[ad_1]
امروز مردم به دنبال کنترل بیشتری بر زندگی خود هستند. ایجاد یک دارایی واقعاً منحصر به فرد که بتوان آن را توصیف و به بازار عرضه کرد ضروری است. آنچه ما در اینجا برای بحث و رمزگشایی اینجا هستیم این است که چگونه می توان این توانایی را باز کرد. از طریق فرآیندی به نام علائم تجاری شخصی که تام پیترز برای اولین بار در سال 1997 در مقاله خود مارک تجاری شما را صدا می کند معرفی کرده است. به یاد داشته باشید که این یک چارچوب و یک نقطه شروع است زیرا همه متفاوت هستند. هیچ گلوله جادویی وجود ندارد که امکان تکثیر را فراهم کند. همانطور که می خواندم می دانم آنچه که هر شخص از این مقاله استخراج می کند برای آنها بی نظیر است. اگر این موردی جالب است به عنوان تعریف مارک تجاری شخصی خود در سفر به ما بپیوندید و سپس مراحل شروع را برای شروع روند برنامه ریزی کنید.
یک مارک شخصی تعریف کنید
برندسازی شخصی را می توان به چند روش مختلف تعریف کرد. دلیل این امر این است که حتی در میان کارشناسان هیچ تعریف واحدی وجود ندارد که واقعاً مناسب همه باشد. بنابراین جستجوی تعریف فقط به یک جستجوی ساده کلمه نیاز دارد. برند شخصی Googling تعریف ویکی پدیا را به شما نشان می دهد. به گفته وی و کسی که آن را ویرایش می کند یک برند شخصی به عنوان فرایندی که افراد و عملکردهایشان به عنوان علائم تجاری شناخته می شوند تعریف شده است. مشاهده شده است که در حالی که تکنیک های قبلی مدیریت خودیاری وجود داشته است.بهبوددر عوض مفهوم برندسازی شخصی نشان می دهد که موفقیت حاصل می شودبسته بندیوی گفت: اما راه دیگری که افراد از مارک شخصی تعریف کرده اند نگاه کردن به آن به عنوان گسترش دیوانگی در شبکه های اجتماعی است که باعث می شود آن را مبتنی بر فناوری و برخورد با آن مانند بازاریابی اینترنتی قرار دهیم. کلیدهای یک نام تجاری شخصی هستند که در ابتدا آنها این واقعیت را نادیده می گیرند که یک برند شخصی چیزی بیش از شخصی سازی نیست و باعث می شود که خودسازی کاهش یابد. دوم اینکه مارک شخصی با ظهور اینترنت شروع نمی شود و در آن زمان یک برند قوی در مورد برندهای شخصی وجود دارد. مانند JC Penny Sears Roebuck Deloitte و Touché مارک های شخصی راه اندازی امپراطوری های گسترده هستند بنابراین من شناسایی نام تجاری شخصی خود را به شرح زیر ارائه می دهم:
ایجاد دارایی خاص برای یک شخص خاص یا فرد خاص و این شامل نمی شود اما محدود به بدن لباس ظاهر و دانش در داخل نیست که منجر به یک تصور غیرقابل توصیف می شود که می تواند منحصر به فرد شناسایی شود.
این تعریف به همه این امکان را می دهد تا بدون این که ایمان داشته باشند که بسته بندی به تنهایی یا ارائه به تنهایی باعث ایجاد مارک تجاری می شود فرصتی برای ایجاد و ایجاد برند شخصی خود داشته باشند. البته تعریف یک مارک شخصی فقط یک نقطه شروع است پس از تعریف این اصطلاح باید اقداماتی صورت گیرد که می توان برای شروع روند کار اقدام کرد.
مراحل شروع نام تجاری شخصی شما
مرحله 1: خودتان را بشناسید.
این مرحله پایه و اساس همه چیز است. بسیاری نیز عنوان کردند که اگر فردی از خود مطمئن نیست چگونه می تواند از هر چیزی اطمینان داشته باشد. قبل از اینکه سعی کنید یک مارک شخصی را شروع کنید مطمئن شوید که آنها واقعاً غیرممکن هستند. بنابراین بررسی دقیق خواسته ها و رویاهای فرد معادل راه اندازی یک برند شخصی موفق است. دلیل اصلی این امر وجود دارد. شخصی که مارک تجاری را در اختیار دارد باید تصمیم بگیرد که چه چیزی را دوست دارد. آنها با آشنایی با خود با موضوع سرگرمی یا منطقه ای که بیشتر آنها را دوست دارند آشنا می شوند. این مستقیماً روی مرحله بعدی تأثیر می گذارد.
مرحله دوم: در آنچه دوست دارید متخصص باشید.
آیا این بدان معناست که فقط یک متخصص در این موضوع یا زمینه وجود دارد به احتمال زیاد نه. این کار باعث می شود کار بهتر شود. این همچنین به معنای تحقیق و درک عمیق تر در مورد این موضوع یا زمینه است. این به معنای پیگیری تغییرات است و بنابراین ادامه آموزش در این موضوع یا زمینه نیز هست. اینجاست که باید بر تغییر رفتارها و تنظیم چگونگی رفتار متناسب با این بخش جدید از زندگی تمرکز کرد. به یاد داشته باشید که به روز بودن نام تجاری خود یک کلید مهم برای مطلوب بودن برند شماست. این کار فقط درصورتی انجام می شود که نام تجاری دائماً اطلاعات جدید و پیام مطلوب را منتشر کند.
مرحله 3: دریابید چه کسی بیشتر از این برند سود می برد.
این اقدامی آسان نیست و واقعیت این است که برخی از بزرگترین و مشهورترین مارک ها باعث اشتباهات وحشتناکی در این زمینه شده اند (مثال زیر 1 را ببینید). شناختن پایه بازار نام تجاری به این برند امکان می دهد تا پیام قدرتمندی را بطور خاص ایجاد کند که به طور خاص این بازار را هدف قرار دهد. شرکت های بازاریابی هنگام کار با شرکت ها به طور کلی هزاران و گاه میلیون ها دلار برای جستجوی بازار پیدا می کنند. با این حال با تمام مارک های شخصی ذکر شده در بالا من با یک پیام ساده شروع کردم زیرا فقط یک نفر برای ایجاد کاردستی و اجرای پیام وجود داشت. این مرحله به آسانی صورت نمی گیرد زیرا عدم تطابق با نامه می تواند اعتبار خود را با یک برند جدید هزینه کند و برند تثبیت شده را بازگرداند.
مرحله 4: بهترین راه برای دریافت پیام را پیدا کنید.
این منطقه جایی است که مردم با بازاریابی اینترنتی اشتباه می گیرند. این نادرست ترین منطقه برای نام تجاری شخصی است. جمع آوری اطلاعات در همه جا روشی مؤثر برای دستیابی به پیام نیست. این کار برای کنترل مارک پیام هزینه می کند و بهبود و به حداکثر رساندن آن را دشوار می کند. بدانید که قوانین در هر زمینه ای وجود دارند و به همین دلیل وجود دارند. بسیاری از مردم به شما خواهند گفت که چگونه قوانین را خم کنید قوانین را تغییر دهید و حتی در بعضی موارد قوانین را زیر پا بگذارید اما متأسفانه مانند همه موارد وقتی قوانین شکست می خورند این اثر می تواند ویران کننده باشد. هنگام در نظر گرفتن این مرحله لازم است که یک برنامه تدوین شود و برنامه ای را دنبال کند که به شخص اجازه می دهد تا بر پیام خود کنترل کامل داشته باشد. آخرین چیزی که هر برند می خواهد شخص دیگری باشد که آنچه را که دیگران با نام تجاری خود می بینند کنترل می کند. (مثال 2 را ببینید).
مرحله 5: پیام را در همه زمانها سازگار کنید.
هنگامی که آخرین مرحله را به پایان رساندم بنابراین با مثال واقعی شروع می کنم که چرا اجرای آنقدر مهم است. پیام برندسازی باید سازگار باشد. این بدان معنی است که مدیریت پیام مارک باید منظم و سازگار باشد. خوب نیست که چهار قدم اول را بردارید و کاری را برای ایجاد یک برند شخصی انجام دهید و بعد فراموش کنید. افراد زیادی هستند که فقط همین کار را می کنند و یک مارک شخصی ایجاد نمی کنند آنها فقط اطلاعات را گسترش می دهند. ایجاد یک مارک شخصی به این معنی است که شخص نه تنها نظارت بر سرکوب را کنترل می کند بلکه همچنین آنچه مردم هنگام مراجعه به آن مارک به آن نگاه می کنند و نظارت می کنند. ابزارهای رایگان برای کمک به رسیدن به همین هدف وجود دارد و هنگامی که یک برند ایجاد می شود جستجوی ابزاری که برای آن برند موثرتر باشد بخشی از برنامه و برنامه ای است که باید توسعه یابد.
همانطور که مشاهده می شود ایجاد یک مارک شخصی چیزی نیست که طی چند دقیقه از زمان در رایانه و در حالی که به اینترنت وصل می شود اتفاق بیفتد. در حقیقت در بین پنج قدم ذکر شده در بالا تنها یک قدم به اینترنت مربوط می شود که در صورت انتخاب کسی برای استفاده از رسانه های سنتی به عنوان بهترین راه برای انتشار پیام خود اینگونه نیست.
با رعایت این مراحل با در نظر گرفتن تعریف فوق هر کسی می تواند روند ایجاد یک برند شخصی را آغاز کند. واقعیت این است که به آسانی آسان نیست به نظر می رسد اگر این چیزی است که واقعاً می خواهند برای کسی مانع نیست. در حقیقت نکته ای که از آن چیزی که به نظر می رسد دشوارتر است باید همه را قانع کند که این کاری است که ارزش انجام آن را دارد. به یاد داشته باشید که تنها مانع ایجاد برندهای شخصی موثر در هر کسی محدودیت هایی است که بر فردیت آنها می گذارد. بنابراین به شخصیت خود افتخار کنید کشف کنید چه چیزی شما را منحصر به فرد می کند و مسیر خود را به سمت یک برند شخصی شروع کنید.
مثال 1: حادثه کک جدید
وی گفت: در آوریل 1985 مدیریت شرکت Coca-Cola تصمیم خود را برای تغییر عطر و طعم برند پرچمداران شرکت اعلام کرد. این تصمیم براساس این واقعیت صورت گرفته است که تحقیقات مصرف کننده پپسی در تست های طعم کور کشف کرد که اکثر مصرف کنندگان ترجیح می دهند پپسی را مزه کک کنند. کمپین چالش Pepsi این مدیران کل دانش و کک به سرعت حرکت کردند تا برند برتر آمریکا را تغییر دهند.کاک جدید در جعبه جدیدی قرار گرفت و گرافیک های قرمز و نقره ای به روز شده جایگزین نمای سنتی قرمز و سفید شدند با وجود تست های طعم برای کوکاکولا جدید. اکثر آزمایش کنندگان محصول جدید را ترجیح می دهند اما این تست ها قادر به سنجش جذابیت عاطفی کک قدیمی نبودند به عبارتی مصرف کنندگان کیک را می خواستند و آن را نیز می خورند. یک اعتراض عمومی در 79 روز دنبال شد که دیگر کک قدیمی دیگر در قفسه ها نبود. شرکت کوکاکولا وقتی متوجه شد سهم بازار آن در حال کاهش است و کک کلاسیک را کاهش می دهد کک قدیمی را دوباره تولید نکرد.
این مقاله از http://en.wikipedia.org/wiki/New_Coke
مثال 2: حادثه مایکل فلپس
این مثال در صورتی که می توانست کسی را که با او همکاری می کند مانع از وقوع اتفاقاتی از این دست شود در سطح عمومی با چهره مشهور عمومی ظاهر شد. در اوایل سال 2009 داستانی در انگلیس منتشر شد که در اخبار جهانی منتشر شد. آنها تصویری در اختیار داشتند که آخرین قهرمان آمریکایی مایکل فلپس با استفاده از پونگ را نشان می داد. این مطابق مقاله ویکی پدیا و سایتهای جهانی نیوز است که در انتهای مثال پیوند خورده است. رویدادی مانند این نمونه ای از آنچه اتفاق می افتد هنگامی که شخص دیگری یک پیام مارک شخصی را کنترل کند. مایکل فلپس نگرش برنده و شخصیت درونی وی باعث شده است تا او به عنوان بلندگو باورنکردنی برای بسیاری از محصولات شناخته شود. همه اینها توسط وب سایتها و سایتهای هواداری وی که در سراسر اینترنت حضور داشتند پشتیبانی شد. با این حال تنها یک عکس برای ارائه یک عیب بزرگ و در نهایت منجر به تعلیق 3 ماهه از شنا کردن آمریکایی ها برای عدم موفقیت Kellogg در تجدید معاملات او شد.
منابع مرجع: http://www.newsoftheworld.co.uk/.
[ad_2]