[ad_1]
در سال 2005 استیون کولبرت در برنامه تلویزیونی خود The Colbert Report کلمه صداقت را ابداع کرد.
راستی عبارت است از اعتقاد یا تأیید اعتبار یک گزاره خاص بدون توجه به شواهد استدلال ها بررسی های فکری یا واقعیت ها بر اساس شهود یا برداشت برخی از افراد یا افراد است.
راستی می تواند از ادعاهای نادانانه دروغ تا تکثیر یا تبلیغات عمدی با هدف تأثیرگذاری بر عقاید باشد. ویکیپدیا
ما می دانیم که صداقت در سیاست فراگیر است.
اما در بازاریابی نیز بیداد می کند.
بسیاری از ما معتقدیم که بازاریابی عمدتاً صادقانه است به هیچ وجه شکل یا شکلی واقعی نیست.
اگر صحبت از تبلیغ محصولات و خدمات است اگر نه فریب کامل انتظار هیاهو و اغراق را داشته باشید.
به همین دلیل بسیاری از ما تقریباً از اکثر پیام های بازاریابی در امان مانده ایم.
ما فرض می کنیم هر کسی در مورد تجارت محصول یا خدمات خود بگوید باید نوعی صداقت باشد دروغی پنهان که واقعیت های واقعی را پنهان کند.
بنابراین شما به عنوان یک متخصص آزاد که می خواهید مشتری بیشتری جذب کنید با یک معضل واقعی روبرو هستید.
شما از اینکه چگونه می توانید ارزش خدمات حرفه ای خود را به طرز قانع کننده ای برقرار کنید متعجب شده اید زیرا بیشتر مشتریان بالقوه تقریباً درمورد هر آنچه بگویید بدبین خواهند بود.
به همین دلیل من متوجه شده ام که بسیاری از متخصصان آزاد کاملاً از بازاریابی خجالتی هستند.
دیگران امیدوارند که به جنبه تاریک صداقت بروند و امیدوارند که هیاهوی امروز را افزایش دهند.
تبلیغ ایمیل اخیر که دریافت کردم حاوی تعدادی وعده فوق العاده بازاریابی در مورد برنامه بازاریابی اینترنتی من بود:
شما راه اندازی یک فن آوری جدید انقلابی را مشاهده خواهید کرد که به شما اجازه می دهد به عنوان یک صاحب مشاغل کوچک (صرف نظر از سطح مهارت یا سطح تجربه) … تا آنجا که ممکن است مشتریان جدید ایجاد کنید که می توانید با آنها کنار بیایید.
آیا باور دارید که؟ نه این صداقت و هیاهوی مجسم است!
و هر کسی که فکر می کند احتمالاً فردی ساده لوح و ساده لوح است با کار کمی که انجام می دهد به دنبال معجزه است.
بنابراین چگونه می توانید از صداقت جلوگیری کرده و همچنان خدمات حرفه ای خود را به طور م effectivelyثر بازاریابی کنید؟
همانطور که می گویند این سوال میلیون دلاری است!
خوب نقطه مقابل صداقت صداقت است.
و بله این امکان وجود دارد که ارزش خدمات خود را با صداقت صداقت و صداقت منتقل کنید.
اما برای انجام این کار باید به چند نکته توجه کنید که می تواند به یک دامنه لغزنده در بازاریابی شما تبدیل شود.
صداقت بینش شماره 1
درک کنید که احساس شما در مورد چیزی با واقعیت مربوط به چیزی متفاوت است.
من احساس می کنم خدمات مشاوره ای من به شدت بهره وری مشتریان من را افزایش می دهد.
خوب خوب است اما با چه معیار عینی اثربخشی واقعی خدمات حرفه ای شما انجام می شود؟
در مورد انجام برخی از اندازه گیری ها مانند قبل و بعد از اندازه گیری چطور؟
وقتی شما شواهد واقعی از آنچه قبل و بعد از آن اتفاق می افتد داشته باشید اعتبار شما و اعتماد شما به خدمات افزایش می یابد.
بهترین بازاریابی منافع و مزایای واقعی را براساس واقعیات تعیین می کند نه امید.
صداقت بینش شماره 2
دیدن توصیفات مشتری در مورد میزان احساس خوب بودن با کار با شخصی غیر عادی نیست.
این خوب و مطمئناً مثبت است اما به اندازه گزارشات مربوط به تغییرات واقعی قوی نیست.
من در طی چهار ماه با رژیم رالف در برنامه غذایی و برنامه های ورزشی خود 20 پوند وزن کم کردم. او واقعاً در زمانهای سخت از من حمایت کرد و به من کمک کرد عادتهای مثبت جدیدی را که طی یک سال گذشته با من لمس کرده بودند ایجاد کنم.
این مطمئناً چیزی مانند این را شکست می دهد: رالف یک مربی بهداشتی عالی است که من به زندگی خود اعتماد دارم. شما قطعاً باید همکاری با او را در نظر بگیرید.
ما اغلب در مورد اهمیت صدور گواهینامه می شنویم. با این حال بهترین کار این است که بر گرفتن نتایج خوب برای مشتریان خود تمرکز کنید و سپس دریافت گواهینامه ها آسان خواهد بود.
صداقت بینش شماره 3
وقتی شما همیشه در مورد خدمات خود به صورت عالی صحبت می کنید دوباره اعتبار خود را تضعیف می کنید.
به یاد داشته باشید مردم بدبین و قابل درک هستند. بسیاری از وعده های داده شده توسط بازاریابان ناامید کننده است.
بهتر است در واقع در مورد برخی از کاستی های خدمات خود صحبت کنید تا اینکه تصویری کاملاً غیر واقعی از موفقیت بدون تلاش ارائه دهید.
من می خواهم به همه مشتریان بالقوه خود بگویم که اگر آنها آنها را بدست آورند کار زیادی از طرف آنها طول می کشد تا به آنجا بروند و مشتری های جدیدی را جذب کنند.
آنها درک می کنند که من واقع بین هستم و رنگها را رنگ نمی کنم.
اما باور کنید من در گذشته کمتر واقع بین بوده ام و فقط برای من خیلی خوب نبود!
ما باید جلوی هیاهوی تبلیغاتی را بگیریم و واقعی شویم. وقتی این کار را انجام می دهیم تمایل داریم اعتماد بیشتری به مشتریان خود جلب کنیم.
صداقت بینش شماره 4
ما در دنیای طوفانی زندگی می کنیم.
پادکست ها از این جهت مهم هستند که در جلب توجه و علاقه به خدمات ما مثر هستند.
اما آیا عمق فراتر از نیش آوازی وجود دارد؟ در غیر اینصورت کم عمق و غیرمادی به نظر خواهید رسید.
شما یک بار در یک جلسه سخنرانی عمومی شرکت کرده اید که می خوانید: شما باید 30 برابر بیشتر از آنچه در سخنرانی خود می گویید بدانید.
این جوهر حرفه ای سازی واقعی است: دانش عمیق درک و تجربه در زمینه شما.
همانطور که می گویند: اگر نمی توانید آنها را با هوش تحت تأثیر قرار دهید آنها را با مزخرفات اشتباه بگیرید.
این شعار پزشک صداقت است و در نهایت هیچ نشانه خوبی برای موفقیت طولانی مدت شما نخواهد بود.
صداقت بینش شماره 5
پیام های بازاریابی که همیشه تغییر می کنند یکی از مشخصه های صداقت و هیاهوی تبلیغاتی است.
شما فکر می کنید هک اگر یکی از پیام ها کار نمی کند من یک پیام دیگر را امتحان می کنم تا زمانی که چیزی گیر کند. اما شما به صحت و سقم پیام اهمیت زیادی نمی دهید.
یک پیام هوشمندانه جذاب یا اغراق آمیز ممکن است جلب توجه کند اما تصویر حرفه ای شما را تضعیف می کند.
پیام شما باید سرگرم کننده باشد و می توان باور کرد
شما باید مردم را به فکر بیندازید به هوش آنها توهین نمی شود.
برای کار بر روی پیام های بازاریابی خود مقداری جدی وقت بگذارید. برای مشتریان فعلی خود از آنها فراتر رفته و واکنش آنها را دریافت کنید.
دیگران قبل از انجام این کار متوجه صداقت و هیاهو می شوند.
اما اگر بگویند: بله این به ناخن شما برخورد می کند می دانید که در مسیر درستی قرار گرفته اید ؛ به همین دلیل تصمیم گرفتم با شما کار کنم.
قطع صداقت و اعتیاد به مواد مخدره را از بازاریابی خود شروع کنید.
نه تنها با مشتری های خود اعتماد ایجاد می کنید بلکه همچنین جذب مشتری های مناسب تری را شروع می کنید مشتریانی که به دنبال یک متخصص برای صحبت کردن هستند.
در سلامتی تو رابرت
[ad_2]