راهنما در بازاریابی آنلاین – مرگ اعتماد به نفس

[ad_1]

آیا اعتماد واقعا مرده است؟ یا به نظر می رسد اینگونه باشد؟

مادربزرگم همیشه به من می گفت: هرگز به کسی اعتماد نکنید که مستقیماً به چشم شما نگاه نکند. پدربزرگ من همیشه به من می گفت هرگز به کسی اعتماد نکنید که مستقیماً به چشم شما نگاه کند زیرا او در جیب شما خواهد بود. بنابراین کودک خردسال در مورد اعتماد چه فکری می کند؟ پدرم گفت: این به زندگی و یادگیری می رسد. من مطمئن هستم که همه اینها مفید بودند.

همه ما در بعضی موارد اعتماد به نفس را سوزاندیم بعضی از ما بیشتر از دیگران. در سنین جوانی ما با اطمینان کامل به دوستمان می گفتیم فقط برای شکستن این اعتماد به نفس. ما نتوانستیم درک کنیم که چرا و احتمالاً یکی از دوستان در این روند گم شده است. هرچه پیرتر می شویم متوجه می شویم که این اتفاق بیشتر و معمولاً با مشکلات مهمتری رخ می دهد.

بنابراین ما این زخم های کوچک را با اطمینان جمع می کنیم. این زخم ها روی پوست ما دیده نمی شوند اما در قلب و روان ما وجود دارند. بعد از مدتی بسیاری از ما ایمان خود را در اعتماد به انسان دیگری از دست می دهیم. مشخص شده است که علاقه شخصی و دستور کار شخصی نسبت به اعتماد بسیاری از افراد از اهمیت بیشتری برخوردار می شود.

این مرسوم بود که یک دستی ساده برای انعقاد معامله کافی بود. اکنون به یک بسته کاغذ و تیمی از وکلا نیاز است تا از منافع شما محافظت کنند. به طرز عجیبی من هنوز در حال تکان دادن معاملات دست و پا زدن هستم و بیشتر آنها ثابت مانده اند. من ممکن است برخی از زخم های اضافی از مواردی که ندارم اما به طور کلی فکر می کنم می توانیم با خیال راحت تر از آنچه اعتماد داریم اعتماد کنیم.

می دانم می دانم اکنون کسی در حال گفتن احمق عاشقانه است. فقط می دانید که من به شخصی که با آنها ملاقات دارم اعتماد ندارم. ما یک احساس اضافی نسبت به خودمان داریم که واکنشهای هشدار دهنده می دهد. همسرم خصوصاً در حس كردن كسی كه به او اعتماد ندارد خوب است و او در این زمینه سابقه اثبات شده با حس ششم را دارد. این از من بهتر است در مقطعی از زندگی من وقتی با کسی برای موقعیت سطح بالا آشنا شدم این زن و شوهر را به همراه شام ​​و همسرم برای شام بیرون می کشیدم. ارزیابی بعدی آنها از شخصیت آنها تاثیری در تصمیم گیری در مورد اشتغال من داشت. این فقط مربوط به استعداد مهارت و جذابیت نیست.

می دانید وقتی کسی به من می گوید که به کسی اعتماد ندارند واقعاً به من می گوید که به خودشان اعتماد ندارند. حالا این غمگین نیست؟

در تجارت دشوار است که بدانید به چه کسی اعتماد دارید اما باید از جایی شروع کنید. بهترین مکان برای شروع با کسانی است که به شما گزارش می دهند. این شانس شما است که بتوانید آنها را در چیزی بیش از آنچه که هست یا در آن شرکت کرده اید قرار دهید. بهترین راه برای ساختن آنها در چیزهای دیگر واگذاری مسئولیت و پاسخگویی به آنها ضمن حمایت از تصمیماتشان است. اگر این کار را انجام دهید اقدامات شما به شما می گوید که به آنها اعتماد دارید. بهترین راه برای پیشرفت افراد قابل اعتماد چیست؟

البته ما همیشه باید مراقب حرکات مردم باشیم. آنچه مردم می گویند مهم نیست آنچه انجام می دهند بنابراین حرکات آنها را با دقت تماشا کنید. به هر حال فرزندان شما دائماً شما را تماشا می کنند. آنها در حال تماشای این هستند که ببینند عملکرد شما چه کاری را از شما می خواهد انجام دهند یا خیر. اینگونه است که آنها واقعاً از شما یاد می گیرند. تماشای مردم نه تنها سرگرم کننده است بلکه مفید است.

با بازاریابی اینترنتی اعتماد سخت تر می شود. بسیاری از بازاریابان و کلاهبرداران برای پول در اختیار شما قرار می دهند که برای توسعه 6sense به ویژه برای این کار نیاز دارید. اگر هنوز حس ششم بازاریابی اینترنتی ندارید احساس احتیاط سالم را شروع کنید. این باعث می شود بارها و بارها پول و پول خود را پس انداز کنید. روز دیگر ایمیلی دریافت کردم که مبلغی عالی برای یک دلار در اختیار شما قرار می داد. بعضی اوقات این واقعیت است و بعضی اوقات اینطور نیست. این به یک واقعیت جزئی تبدیل شد. برای بدست آوردن اطلاعات فقط باید 1 دلار پرداخت می کردید اما این سریال نیز قرار بود یک ماه پس از آن 37 دلار برای شما هزینه کند. من در این نمایش شرکت نکردم چون این رویکرد را دوست ندارم. به نظرم نمی رسید اگر فرصتی برای اعتماد به این بازاریاب داشته باشم مفید باشد.

از طرف دیگر من یک وبلاگ بازاریاب را دنبال کرده ام و مدتی است که به طور رایگان مشاوره خوبی دریافت کرده ام. سپس یک ایمیل دریافت کردم که یکی از موضوعات فروش آن را به صورت رایگان در اختیار من قرار می دهد. پیوند را دنبال کردم و موضوع و ویدئو را در مورد نحوه استفاده از آن بارگیری کردم. معلوم شد ابزاری عالی است. یک هفته بعد من بار دیگر دوباره یک ایمیل از او دریافت کردم که این بار به من فرصتی برای خرید یک دوره که او در مورد چگونگی کسب درآمد در سایت های فروش محصولات کوچک نوشت در اختیار من گذاشت. هزینه 97 دلار بود. من بلافاصله آن را به یک دلیل خریداری کردم. این بازاریاب مدتی مشاوره رایگان خوبی به من داد و همچنین ابزار رایگان برای من فراهم کرد. من فکر کرده ام که دوره وی برای برنامه بازاریابی من ارزشمند خواهد بود. این یک سطح اطمینان ایجاد کرد که به من گفت خرید آن خوب است. حق با شماست! من خریدم زیرا این بازاریاب قبل از دریافت ارزش پیشنهاد را آموخته بود.

بنابراین من احتیاط و رویکرد بازاریابی آنلاین را توصیه می کنم که امیدواریم تعداد زخم هایی که شما جمع می کنید کاهش یابد و تعداد افراد خوبی را که در اینترنت با آنها روبرو هستید افزایش یابد. این همچنین ممکن است تلاشهای بازاریابی شما را راهنمایی کند و به شما این امکان را می دهد تا از کسانی که تصمیم می گیرند از شما پیروی کنند اطمینان کسب کنید.

فلسفه اعتماد من به افرادی که شخصاً با آنها ملاقات می کنم بسیار ساده است. تا زمانی که حس ششم بیدار نشود به همه اعتماد دارم که به من دلیل کنند که به آنها اعتماد نکنم. من با استرس و تلاش بسیار کمتر از گزینه جایگزین این کار را بسیار آسانتر می کنم. با این حال اگر آنها اعتماد من را زیر پا بگذارند برای دستیابی به هرگونه اعتماد به نفس جنگ سختی را پشت سر خواهند گذاشت. حقیقت این است که هیچ کس که اعتماد من را نقض کند اعتماد به نفس را که من در ابتدا آزادانه به آن دادم به دست نیاورد.

من فکر می کنم اعتماد به نفس زنده و خوب است. فقط لازم است که هر روز بخشی از زندگی و شخصیت ما باشد.

سرانجام هرگز فراموش نکنید که اعتماد به نفس محدود به حقیقت است.

با احترام شما در زمینه تجارت دوستی و خدمات

تام (TR) رایان

مقاومت

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا