نیرویی که فرآیند مدیریت را شکل می دهد

[ad_1]

درک رفتار سازمانی برای مدیرانی که مسئولیت بهبود اثربخشی سازمانی توانایی سازمان برای دستیابی به اهداف را دارند مهم است. هدف محصول آینده ای است که یک سازمان می خواهد به آن دست یابد.

در 10 سال گذشته چالش های پیش روی مدیران در استفاده بهینه از منابع انسانی و مدیریت رفتار افزایش یافته است. این چالش ها ناشی از تغییر نیروها در حوزه های تکنولوژیکی جهانی و اجتماعی یا فرهنگی است.

سازمان ها می توانند از رقابت استفاده کنند راهی که سایر سازمان ها می توانند کالاها و خدمات مشابهی را ارائه دهند. آنها ممکن است یک یا همه اهداف زیر را دنبال کنند: افزایش کارایی افزایش کیفیت. افزایش نوآوری و خلاقیت؛ و مسئولیت پذیری مشتری را افزایش دهید.

اثربخشی سازمانی با کاهش میزان منابع مانند افراد یا تجهیزات جدید مورد نیاز برای تولید کالا یا خدمات افزایش می یابد. سازمان در تلاش است تا راه های بهتری برای استفاده و ارتقای مهارت ها و توانایی های کارکنان خود بیابد. کارمندان را در انجام وظایف مختلف آموزش می دهد و راه های جدیدی برای سازماندهی کارکنان پیدا می کند تا از مهارت های خود به طور مؤثرتری برای بهبود عملکرد خود استفاده کنند. چالش در رقابت جهانی که سازمان ها با آن روبرو هستند سرمایه گذاری بر روی مهارت های کارکنان است زیرا کارکنان آموزش دیده بهتر از فناوری استفاده بهتری می کنند. افزایش رقابت همچنین شرکت ها را به افزایش کیفیت کالاها و خدماتی که ارائه می کنند سوق داده است. یکی از راه های افزایش کیفیت مدیریت کیفیت جامع نام دارد تکنیکی که از ژاپنی ها به عاریت گرفته شده است. مدیریت کیفیت فراگیر فلسفه جدیدی از مدیریت رفتار سازمانی است و شامل عناصری مانند توانمندسازی کارکنان برای یافتن راه هایی برای انجام کارآمدتر کارشان و چگونگی بهبود کیفیت است.

اخلاق سازمانی اصول باورها و ارزش هایی هستند که نحوه رفتار مدیران و کارکنان را در مواجهه با موقعیت هایی که ممکن است به دیگران در داخل یا خارج از سازمان کمک کرده یا به آنها آسیب برساند تعریف می کنند. رفتار اخلاقی باعث بهبود سلامت افراد گروه ها سازمان ها و محیط می شود. اخلاق اهداف و رفتارهای منطبق با سازمان را تعیین می کند. هدف بسیاری از سازمان ها کسب سود کسب دستمزد برای کارکنان تامین کنندگان و سهامداران است. اخلاق اقداماتی را که یک سازمان برای کسب سود باید انجام دهد و محدودیت هایی که باید برای سازمان و مدیران آن برای جلوگیری از آسیب در نظر گرفته شود را تعریف می کند.

چالش های مدیریت نیروی کار متنوع با گسترش فعالیت های سازمان ها در سطح بین المللی افزایش می یابد. مشکلات زیادی در صحنه بین المللی رخ می دهد. ابتدا مدیران باید تفاوت های فرهنگی را درک کنند تا بتوانند با کارکنان و همکاران در کشورهای خارجی تعامل داشته باشند. درک تفاوت های بین فرهنگ های ملی برای هر تلاشی برای مدیریت رفتار سازمان های جهانی به منظور افزایش اثربخشی آنها ضروری است.

دوم وظیفه مدیریت در هماهنگی سازماندهی هدایت و کنترل در یک محیط جهانی پیچیده تر شده است. هماهنگی مستلزم هماهنگی مدیران داخلی و خارجی است. سازماندهی توزیع قدرت و مسئولیت های تصمیم گیری بین مرکز و کشورهای خارجی از وظایف مهم مدیران جهانی است. رهبری مستلزم انطباق روشی است که آنها را هدایت می کند تا تفاوت ها در نگرش ها و ارزش های کارگران خارجی را تطبیق دهد. نظارت شامل ایجاد ارزیابی ها پاداش ها و سیاست ها برای ارتقاء سازمانی و آموزش و توسعه کارکنان مختلف در سراسر جهان است.

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا