بازاریابی ایستاده لیموناد: استراتژی های بازاریابی برای مشاغل محلی

استراتژی | بازار

دیروز هنگام پیاده روی به سالن بدنسازی کنار خانه ام یک سایت جالب دیدم. دو کودک کوچک (شاید 8 ساله) در گوشه خیابان با لیموناد نشسته بودند.

آن را سرگرم کننده یافتم. یادم است وقتی کودک بودم کارهایی از این دست انجام می دادم. در واقع شعرهایی را فروختم و نوشتم. می توانید بگویید من تا آن زمان بازاریاب اطلاعات بودم. اما اینجاست که این داستان خوب می شود.

این بچه ها هیچ آب لیمو نمی فروختند. منظورم این است که هیچ کس متوقف نشده است. خودروها حتی بدون اینکه فکر توقف کنند شتاب می گیرند. راستش دیدن این بچه های کوچک و دارنده لیموناد کوچک آنها واقعاً سخت بود. نسبت به آنها احساس بدی کردم.

وقتی به بچه ها نزدیک شدم شنیدم که چه چیزی مثل فریاد زدن صدا می کند. وقتی نزدیک شدم اکنون می توانم آن را به وضوح بشنوم. پسران با عبور هر اتومبیل فریاد می زدند.

لیمو! 50 سنت! لیمو! 50 سنت!

به خودم خندیدم و پیاده روی می کردم. من خنده دار آمدم که این بچه ها برای فروش لیموناد بسیار تلاش می کردند و من به عنوان یک مسئول بازاریابی نمی توانم باور کنم که چگونه آنها کار می کنند. بعد دوباره آنها فقط کودک هستند. :)

آنها وقتی گذشتند در ریه هایشان فریاد می زدند بنابراین من مجبور شدم متوقف شوم و یک لیوان از آنها را بخرم. من آن را ننوشیدم اما اجازه ندادم این قسمت را ببینند.

اما این چیزی است که من شگفت انگیز دیدم.

راز بازاریابی: فریاد نزنید و منتظر مشتری باشید

این بچه ها تمام تلاش خود را برای انجام فروش می کردند. آنها دل داشتند و واقعاً جنگیدند. اما با اطمینان می توانم بگویم که ممکن است آن روز 2 یا 3 لیوان بفروشند. 1.50 دلار برای کودک یک روز بد نیست ؟ با این حال این زمانی است که به من اصابت کرد.

تقریباً هر مشاغل محلی دقیقاً همین کار را انجام می دهد. شاید ماشین ها فریاد نکشند بلکه با بازاریابی همراه هستند. بیشتر صاحبان مشاغل تبلیغ نمی کنند. آنها به گفتار شفاهی تکیه می کنند. آنها امیدوارند کسی فروشگاه خود را ببیند و در آنجا متوقف شود. آنهایی که تبلیغات را نشان می دهند کمی بهتر هستند اما بیشتر اوقات تبلیغات آنها مؤثر نیست. بدتر این که آنها نمی دانند کدام آگهی ها کار می کنند و کدام آگهی ها کار نمی کنند.

بنابراین اگر صاحب مشاغل محلی یا شرکت اینترنتی هستید (یا به آن فکر می کنید) پسری نباشید که سعی در فروش لیموناد کنید. فریاد زدن و امید داشتن کسی وقتی هشت ساله می شوید متوقف می شود اما پیر می شوید به چیزی بیش از امید احتیاج دارید.

شما باید یک برنامه تجاری ایجاد کنید. از بازاریابی برای مشتریان جدید نترسید. و از همه مهمتر بازاریابی به مشتریان موجود را ادامه دهید. تکرار فروش که در آن سود است. این را فراموش نکن.

بنابراین به آنجا بروید و فروش خود را شروع کنید. و اگر می بینید زوجی در حال فروش یک لیوان آب لیمو هستند یک لیوان بخرید.

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا