کتاب عادت مربیگری با عنوان فرعی «کمتر بگویید، بیشتر بپرسید و شیوه رهبریتان را تغییر دهید» کتابی خواندنی از مایکل بونگی استانیر است.کتاب اولین بار در سال ۲۰۱۶ چاپ شده و در سایت آمازون امتیاز ۴٫۷ از ۵ را توسط خوانندگان کسب کرده است.
(یکی از ۵۰ متفکر مدیریت جهان از نگاه ) در مورد این کتاب میگوید:مایکل بونگی استانیر، اصول مربیگری را در هفت پرسش اساسی خلاصه میکند. اگر بر تکنیک عمیق و درعینحال ساده او تسلط پیدا کنید، با یک تیر دو نشان زدهاید. میتوانید از کارکنان و همکارانتان مؤثرتر از قبل حمایت کنید و حتی شاید متوجه شوید که بهترین مربی خودتان هم شدهاید.
در نگاه اول به نظر میرسد این کتاب تنها برای مدیران و برای تعامل بهتر با پرسنل سازمان نوشته شده است، اما واقعیت این است که محتوای ارائه شده در کتاب میتواند برای سایرین و در موقعیتهای دیگر هم مفید باشد. نویسنده در این مورد میگوید: این سوالها نه تنها روی کارهای خودتان موثر است، بلکه روی مشتریان، کارپردازان، همکاران و حتی همسر و فرزندانتان هم تاثیر میگذارند. این سوالها میتوانند جلسات تیمی، قرارهای فروش و (مهمتر از همه) لحظات ملاقاتهای تصادفی خارج از برنامه را برایتان متحول کنند.
در همان ابتدای کتاب بر این نکتۀ مهم تاکید شده که مربیگری، عادتی است که باید در وجود ما نهادینه شود و صرفِ دانستن تکنیکهای آن دردی از ما دوا نخواهد کرد. به همین دلیل، پیش از فصلهایِ ۷ پرسش، یک فصل در مورد شیوه ساخت عادتها صحبت شده است. موسسه پویا ابتکار صداقت ارائه خدمات آموزشی و فکری است.
همانطور که گفته شد کتاب، ۷ پرسش کلیدی برای ساخت عادکتاب عادت مربی گری نوشته مایکل بانگی استاینر است.کتاب عادت مربی گری که با ترجمه شهاب حاجیزاده منتشر شده است به شما یاد میدهد کمتر صحبت کنید، بیشتر بپرسید؛ و شیوه مدیریت و رهبریتان را برای همیشه تغییر دهید!
درباره کتاب عادت مربی گری
مقصود این کتاب این است که شما را به رهبر، مدیر و یا به طورکلی به انسانی تبدیل کند که از اصول مربیگری استفاده میکندو این یعنی ایجاد کردن یک عادت ساده و درعینحال دشوار؛ «حفظ کردن کنجکاوی خود برای مدتی طولانیتر، و آهستهتر پیش رفتن به سوی مرحله اقدام کردن و ارائه نظرات.» کتاب پیشرو، کوتاه و کاربردی است و گمان میکنم از خواندن آن لذت خواهید برد.
این کتاب، هفت سؤال را مطرح کرده و ابزارهایی را در اختیارتان قرار میدهد تا بتوانید از این سؤالات به عنوان روشی برای کمتر کار کردن و اثرگذارتر بودن استفاده نمایید.
یادگیری چرتکه در کوکان
یادگیری ریاضی همیشه امری سخت به نظر میرسد و به همین دلیل بسیاری از کودکان به یادگیری آن هیچ علاقه ای ندارند. در نظام آموزشی جدید استفاده از abacus برای آموزش 4 عمل اصلی (جمع، تفریق، ضرب و تقسیم) استفاده میشود و توانسته کودکان را به این درس مشتاق تر کند.
خواندن کتاب عادت مربی گری را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام کسانی که میخواهند کسب و کارشان را به بهترین شکل اداره کنند پیشنهاد میکنیم
بخشی از کتاب عادت مربی گری
امروزه همه میدانند که مدیران و رهبران باید مربی کارکنان خود باشند.نشریات مختلف، مطالب متنوع بسیاری را در رابطه با موضوع مربیگری منتشر میکنند. بسیاری از مشاوران نیز معتقدند مربیگری ، یکی از مهمترین ویژگیها در عرصه مدیریت و رهبری است.
