مورد بررسی قرار میدهد و تلاش میکند با ارائهی روشهای ساده و کاربردی، به شما در جهت بهبود وضعیتتان یاری برساند.
نويسندگان اين كتاب كه از صاحبنظران حوزه شناختدرماني هستند، به شناسايي، نشانه شناسي، سبب شناسي و درمان 11 الگوي رفتاري مخرب و تكراري پرداختهاند كه به خودانگاره منفي ربط دارند. مؤلفان ضمن شرح حال بيماران واقعي، نشان ميدهند كه چگونه هر يك از اين الگوهاي ناكارآمد در دوران كودكي شكل گرفته اند و مبنايي براي ارزيابي خويشتن در بزرگسالي ميشوند. اين كتاب ابزار قدرتمندي براي درمان مشكلات مراجعان براساس رويكردهاي شناختدرماني و طرحوارهدرماني است.
دكتر آرون بك بنيانگذار شناختدرماني در مقدمه اين كتاب مينويسد: يانگ و كلوسكو بر اساس خلاقيت و تدبيرانديشي توانستهاند ابزارهاي اثرگذاري براي تغيير روابط بينفردي و روابط شغلي تدوين كنند. به دنبال تغيير در روابط بينفردي و روابط شغلي، زندگي تغيير شگرفي خواهدكرد. اين كتاب نشان ميدهد كه نويسندگان از بينش باليني، حساسيت و شفقت خاصّي براي راهحل انديشي مشكلات بينفردي و مشكلات شغلي برخوردارند.
دربارهی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید:
آیا نیازهای دیگران را پیش از نیاز خود قرار میدهید؟ وقتی شخصی که دوستش دارید ترکتان میکند وحشتزده میشوید یا تهدیدش میکنید؟ معمولاً اضطراب بلایای طبیعی، از دست دادن پول یا بیماری را دارید؟ دریافتهاید که هر چقدر هم موفق باشید، باز هم احساس ناراحتی، بیلیاقتی و عدم رضایت دارید؟
کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید (Reinventing Your Life) تلاش میکند با پرداختن به اختلالات شخصیتی، این کمبود را در میان کتابهای خودسازی جبران کند. دانلود کتاب به شما یاد میدهد چگونه چرخهای را که مانع رسیدن شما به خوشبختیتان میشود متوقف کنید.
دو نفر از روانشناسان برجستهی آمریکایی، جفری یانگ (Jeffrey Young) و جانت اس. کلوسکو (Janet S. Klosko) اصول پیشرفتهی درمان شناختی را برای کمک به شما ارائه میدهند تا با تغییر الگوهای تفکر منفی وضعیت خود را بهبود بخشید، آن هم بدون استفاده از دارو! نویسندگان کتاب حاضر، یازده مورد از متداولترین تلههای زندگی را با شما در میان میگذارند و راههای تشخیص هر کدام را هم توضیح میدهند و در ادامه با راهنمایی دقیق میآموزند که از شر این تلهها و اختلالها خلاص شوید.
لایبرری ژورنال در تمجید از این کتاب نوشته است:
«نویسنده با استفاده از تصاویر مطالعات موردی، هر یک از تلههای زندگی را توصیف میکند، در مورد ریشههای آن در تجربه کودکان بحث کرده و پرسشنامهای برای ارزیابی خود ارائه میدهد. او سپس برنامهای را برای تغییر با استفاده از فنون تجربی (در تماس با فرزند درونی) گرفته تا شناختی (نوشتن یک مورد برای مقابله با تلههای زندگی) و نیز رفتاری (مشخص کردن رفتارهای خاص برای تغییر) ارائه میدهد.
مطالعهی کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
اگر میخواهید مشکلات و اختلالات شخصیتی خود را برای همیشه حل کنید و به واسطهی این اقدام کیفیت زندگی خود را هم بهبود ببخشید، بدون شک کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید برای شما نوشته شده است؛ بنابراین فرصت را از دست ندهید و هر چه زودتر برای مطالعهی آن اقدام کنید.
جفری یانگ را بیشتر بشناسیم:
جفری یانگ که به عنوان درمانگر، روانشناس و استاد دانشگاه آمریکایی شناخته میشود، در سال 1950 به دنیا آمد. این چهرهی مطرح، رئیس و بنیانگذار موسسهی شناخت درمانی نیویورک به شمار میآید و تاکنون کتابهایی برای یاری رساندن به دیگران برای کنار گذاشتن مشکلات شخصیتی نوشته است که از میان آنها میتوان به طرحواره درمانی، راهنمای تمرین برای متخصصین سلامت روان اشاره کرد.
جملات برگزیده کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید:
– در برخورد با دیگران، انصاف و مساوات را سرلوحۀ کارتان قرار دهید.
– یاد بگیرید که برای رسیدن به اهداف بلندمدت باید تحمل شکست و اصطکاک را داشته باشید.
– از خودتان بپرسید آیا این نیاز فوری که برایتان پیش آمده آنقدر مهم است که پیامدهای منفی آن را بپذیرید؟
– همانطور که برای تغییرکردن تلاش میکنید، تشخیصدادن و فهمیدن هر ذره از این فرآیند از اهمیت برخوردار است.
اولین چیزی که در رابطه با کارلتون متوجهِ آن میشویم این است که او به شدت مشتاق خشنودکردن دیگران است و به این منظور مضطرب به نظر میرسد. او عادت دارد با هرچیزی که میگوییم موافقت کند. بیشترِ بیماران بخش از اولین جلسۀ درمان وقت خود را صرف این میکنند تا یقین پیدا کنند آیا ما همان پزشکی هستیم که آنها انتظارش را دارند یا خیر؟ اما کارلتون اینگونه نبود. به نظر میرسید او بیشتر نگران این بود که ما درمورد او چگونه فکر میکنیم و آیا او را بیمار مورد انتظار خودمان میدانیم یا خیر؟
کارلتون متأهل است و دو فرزند دارد. ممکن است او را زنذلیل بخوانید. همسرِ او، اِریکا بسیار مشکلپسند است و کارلتون هرکاری برای خوشحالکردن او انجام میدهد، اما به نظر میرسد که موفقیت زیادی در این راه کسب نمیکند.
اریکا تمامِ تصمیمگیریهای خانواده را انجام میدهد. کارلتون در مقولۀ محدودکردن فرزندانش مشکل دارد و هرگاه درخانه، قانونی برای منظمکردن آنها وضع میکند؛ احساس گناه وجود او را فرا میگیرد. او در صنعت نساجی کار میکند که پدرش آن را ایجاد کرده بود. اگرچه هرگز مایل نبود که کارِ پدرش را ادامه دهد، اما تسلیم شد و انجام این کار را بر خودش تحمیل کرد. حالا از کارش راضی نیست.
کارلتون حس میکند که در زندگی اسیر شده است. او به خاطر افسردگی، وارد فرآیند درمان شده است. گاهی اوقات این فکر به ذهنش خطور میکند که به جای دیگری فرار کند و برود آن طور که خودش میخواهد زندگی کند.
فهرست مطالب کتاب
قدردانی
- مقدمهای از آرون بِک
- پیشگفتار
- تلههای زندگی
- شما گرفتار کدام تلۀ زندگی شدهاید؟
- درکِ تلههای زندگی
- تسلیم، فرار و ضد حمله
- تلههای زندگی چگونه تغییر میکنند؟
- لطفاً مرا تنها نگذار
- نمیتوانم به تو اعتماد کنم
- هرگز به محبتی که میخواهم نمیرسم
- من با دیگران سازگار نمیشوم
- به تنهایی از عهدۀ این کار برنمی آیم
- به زودی فاجعه رخ میدهد
- من بی ارزش هستم
- احساس شکست میکنم
- همیشه کارها را به شیوهای که تو میخواهی انجام میدهم
- تلۀ زندگی: تعیین معیارهای پرتوقعانه
- میتوانم هرآنچه میخواهم داشته باشم
- فلسفۀ تغییر
در بخشهایی از کتاب زندگی خود را دوباره بیافرینید میخوانیم
جد، یک دلال سهام سی و نه ساله و بسیار موفق است. او با زنان ارتباط برقرار میکند، اما به نظر میرسد ارتباطش با هیچکدام از آنها جدی و عمیق نمیشود. جد در تله فقدان عاطفه یا کمبود محبت گرفتار شده است. هنگامی که برای اولین بار رویکرد تلههای زندگی را تنظیم میکردیم، به درمان بیمار قابل توجهی به نام جد پرداختیم. جد نمونه بارزی از تله خود کوبنده است.
جد از ارتباط با یک زن به زن دیگر میرفت و معتقد بود که هیچکدام از زنانی که به مقالات آنها میرود، آن کسی که میخواهد نیست. هرکدام از آنها سرانجام جد را ناامید میکردند. صمیمانهترین نوع رابطهای که جد به آن رسیده بود، شیفتگی با زنانی بود که او را از نظر جنسی تهییج میکردند. مشکل اینجاست که چنین روابطی ماندگار نیستند.
جد با زنان «ارتباط» برقرار نمیکند، او آنها را «فتح» میکند. نقطهای که جد در آنجا علاقهاش را از دست میدهد، دقیقا همان نقطهای است که علاقه را به دست آورده، زن عاشق او شده است. جد: از اینکه زنی مدام نزدیک من باشد و هرجا میروم کنار من باشد بیزارم. خصوصا زمانیکه در مکانهای عمومی و در جمع هستیم. فقط دلم میخواهد فرار کنم.
جد با تنهایی دست و پنجه نرم میکند. احساس پوچی و خستگی دارد. حفرهای در درون دارد و همچنان دنبال زنی میگردد که این حفره را پر کند. جد معتقد است که چنین زنی را هرگز پیدا نمیکند. باور دارد که همیشه تنها بوده و تا همیشه هم تنها خواهد ماند.
جد در دوران کودکی نیز این تنهاییِ دردناک را حس میکرد. هرگز پدرش را نشناخت و مادرش سرد و بی عاطفه بود. نیازهای «عاطفی» هیچکدام از آنها بر آورده نشده بود. او با کمبود محبت بزرگ شد و اکنون به عنوان یک فرد بزرگسال نیز در حال ساخت همان محیط عاری از احساس و عاطفه است … وقتی جد برای درمان سراغ ما آمد، بارها و بارها او را به چالش کشیدیم. سعی کردیم هر زمان که به دفاع از خودش میپردازد، تلهای که در آن گرفتار شده را کمرنگتر کنیم. بسیار مهم بود که به او نشان دهیم که خالصانه ناراحتی او را در مورد نزدیک شدن به سایر افراد، خصوصا به خاطر پدر و مادر به شدت بی عاطفهاش، درک میکنیم.
منبع : manybooks.net