[ad_1]
قلب من به من می گوید که مشتریان باید پست های خود را در رسانه های اجتماعی بگذارند. عشق من به شفافیت و صداقت به من می گوید که ارسال محتوای رسانه های اجتماعی به شرکت های دیگر یک تناقض جالب است. به هر حال قدرت رسانه های اجتماعی در توانایی خود بودن و جلب اعتماد دیگران نهفته است.
اما آیا در صورت مدیریت صحیح فضایی برای برون سپاری وجود دارد؟ پاسخ کوتاه من این است: بله. پاسخ طولانی من این است: برای برخی لازم است.
کار با شرکتی که در آن ابزارهای فناوری کاملاً در دسترس نیستند مهارت های نوشتاری محدود به کپی های کوتاه «تماس برای اقدام» است و تعامل با مشتری رو در رو با جذابیت و زیبایی انجام می شود. من در مورد فروش خودرو صحبت می کنم.
برای ترجمه رو در رو با پیچ و تاب صدا لبخندی سفید بزرگ و ارائه چند وجهی لازم نیست محتوا را از طریق رسانه های اجتماعی ترجمه کنید. فردی که تنها هدفش بستن معامله است همیشه ابزاری برای برقراری ارتباط با جامعه ندارد مگر اینکه سعی کند از روی عادت چیزهایی را بفروشد. نیاز به ارتباط و گوش دادن وجود دارد اما مهارت وجود ندارد [always].
کار ارتباطی مؤثر برای کسی که نمی تواند پیام درست را به تنهایی منتقل کند از ابتدا یک تجارت پر رونق بوده است. سلبریتی ها با استفاده از نویسندگان ارواح کتاب می نویسند برندهای بزرگ از آژانس های تبلیغاتی برای ایجاد تصویر خود در سراسر صفحه استفاده می کنند و همه یک آژانس روابط عمومی یا نماینده استعدادها برای کمک به ارتقای مهارت ها و خدمات خود دارند. چرا رسانه های اجتماعی باید متفاوت باشند؟ اگر شرکتی استخدام کند آهی برای پرداختن به تلاش های خود در رسانه های اجتماعی چرا استخدام کارمندان تمام وقت برای آنها متفاوت است؟ اینطور نیست اگر کارم را به خوبی انجام دهم. در واقع اگر کارم را به خوبی انجام دهم بهتر است.
همه اینها به توصیه های تجاری معمولی که در سراسر دفتر ارائه می شود برمی گردد. کارهایی را که نمی توانید یا نمی خواهید انجام دهید را منتشر کنید. بنابراین می توانید روی آنچه دوست دارید تمرکز کنید. چه چیزی تولید می کنید که در زمان انرژی و پول صرفه جویی می کند و در عین حال کسب و کار شما را بهبود می بخشد؟
[ad_2]