به نظر میرسد تعداد مربیان اجرایی، مطابق قانون مور، به صورت تصاعدی در حال افزایش است. حتی مجموعه داستانهای مصور دیلبرت هم گاهیوقتها به موضوع مربیگری میپردازد و این خود نشانه بارزی از تبدیل شدن این موضوع به یک جریان مهم فکری است.
دانیل گُلمن، روانشناس و روزنامهنگاری که مفهوم هوش احساسی را سادهسازی کرده است، بیش از پانزده سال پیش، اولین قدم در این زمینه را با مقالهای با عنوان «مدیریت اثربخش» برداشت. او بیان کرد که رهبری، شش شیوه گوناگون دارد. به گفته او، مربیگری، یکی از این شیوهها است و تأثیری بسزا بر عملکرد افراد، آموزش آنها و نتیجه نهایی حاصل از کارشان دارد.
بااینحال، در آن دوران، مربیگری، کمترین محبوبیت را در میان شیوههای رهبری و مدیریت داشت. گلمن در آن زمان نوشته بود: «بسیاری از رهبران معتقدند در این شرایط اقتصادی پرفشار، نمیتوانند زمان کافی را به شیوه کند و کسلکننده آموزش افراد و کمک کردن به رشد آنها، اختصاص دهند.»
البته فراموش نکنید که این مسائل، به گذشتهای طلایی، یعنی روزهای خوش سال ۲۰۰۰، مربوط میشوند؛ دورانی که ایمیل، نعمت محسوب میشد نه یک مصیبت، و درواقع ما در نقطه شروع فرایند جهانی شدن بودیم و تلفن همراه هوشمندمان تبدیل به تمامی دنیای ما نشده بود.
براساس تجاربم که حاصل کار کردن با مدیرانی پرمشغله از نقاط مخالف جهان است، میتوانم بگویم که اوضاع جهان، بدتر از گذشته است. امروزه همه ما خود را درگیر کارهای متعدد کرده، کیفیت کار را قربانی این رفتارمان کردهایم و درعینحال که واژه «مربیگری» امروزه بیش از هر دوره دیگری بر سر زبانهاست، همچنان شاهد افزایش کاربرد عملی آن در جوامع نیستیم. در حال حاضر، حتی هنگامی که «مربیگری» به صورت عملی مورد استفاده قرار میگیرد، کارساز به نظر نمیرسد.
احتمالا شما هم این شیوه را آزمودهاید اما تجربهتان موفقیتآمیز نبوده است.به احتمال زیاد شما در گذشته با حالتی از «مربیگری» مواجه شدهاید. مطالعهای که در سال ۲۰۰۶ در یک شرکت فعال در زمینه بهبود شیوههای مدیریت صورت گرفت نشان داد که هفتادوسه درصد مدیران در گذشته نوعی از آموزش مربیگری چرتکه را دریافت کرده بودند.
قرار نیست عینا همین ۷ پرسش را در مکالماتمان به کار ببریم، بلکه بعد از فراگیری نگرشِ پشت این پرسشهای پیشتهادی، استفاده از کلمات مناسب را خودمان بر عهده خواهیم داشت و بنا به شرایط، باید از کلمات و لحن مناسب برای رساندن مفاهیم استفاده کنیم.
چند جمله متنخب از کتاب
- ابزارهای مفید هیچ فایدهای نخواهند داشت، مگر اینکه اجرا شوند.
- کمتر بگو و بیشتر بپرس، نصیحت تو آنقدرها که فکر میکنی خوب نیست.
- خودتان را رصد کنید و ببینید چقدر وسوسه میشوید که شروع به نصیحت کردن بکنید.
- وقتی افراد شروع به صحبت کردن با شما درباره مشکل موجود میکنند، یادتان باشد چیزی که آنها میگویند به ندرت همان مسئله واقعی است و معمولا شما دارید یک مسئله اشتباه را حل میکنید.
- اگر فرد در حالی کلیگویی است با پرسیدن سوالاتی این چنین بروید سراغ اصل داستان: «حالا که با مشکل کلی آشنا شدم، به من بگویید، مشکل اصلی شما چیست؟»
- این خیال واهی که هر دو طرف گفتگو میدانند طرف مقابل چه میخواهد، خیلی رایج است و فضا را برای گفتگوهای آزاردهنده زیادی مهیا میکند.
- با سکوت کنار بیایید. وقتی یکی از هفت سوال ضروری را از کسی میپرسید، گاهی جوابی که میشنوید، سکوت است.
- یک «بله» بدون «نه»ای که به آن مرز و شکل دهد، هیچ چیز نیست.