فرمول درآمد باقیمانده را درک کنید

[ad_1]

در مقاله قبلی در این مجموعه تعریف درآمد باقیمانده و همچنین ایده های درآمد باقیمانده مشخص شده است. پیش بینی قوی در درک این مفاهیم به منظور برآورد پیشینه فرمول درآمد باقیمانده و همچنین کاربرد آن در دنیای شرکت ها توصیه می شود.

اخیراً این تحلیلگر به دلیل توانایی انطباق با ارزش زمانی پول مفهوم فرمول درآمد منفعل را در ارزیابی یک شرکت اتخاذ کرده است. البته ممکن است ارزش خسارات مالی با گذشت زمان و به این ترتیب هزار دلار امروز از پنج سال برابر با همان مبلغ نباشد.

در نتیجه خانواده ها امروزه مصرف را بیشتر از آینده ترجیح می دهند که دلیل اصلی استفاده از مفهوم درآمد منفعل برای ارزیابی بهترین گزینه برای فرصت های سرمایه گذاری است.

فرمول درآمد باقیمانده مفهومی در حسابداری مدیریتی است که برای تعیین و مقایسه عملکرد واحدهای مختلف در یک شرکت استفاده می شود. این فرمول موفقیت هر بخش در برابر حداقل بازده مورد نیاز را اندازه گیری می کند.

نرخ بازده سرمایه گذاری شرط تعیین میزان سودآوری یک تجارت است. به زبان ساده قبل از سرمایه گذاری پول خود در یک ایده تعیین این که آیا بازده مورد انتظار ارزش ریسک را دارد یا نه مهم است.

فرمول درآمد باقیمانده به اقتصاددان آلفرد مارشال بنیانگذار بسیاری از مدل ها و اصول اقتصادی منتسب می شود. جنرال موتورز رهبر مونتاژ خودرو اولین شرکتی بود كه این ارزیابی را در ارزیابی واحدهای تجاری خود پذیرفت. فرمول اساسی این است:

RI = درآمد عملیاتی – (دارایی های عامل x نرخ بازده مورد نیاز)

در این فرمول درآمد عملیاتی به درآمد عملیاتی خالص – هزینه های عملیاتی خالص اشاره دارد. هزینه های عملیاتی برای اطمینان از یکنواخت کار انجام می شود و هزینه هایی مانند دستمزد اجاره و هزینه مواد اولیه و غیره را نیز شامل می شود.

نرخ بازده مورد نیاز هزینه فرصتی است که شرکت در نتیجه گزینه های قبلی متحمل آن می شود. ذکر این نکته حائز اهمیت است که مشاغل از نظر پول زمان و کارمندان با منابع کمیاب فعالیت می کنند.

از این رو انتخاب در مورد بهترین گزینه ها برای تخصیص منابع مهم است. گزینه های دیگری که شرکت به دلیل کمبود منابع رها کرد هزینه فرصت یا حداقل نرخ بازده مورد نیاز است.

از سوی دیگر دارایی های عملیاتی واحد تجاری به پایه دارایی یک بخش خاص یا کل دارایی های یک واحد تجاری خاص اشاره دارد.

در همین راستا شرکت درآمد منفی بالاتری را دریافت می کند که هزینه واحد تولید یک کالا کمتر از درآمد حاصل از فروش واحد باشد. به عبارت ساده تر برای اطمینان از درآمد بالاتر برای شرکت شرکت باید در مکانی کار کند که در ضمن کاهش هزینه ها درآمد را به حداکثر برساند.

در این حالت تفاوت بین درآمد و هزینه یک رقم مثبت مثبت است که رشد درآمد شرکت را نشان می دهد. هنگام ارزیابی پروژه ها برای سرمایه گذاری واحد تجاری که دارای عدد منفی مثبت است ایده خوبی است در حالی که باید با ارزش منفی رها شود.

اگر هر دو پروژه مشابه دارای مقادیر مثبت باشند باید تعداد عدد بیشتری انتخاب شود زیرا درآمد بیشتری را برای شرکت ایجاد می کند.

مهم است که بین درآمد ثابت منفی و درآمد منفی خانواده یا به صورت ساده درآمد باقیمانده برای یک واحد تجاری و درآمد فردی تمایز قائل شویم.

فرمول فوق برای تعیین درآمد منفی یک واحد تجاری استفاده می شود. از نظر خانوارهای فردی تعریف فرمول درآمد باقیمانده تغییر می کند تا منعکس کننده رفتار بی نظیر مصرف خانواده باشد.

این پس از پرداخت صورتحساب سود و ابزار وام یا به صورت ساده پس انداز پرداخت بدهی ها به عنوان صندوق باقیمانده تعریف می شود. در این رابطه فرمول درآمد باقیمانده بدست می آید:

درآمد باقیمانده = درآمد ماهانه خالص – بدهی ماهانه

در این فرمول درآمد خالص ماهانه مبلغ کل درآمدهای منفی به دست آمده است که می تواند از حق امتیاز درآمد اجاره بازده بهره در پس انداز مشارکت یا هزینه خدمات در ازای ارائه خدمات ارائه شده باشد.

از طرف دیگر بدهی ماهانه مربوط به هزینه هایی است که برای بدست آوردن درآمد ماهانه متحمل می شود و ممکن است شامل هزینه هایی مانند هزینه های آژانس برای آژانس املاک و مستغلات باشد.

چگونه او براساس این مفهوم رشد درآمد را تضمین کرد؟

ترفند این است که تفاوت بزرگی بین درآمد ماهانه و بدهی ایجاد شود. سعی کنید تا حد ممکن درآمد خود را افزایش دهید اما هزینه های خود را به پایین ترین حد ممکن کاهش دهید و همچنین وام را کاهش دهید.

هرچه اختلاف بین دو نوع بیشتر باشد درآمد منفی نیز بیشتر می شود .در مقابل هرچه اختلاف کمتر باشد درآمد باقیمانده نیز کاهش می یابد

اطلاعاتی که برای محاسبه درآمد منفی استفاده می شود در صورت سود شرکت موجود است. محبوبیت استفاده از فرمول درآمد باقیمانده در برآورد عملکرد بخشهای مختلف در شرکت به دلیل سادگی و ماهیت واقع بینانه این فناوری است.

به عنوان مثال اگر دو بخش وجود داشته باشد که به همان سطح سود برسند اما یکی از آنها که در تجارت خود به دارایی بیشتری نیاز دارد بهترین گزینه جایگزین شرکت است که از دارایی های کمتری استفاده می کند. دلیل این امر این است که دارایی های اضافی هزینه های اضافی برای شرکت و در نتیجه کاهش سودآوری خواهد بود.

در مقاله بعدی مفهوم درآمد باقیمانده برای تعیین اعتبار ایده های مختلف درآمد باقیمانده استفاده می شود. دریافت ایده درباره چگونگی کسب درآمد منفی کافی نیست قبل از سرمایه گذاری وقت و هزینه خود در چنین ایده ای اطمینان حاصل کنید که این یک سرمایه گذاری شایسته برای تعیین امکان سنجی آن است.

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا