دنیای وب

مسدود کردن تبلیغات: آیا ممکن است به پایان اینترنت رایگان منجر شود؟

وقتی صحبت از استفاده و شیوع مسدودکننده های تبلیغات می شود ، همه ناشران ، تبلیغ کنندگان و مصرف کنندگان ظاهری درون بازی دارند. مثل همه ، من عمیقا نگران این هستم که صنعت کجاست و مهمتر از همه ، چه کاری باید انجام شود تا دوباره با مصرف کنندگان ناراضی و ناراضی ارتباط برقرار کنیم.

پذیرش سریع مسدودکننده های تبلیغات پاسخی مستقیم به استفاده مداوم صنعت ما از تبلیغات منسوخ و منسوخ است که م thatثر نیستند و در بسیاری از موارد هرگز م .ثر نیستند. نتیجه آن سقوط در اقتصاد رسانه است. مصرف کنندگان در حال خاموش کردن تبلیغات هستند که باعث کاهش درآمد ناشران و آسیب رساندن به تبلیغات تبلیغات می شود. اما همه از قبل این را می دانند.

چگونه وارد این آشفتگی شدیم؟

روزگاری ، مردم مجله ها و روزنامه ها را خریداری می کردند زیرا از محتوای تحریریه ارائه شده استقبال می کردند. تبلیغات بخشی از مدل درآمد بود و از نظر خواننده سرزده نبود. برخی حتی سرگرم کننده بودند. کافی است صفحه را برگردانید و آن را دنبال کنید.

ظهور نشر دیجیتال برای بسیاری معنی این بود که پارادایم های قدیمی پایدار نیستند و این منجر به حرکت به سمت تبلیغات دیجیتال برای پر کردن خلا اقتصادی شده است. متأسفانه این یک حلقه معیوب ایجاد شد که در آن کل اکوسیستم تبلیغاتی با گذشت زمان از اهداف کیفی به اهداف کمی تغییر یافت و همه سایت تجربه مصرف کننده را از دست دادند. اندازه و مقیاس پذیری به یک کلید واژه داغ تبدیل شده است و برای پشتیبانی از آن ، فناوری مانند همیشه توسعه یافته است. سرمایه گذاری های کلانی در همه موارد دیجیتالی (نرم افزار ، DSP ، DMP ، شبکه ، مبادلات ، محلی و غیره) انجام شده است که بدون تغییر در کیفیت محصول به معنای همان تبلیغات ناخواسته آزار دهنده قدیمی است. موارد حریم خصوصی و عملکرد را به آن اضافه کنید: روشن است که چرا مسدودکننده های تبلیغات اینقدر محبوب هستند. علاوه بر این ، به نظر می رسد که این صنعت نسبت به اکثر قریب به اتفاق کلاهبرداری هایی که از طریق استفاده از کانال های خودکار رخ داده است ، کور است یا بی توجه است. این رویکرد محدود باعث ایجاد یک پیشگویی خودکفا شده است که مصرف کنندگان را از تمایل به دیدن هرگونه تبلیغات دور می کند: وارد مسدود کردن تبلیغات شوید. محرکان تجاری امروز بیشتر در مورد سود کوتاه مدت درآمد هستند. پول در ازای هر هزینه ای. این موضوع بیشتر به کاهش هزینه مربوط می شد تا خلاقیت. این بیشتر به داده های کاوی تبدیل شده است تا حریم خصوصی مصرف کنندگان. این بیشتر به اندازه و دامنه است تا ایجاد تجارب و ارزش عالی مصرف کننده.

حقیقت غم انگیز این است که بسیاری هنوز سر خود را در شن ها می بینند. قرارداد دائمی ضمنی بین ناشر و مصرف کننده ؛ دیدن و لذت بردن از محتوای من در مقابل دیدن تبلیغات من اساساً مختل شده است ، شاید برای همیشه. فرسایش درآمد آگهی منجر به درک مرگ آهسته یک مدل اقتصادی می شود که به اشتباه تصور می شد موجب نجات صنعت انتشارات است. اگر قرار است اینترنت رایگان بماند ، اصلاح دوره اصلی لازم است. و همه در صنعت ما بایستند و حساب کنند ، نه فقط یک عده روشنفکر.

آنچه باید انجام شود؟ یک ابتکار تاکتیکی دو طرفه به علاوه یک استراتژی تحول آفرین

به بیان ساده ، صنعت ما باید به مسیری برگردد که نگرش مصرف کنندگان را نسبت به تبلیغات تغییر می دهد. یکی همپوشانی شیوه های تبلیغاتی فعلی و اغلب سوال برانگیز را که امروزه استفاده می شود ، از بین می برد. با انجام این کار فرآیندی آغاز می شود که در نهایت نیاز مشتری به اعتماد به مسدودکننده های تبلیغ در وهله اول را از بین می برد یا تا حد زیادی کاهش می دهد. پاسخ در یک تغییر بنیادی و جزئی در نگرش و کار نهفته است:

1. کانالهای ارتباطی را با کاربران موجود در بلوک تبلیغات باز کنید

این یک واقعیت است که ، در صورت وجود ، گفتگوی کمی بین ناشران و مصرف کنندگان با استفاده از مسدود کننده های تبلیغات انجام شده است. در نتیجه ، ناشران هیچ ایده واقعی ندارند که چرا سایت های آنها مسدود شده است ، چند بار این اتفاق می افتد و چه ضرر و زیان درامدی متحمل می شوند. از دیدگاه مصرف کننده ، تمام آنچه که مسدود کننده های تبلیغات ارائه می دهند یک تصمیم دو عاملی برای مسدود کردن یا عدم آن است. این یک پیشنهاد همه یا هیچ است. اکنون ناشران این فرصت را دارند تا سرانجام از این فناوری “استفاده خوبی” کنند.

برای تعامل مستقیم با مصرف كنندگان مسدودكننده آگهی كه از سایتهای آنها بازدید می كنند ، به ابزاری نیاز دارید كه تعیین كنند چه موقع مسدود كردن آگهی رخ می دهد و كدام یك از مسدود كننده های تبلیغات استفاده می شود. سپس شما باید از طریق پیام رسانی غنی ، ارتباط و گفتگوی دو طرفه با کاربران مسدودکننده تبلیغات فراهم کنید که به ناشران امکان تغییر رفتار مصرف کننده را می دهد و از طریق گزینه های قابل تنظیم که ناشر انتخاب می کند ، گزینه های متنوعی را به خوانندگان ارائه می دهد. سپس این ابزارها باید مشخص کنند که چه عواملی برای بهبود تجربه مصرف کننده مفید هستند و چه عواملی موثر نیستند ، تأثیر انتخاب ناشری را که مصرف کنندگان می خواهند انجام دهند اندازه گیری کنند و مشخص کنند که مصرف کنندگان از جمله تبدیل لیست سفید در طول زمان چه گزینه هایی را انتخاب می کنند.

برخی از ناشران خوش شانس تر مانند نیویورک تایمز و واشنگتن پست نیازی به مسدود کردن تبلیغات ندارند زیرا شما نمی توانید به طور کامل به محتوای آنها بدون اشتراک پولی دسترسی داشته باشید. برخی دیگر ، از جمله GQ و Slate ، در حال کشف مسدود کردن تبلیغات و پیام خوانان برای خاموش کردن مسدود کننده تبلیغات یا پرداخت هزینه دسترسی به مطالب هستند. این شیوه ها ممکن است برای آنها مفید واقع شود یا نباشد اما برای بسیاری دیگر از ناشران ، آنها چنین تجملاتی ندارند. این ابزارهای جدید به افراد بدشانس کمک می کنند تا بدانند که پاسخ آنها در برابر مسدود کردن تبلیغات باید چه باشد. نکته ای که ناشران باید به خاطر داشته باشند این است که عدم دسترسی به محتوا می تواند به اندازه انجام هیچ کاری مضر باشد. می توان و مشاهده شده است که میزان خصومت با ناشران را افزایش می دهد و در وهله اول علت اصلی داشتن سایت را خفه می کند. اما در طرح همه چیز ، این ابزارها فقط تاکتیکی هستند. آنها به خودی خود علت و معلول اصلی را حل نمی کنند.

2. به تبلیغات تحول آفرین تغییر وضعیت دهید

این جایی است که تمام تلاش های ما نیاز به تمرکز استراتژیک دارد. همان استفاده خسته کننده از تبلیغات نمایشگر و نشانه ها به وضوح باعث از بین رفتن این صنعت شده است ، که با گسترش گسترده برنامه ای آن تشدید می شود. استفاده از مسدود کردن آگهی توسط مصرف کنندگان آژیر بلندی است ، اگر کسی به آن احتیاج داشته باشد ، کل اکوسیستم تبلیغاتی به یک تغییر اساسی و فرعی نیاز دارد.

درست است که تبلیغاتی که از رسانه تصویری یا تصویری با کیفیت بالا استفاده می کند ، توسط مصرف کنندگان مطلوب تر دیده می شود. اما به خودی خود ، آنها تحول آفرین نیستند و در پایان ، مسدود کننده های تبلیغ بین تبلیغات “خوب” و “بد” تمایز قائل نمی شوند. آنها همه چیز را مسدود می کنند یا هر چیزی را که سر راهشان است مسدود می کنند.

اکنون بسیاری از مردم به عنوان شوالیه سفید صنعت ما به تبلیغات محلی علاقه مند هستند. اما در اینجا نیز هنوز یک باور غلط وجود دارد. کمبودهای آشکار ، که ناشی از مصلحت در عجله برای حکومت است ، نادیده گرفته می شوند. امروزه بسیاری از تبلیغات اصطلاحاً اصلی که مطابق با شکل و ظاهر صفحه وب هستند و در جریان مطالب گنجانده می شوند ، فقط تبلیغات بنری استتار شده هستند. با کلیک بر روی آن ، مصرف کنندگان از تجربه مورد نظر خود به وب سایت دیگری می روند که آنها آن را نمی خواهند یا انتظار ندارند. بی نظمی بیشتر و بیشتر همان روشهای آزار دهنده قدیمی تبلیغاتی که ناشران را به آشفتگی امروز ما درآورده است. مطمئناً ، تبلیغات بومی صحیح ساخته شده بخشی اساسی از تغییر شکل است اما در ابتدا کارهای زیادی وجود دارد.

سنگ بنای تبلیغات تحول آفرین واقعی در 3 اصل اصلی نهفته است. اول ، باید به مصرف کنندگان اجازه داده شود که در تجربه دیجیتالی مورد نظر خود باقی بمانند. هر جا که هستند بهترین محتوا و تجربیات را به آنها بدهید. دوم ، باید ماهیت کامل محتوای تبلیغات اصلاح شود. در صورت ادامه مصرف ، مصرف کنندگان باید از این تجربه آگاه ، تحصیل کرده و واقعاً درگیر شوند. بنابراین تبلیغات باید داستان های جالبی و پر از محتوای مرتبط باشند که بتوانند در یک تجربه با آنها ارتباط برقرار کرده و در مورد آنها اقدام کنند. این فقط با متن ، فیلم یا تصویر حاصل نمی شود. و مصرف کنندگان تصمیم خواهند گرفت که آیا نیازهای آنها از طریق تعامل و نرخ تبدیل بالاتر ، هر چه باشد تأمین می شوند. سومین و مهمترین عنصر این است که تغییر باید در درک قدرت مصرف کننده شفاف باشد. وقتی مصرف کنندگان متوجه می شوند که نیازها و علایق آنها واقعاً رعایت می شود ، مسدود کردن تبلیغات باید مربوط به گذشته های دور باشد.

اما چطور به آنجا رسیدیم که گریه تو را می شنوم. پاسخ در دو بخش است. ما باید از فناوری پیشرفته ای که در دسترس ما است استفاده کنیم ، اما اکنون برای منافع بیشتر ، به جای استفاده از آنها برای آسیب رساندن به این رابطه ، مانند تجربه های امروزی ، تجربه های جدید و شگفت انگیزی را به مصرف کنندگان ارائه دهیم. حل یک مشکل کیفیت همچنین راه را برای استفاده از کانالهای اتوماسیون و نرم افزار به روشی ساده تر و مسئولانه باز می کند. اما فناوری فقط از طریق کاربردهای ایجاد ، تولید و توزیع تبلیغات می تواند به ما کمک کند. بزرگترین کوه برای صعود تغییر گسترده ای در تفکر فعلی است. باید غرق شوید که استفاده از تجارت به عنوان الگوی تبلیغاتی معمول ، بقای صنعت را در معرض آزمایش قرار می دهد. زمان شرمساری این بحران در حال رشد به پایان رسیده است. وقت آن است که اگر اینترنت در آینده رایگان است ، دیگر صحبت نکنید و به کار خود بپردازید.

نمایش بیشتر

مجله خانواده هیلی بیلی

مجله علمی، سرگرمی هیلی بیلی علاقمند در زمینه های مختلف روز و علایق کاربران هر روز مطالب مورد علاقه خود را در این سایت به انتشار برای شما قرار میدهد.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا