تغییر پارادایم در ایجاد ثروت

[ad_1]

ایجاد و جمع آوری ثروت بیش از یک ضرورت است. برای قرن ها عمل نردبان نردبان منجر به ایجاد ثروت در جنگ تأثیر بر ادبیات و شکل دادن به فرهنگ ها شد. خواه ثروت به شکل پول یا غذا در آید همه تمدن ها بدنبال آن بوده اند.

سیستم ایجاد ثروت براساس دیدگاه فعلی جهان است که به نوبه خود مبتنی بر روش مطالعه و ادراک علم است. بیشتر مردم از الگوهای فعلی ایجاد ثروت آگاهی نخواهند داشت. آنها بیش از آنکه به فرایندی که خود و ثروتشان طی کرده اند مشغول جمع آوری و خلق ثروت باشند.

مدل های فعلی تولید ثروت اقتصاد را به حرکت در می آورند و هرگونه کاستی در مدل های موجود می تواند منجر به تغییر در زمینه تولید ثروت شود. یک علم جدید می تواند علاقه مردم را برانگیزد و سرمایه گذاری ها را در جهات مختلف تغییر دهد. تغییر در علاقه و سرمایه گذاری می تواند جهان بینی جدیدی ایجاد کند. با علم و جهان بینی جدید می توان سیستم جدید ثروت آفرینی ایجاد کرد. این تغییر پارادایم می تواند تا زمانی که سیستم کافی باشد حفظ شود. یک بار دیگر کمبودها پیدا می شود و دوباره تغییرات ایجاد می شود. روند ادامه دارد.

نئاندرتال ها عشایر بودند. آنها روز به روز نقل مکان و زندگی می کردند پس انداز کمی برای فروشگاه ها و زنده ماندن با غذایی که می توانستند پیدا کنند داشتند. هنگامی که آنها ساکن شدند و زمانی که کشاورزی به روشی برای زندگی تبدیل شد بشر یاد گرفت که منابع خود را حفظ کند. نگهداری لوازم به معنای پس انداز ثروت است. داشتن ثروت به انسان ها فرصتی داد تا بر کسانی که ثروت بسیار کمتری دارند تسلط پیدا کنند. شکاف بین کسانی که نداشتند و کسانی که نداشتند بیشتر و بیشتر شد.

در این مرحله تشکیل ثروت محلی بیداد می کرد و در هیچ کجا مشهودتر از دوران قرون وسطایی نیست. صاحبان زمین های ثروتمند از کشاورزان فقیر برای کار به عنوان برده یا م fiسسه های سرپرستی استفاده می کردند. ثروت به زور جمع شد. جبران خسارت فقط در صورت موفقیت آمیز برداشت محصول صورت می گیرد و اگر میوه های محصول قابل فروش باشد. فقط تعداد کمی از مردم ثروت داشتند و در ابتدا خیرخواهانه نبودند.

با گسترش مهارتهای انسانی فراتر از کشاورزی عصر صنعتی آغاز شد و شکل گیری ثروت مرکزی به الگوی تبدیل شد. بردگان کارمند شدند تا با حقوق و دستمزدشان جبران شود. پرداخت ها استاندارد شدند و شرکت ها نیز همین طور بودند. انحصارات بسیار زیاد است و رقابت کم است.

با این وجود علم در حال افزایش بود و هرچه افراد بیشتری در زمینه علوم تحصیل می کردند افراد بیشتری شناخت صنعت و روشهای عملکرد آن را آغاز می کردند. به آرامی رقابت افزایش یافت انحصارها سقوط کردند و مشاغلی که به چند نفر داده می شد در واقع توسط بسیاری از افراد قابل انجام بود.

با گسترش و فراوانی صنایع تحولات علمی به وجود آمد – و با این پیشرفت ها اکتشافاتی به وجود آمد که اشتغال بیشتری ایجاد کرد. با واکسیناسیون اپیدمیولوژیست ها آمدند. با کشف DNA زیست شناسان مولکولی به وجود آمد. با اینترنت طراحان وب گرافیست ها و سازندگان پایگاه داده به بازار آمدند.

با افزایش عصر اطلاعات خصوصی سازی گسترده به وجود آمد. مدل ایجاد ثروت از جوامع بدون مرز تشکیل شده است جایی که همه می توانند در همه امور تخصص داشته باشند. یک دانشمند می تواند روزنامه نگار باشد اما متخصص فیزیک هسته ای است. یک دانشگاهی می تواند یک اقتصاددان باشد که در مورد امکان معرفی محصولات جدید کشاورزی با دولت مشورت می کند. همانطور که شبکه جهانی وب به آرامی از جهان عبور کرد توابع یکدیگر را تلاقی داده و ادغام شدند.

اگر دوران قرون وسطی قدرت را به دست ثروتمندان زمین رساند و اگر عصر صنعتی در برابر کسانی که در صنعت ثروتمند بودند سر تعظیم فرود آورد در این صورت عصر مدرن ثروت را به کسانی که مغز دارند انتقال می دهد. ثروتمندترین مرد جهان بیل گیتس است فردی شیطان که هنوز هم تا بانک می خندد.

خصوصی سازی گسترده در دوران مدرن شرکت ها را در پیشبرد پیشرفت یکدیگر مشاهده کرده است. اگر یک شرکت غذایی می خواهد پیشرفت کند باید با دانشمندان مشورت کند تا آزمایشات ایمنی بر روی محصولات خود انجام دهد متخصصان تغذیه برای تبلیغ محصولات برتر آژانس های تبلیغاتی برای بازاریابی محصولات خود و راه حل های کامل تجارت الکترونیکی برای ارائه ملات و آجر به اینترنت.

این مدل حول کار تیمی می چرخد ​​- برای ایجاد ثروت همه باید به یکدیگر کمک کنند تا به موفقیت برسند. کمترین بدهکار دیگر ثروتمندترین نیست. همه باید مسابقه را بدوند اما همه باید دستهای خود را بگیرند تا با هم به خط پایان برسند.

برخی از محققان این دوره را دوره شرکت های آزاد دوران تمرکز زدایی جمعی از تولید ثروت خوانده اند. این عصری است که هرکسی و هر کس می تواند ثروتمند باشد و هر کسی و هر شخصی می تواند این کار را انجام دهد بدون اینکه در برابر قدرت بالاتری پاسخگو باشد. نه تنها افراد حقوق یا دستمزد دریافت می كنند – آنها همچنین می توانند بر اساس ارزش خود یا درصدی از فروش خود غرامت دریافت كنند. آنها می توانند از طرق مختلف ثروت را ایجاد و بدست آورند.

با گردآوری اینترنت مردم در کنار هم جهان به یک خانواده بزرگ تبدیل شده است. قدرت ایجاد و انباشت ثروت دیگر با یک نفر نیست – به بسیاری از افراد اعطا شده است و با این وجود این عناصر بی شماری که جداگانه کار می کنند برای موفقیت فردی باید با هم کار کنند.

در حال حاضر با دانش به راحتی در دسترس و به لطف هوش مدل فعلی مناسب به نظر می رسد. چه مدت دوام خواهد داشت و چه اتفاقی بعدی خواهد افتاد هنوز خارج از توانایی پیش بینی جامعه مغز محور امروز است.

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا