[ad_1]
یک شخص واقعی را روی گوشی بگذارید. لطفا!
زمان سخت است. در این مورد شکی نیست و هنگامی که اوقات سخت است شرکت ها شروع به جستجوی چیزهایی می کنند که می توانند به موفقیتی که ممکن است از آن بدست بیاید دست یابند. به دنبال راه هایی برای کاهش هزینه ها و اجرای پس انداز در سراسر شرکت بسیاری از سازمان ها برای صرفه جویی در وقت و هزینه به سمت IVR روی آورده اند. و واقعیت را بگویید با این سیستم ها صرفه جویی در هزینه وجود دارد. بسیاری از شرکت ها دیگر گیرنده ای برای پاسخگویی به تلفن ها ندارند آنها را با یک سیستم بسیار لوکس با گزینه های زیادی زبان های خارجی و صداهای حرفه ای جایگزین کرده است. بدیهی است مانند اکثر مردم نمی خواهید با یک فرد زنده صحبت کنید؟
آیا تا به حال با یکی از دوستان صحبت کرده اید و باعث شده اید که او از طریق تلفن با تلفن پاسخ مثبت بگوید؟ آیا کسی که می دانید از این سیستم چقدر کارآمد است چقدر ارزش دارد و یا اینکه چقدر سریع و به سرعت به شخص مناسب می رسد؟ به احتمال زیاد نه! هر کس داستانی در مورد مشت زدن چندین دکمه و نداشتن یک شخص واقعی از طریق تلفن دارد در مورد ارسال آن به صورت دایره ای از طریق هر دکمه روی تلفن و سپس در پایان موضوع آنها مجبورند پیامی را ترک کنند که هیچ کس پاسخی نداد.
بنابراین چرا همه شرکت ها وقتی که همه می دانند که هیچ کس آنها را دوست ندارد به استفاده از این سیستم ها ادامه می دهند؟ خوب صاحبان مشاغل با هیچ کس فرقی ندارند. آنها محصولی را که توسط شخصی که قول به صرفه جویی در هزینه شرکت را می دهد از طریق رفع نیاز یک گیرنده دریافت می کنند. آنها ادعای صلاحیت را در آنجا به اشتراک می گذارند که تماس گیرنده بتواند با کسی که می خواهد با او صحبت کند یک دکمه را فشار داده و مستقیماً به آن شخص هدایت کند. صاحبان مشاغل اعتقاد دارند که داشتن فشار 2 برای اسپانیایی باعث می شود آنها بتوانند از یک بخش جدید بازار سود ببرند. مشکل این است که این اتفاق هرگز به شکلی که ما فکر می کنیم اتفاق نمی افتد!
مدتی را در طول این اقتصاد کم بگذرانید تا موفقیت سیستم ارتباطات خودکار را دنبال کنید. از این زمینه با مشاغل خود تماس بگیرید. مقدار هر گزینه را تعیین کنید. قبل از رسیدن به شخص مناسب در سیستم شما تعداد تماس های قطع شده را ردیابی کنید. با مشتریانی که صادقانه به دنبال نظرات شما در مورد سیستم پاسخگویی خودکار هستند پیگیری کنید. دریابید که آیا آنها فکر می کنند این یک سرویس خوب است یا بیشتر از تماسهای فیلتر.
ممکن است مشاغل دریابند که بازگشت به اصول اولیه رهایی از سیستم های پاسخگویی الکترونیکی خود و بازگشت فرد واقعی به عنوان یک موضوع متمرکز بر مشتری است و این امر به تنهایی باعث افزایش آگاهی در مورد خدمات مشتری می شود. هر صاحب مشاغل باید بداند که رضایت مشتری بسیار ارزانتر از جذب مشتری جدید است. هیچ مشتری با فشار دادن دکمه ها در جستجوی کمک خوشحال نمی شود!
[ad_2]