[ad_1]
کسبوکارها و بهویژه کسبوکارهای دیجیتال بر پرورش فرهنگ دادهمحور متمرکز هستند. با توجه به اینکه امروزه رسانه های دیجیتال به عنوان قابل اندازه گیری ترین کانال در دسترس برندها و خرده فروشان محبوب هستند، جای تعجب نیست که آژانس ها سالم تر شده اند و تا حدودی توسط معیارها منحرف شده اند. وقتی صحبت از بازاریابی ایمیلی باز می شود و نرخ کلیک بسیار عالی است، در حالی که سایر اشکال رسانه های دیجیتال نیز به عاملی برای به دست آوردن سرنخ و تجزیه و تحلیل وب سایت تبدیل می شوند. در حالی که معیارها می توانند بینش بسیار ارزشمندی در مورد موفقیت یک کمپین ارائه دهند و بازاریابان را مسئول و آگاه از اهداف شرکت نگه دارند، خطرات تاکید بیش از حد بر اهمیت متریک وجود دارد.
پدیده غم انگیز کشف یک تونل متریک
سنجههای «دید تونل» پیامد تأسفآوری است که زمانی رخ میدهد که بر معیارها، آمار و اعداد بیش از حد تأکید شود. تیم بازاریابی ممکن است به قدری با معیارهای خود منحرف شوند که تصویر بزرگتر بازاریابی را فراموش کنند. این می تواند تأثیر منفی بر هر برنامه استراتژیکی داشته باشد که باید بر رویکردی جامع تر تمرکز کند.
استفاده از معیارها به عنوان بهانه ای برای پیروی از قوانین بد تجاری
یکی دیگر از مشکلات عمده ای که می تواند به دلیل قابل مشاهده بودن تونل های متریک ایجاد شود، ناامیدی است. هنگامی که برندها و خرده فروشان شروع به فکر کردن در مورد بهبود یک معیار یا دستیابی به یک هدف خاص می کنند، بسیاری از تاکتیک های اخلاقی و منطقی از پنجره بیرون می آیند که تشنگی برای کمال افزایش می یابد. ناگهان، ابزارهایی که به طور معمول در نظر گرفته نمیشدند، برای اندازهگیری فراخوانی شدند. به عنوان مثال، یک مدیر رسانه اجتماعی که با روند به دست آوردن فالوورهای جدید یا “لایک” فیس بوک حواسش پرت می شود. حالا تصور کنید که این مدیر رسانه های اجتماعی قوانین تعامل در فیس بوک را برای گرفتن “لایک” بیشتر زیر پا بگذارد؟ این عادلانه نیست، و برند مجبور نیست به دقت در مورد زندگی با پیامدهای کمپین فکر کند.
از دیدن تونل های متریک خودداری کنید و اجازه دهید خلاقیت جریان یابد
یکی از بهترین راهها برای جلوگیری از افزایش دید تونل از نظر آماری، معیارهای تجاری و تجزیه و تحلیل در مورد اجازه دادن به برندها برای اعتماد و آزمایش توانایی های خود است. با تمرکز بر ایجاد کمپین هایی که افراد، مشتریان، مشتریان – نه اعداد را هدف قرار می دهند، می توانید با معیارها به اهداف خود برسید. یک کمپین جدید اغلب به عنوان ریسکی در نظر گرفته می شود که ممکن است بر اهداف تعیین شده توسط یک کمپین از نظر معیارها تأثیر بگذارد. اما، کمپین های جدید و هیجان انگیز مردم را به یک برند علاقه مند می کند و مردم را به صحبت می کشاند.
یافتن تعادل بین برده بودن آمار و اجازه دادن به همه چیز به درستی اتفاق افتادن، کلید واقعی ایجاد یک کمپین مؤثر است که به نفع اهداف کلی شرکت باشد.
[ad_2]