[ad_1]
شما مدیر هستید یا مدیر؟ حلقه بازخورد برای ارزیابی عملکرد شغلی نقش مهمی در مدیریت منابع انسانی دارد. ممکن است بخواهید برخی از جملات را به صورت زیر تکرار کنید:
I/ مجموعه ای از ارزیابی های اثربخشی مهارت های بین فردی
افراد از مهارت های بین فردی برای برقراری ارتباط و تعامل با دیگران استفاده می کنند. به عبارت دیگر می توان آن را «مهارت های انسانی» یا «مهارت های ارتباطی» نامید. مهارت های بین فردی شامل انواع مهارت های اجتماعی مانند گوش دادن فعال استفاده از صدا مهارت های تفویض اختیار یا رهبری و غیره است. این مهارت ها برای کسانی که می خواهند حرفه خود را توسعه دهند به ویژه در صنایعی مانند تجارت بازاریابی ارتباط با مشتری یا تبلیغات و غیره ضروری است.
بنابراین چگونه یک مدیر می تواند توانایی های یک فرد را تعریف کند؟ مثال های زیر از عبارات ارزیابی باید در شرح نامه کارمند شما مفید باشد:
1. مجموعه ای از ارزیابی های مثبت از توانایی های یک فرد
· سالی استعداد این را دارد که باعث شود مردم وقتی در اطراف هستند احساس تشویق و قدردانی کنند. نحوه صحبت او با او و نگاه کردن به آنها بسیار با طراوت و شگفت انگیز است. این یک دارایی ارزشمند برای همکاری و در محیط کار گروهی خواهد بود.
· جک می تواند با صحبت کردن و لبخند زدن به سایر اعضا به روشی کاملا طبیعی احساس راحتی و شادابی در خانه را ایجاد کند. او بخش بسیار مهمی از گروه ما است.
· بیل مهارت های ارتباطی خوبی دارد تا بتواند فضایی هماهنگ در گروه حفظ کند.
· کوین همیشه سعی می کند روابط خوبی با تیم ایجاد کند. او در برقراری ارتباط با سایر اعضای تیم خوب است.
· هالی مدیر خوبی است زیرا می تواند به خوبی ارتباط برقرار کند و نگرش مثبتی را در بین همکاران همکاران و سایر کارمندان خود حفظ کند.
· نگرش ها و نگرش های تیم تأثیر بسزایی بر محیط اطراف او دارد. او می تواند آنها را ترغیب کند که سخت تر کار کنند و موثرتر باشند.
· بیل استعداد بینش عمیق نسبت به احساسات دیگران را دارد و به همین دلیل می تواند آنها را آرام و اطمینان دهد.
2. یک سری ارزیابی های منفی از صلاحیت بین المللی
· جان ممکن است خوش تیپ باشد اما شخصیت او افراد را جذب نمی کند بلکه آنها را از خود می راند.
· جورج با سایر اعضا به خوبی کنار نمی آید.
· شخصیت قوی پیتر در گروه ما خوب نیست زیرا باعث می شود سایر اعضا از او فاصله بگیرند.
· جان همچنین ممکن است تحصیلات و خلاقیت شگفت انگیزی داشته باشد. او به راحتی می تواند الهام بخش تیم مدیریت باشد اما تنها یک نقطه ضعف دارد: کارمندان نمی توانند زیر نظر او کار کنند.
· گاهی اوقات ممکن است تیم در مورد تفاوت بین دوست و همکار اشتباه گرفته شود. او سعی می کند دوستی های خوبی ایجاد کند اما اهمیتی نمی دهد که برای یک محیط کاری موفق چه چیزی بهتر است.
· فرد باید توانایی خود را در برقراری ارتباط خوب با افراد اطرافش بهبود بخشد.
II/ سری ارزیابی عملکرد یکپارچگی
صداقت نشان می دهد که چگونه می توان دیگران را مورد اعتماد قرار داد. صداقت یک فرد ممکن است به عوامل زیادی مانند صداقت شخصیت منش صداقت گفتار و غیره بستگی داشته باشد.
این یکی از مهمترین ویژگی های مورد نیاز هر مدیر کارمند است. برای تعریف این ویژگی باید از عبارات زیر استفاده کرد:
1. یک سری ارزیابی مثبت از صداقت
· کایل یکی از پرتلاش ترین کارمندان شرکت است. او در کار ثابت کرد که فرد قابل اعتمادی است.
· جنیفر هرگز از تحت تأثیر قرار دادن ما با توانایی خود در انجام کار دست بر نمی دارد. ما می توانیم کاملاً به او اعتماد کنیم.
· جیم فرد مناسبی است که این شغل را در اختیار دارد. او بسیار قابل اعتماد است.
· جیم هرگز امید خود را برای بهبود عملکرد روزانه خود از دست نمی دهد.
· بن کار خود را با تعهد انجام می دهد و ما همیشه می توانیم مطمئن باشیم که دستاوردهای او فراتر از انتظارات خواهد بود.
· در کلمه قوی باید به فروردین فکر کنیم. او یک کارمند بسیار قابل اعتماد و قابل اعتماد است.
· اگر می خواهید کاملاً برآورده شوید از هری بپرسید. او به ما اعتماد دارد زیرا ثابت کرده است که هیچ مسئولیتی را از دست نخواهد داد.
2. یک سری ارزیابی های منفی از صداقت
· درست است که باب فردی وفادار است اما چندان قابل اعتماد به نظر نمی رسد. فلکه باید تعریف خوبی باشد.
· به طور کلی هالی در کار بسیار موفق است. با این حال برای تکیه بر انجام هر کاری گزینه خوبی نیست.
· رایان هرگز حاضر نخواهد بود که شرط اضافه کاری را بپذیرد. ما نباید آن را یک مسئولیت حساب کنیم.
· در این بحران اقتصادی ما به کارگرانی نیاز داریم که مایل به انجام هر کاری برای انجام کار هستند و جولیا قطعاً یکی از آنها نیست.
· اعتبار پیتر باید زیر سوال رود. دستاوردهای او نامشروع است. به همین دلیل است که باید اغلب آن را بررسی کنید.
· برخلاف سایر کارمندان کایل بیشتر به خانه می رود تا اینکه برای انجام کار اضافه کاری کند.
· کنی خود را به اندازه ای که ما از او انتظار داریم نشان نمی دهد.
[ad_2]