[ad_1]
ما تور خود را از نقاط عطف تاریخ اعلامیه ادامه می دهیم.
در سال 1916 جیمز والتر تامپسون بازنشسته شد و توسط گروهی از همکارانش به مبلغ 500000 دلار خریداری شد
در سال 1917 انجمن آژانس های تبلیغاتی آمریکا تاسیس شد و 111 عضو دارد.
در سال 1919 بارتون دورشتاین و آزبورن (BDO) در نیویورک افتتاح شد.
در سال 1919 جیمز وب یانگ با اعلام ادورونو مشهور شد. این اولین تلاشی بود که تاکنون در تبلیغات دئودورانت برای زنان انجام شده است. در آن زمان غوغا به پا شد. بسیاری از زنان تبلیغات وی را توهین آمیز می دانستند. عنوان آن این بود: درون منحنی بازوی زن. اما ثابت شد که درست است زیرا فروش محصول در سال اول 112٪ افزایش یافته است.
در سال 1921 بایگل و جیکوبز در اوماها افتتاح شدند
در دهه 1920 امانوئل هالدمن جولیوس بیش از 200 میلیون نسخه از كتابهای كوچك آبی خود را به فروش رساند.
و هیچ یک از آنها هرگز ننوشتند. تمام کاری که او انجام داد این بود که آن را به بازار عرضه کند و اگر این عنوان برای او مناسب نبود آن را تغییر داد. به گفته وی: یک عنوان خوب یک کار نبوغی است.
وی گفت که صرفاً تغییر عنوان کتاب باعث افزایش فروش می شود. چه کسی می تواند بحث کند؟
کتاب وی صد میلیون نشان می دهد که چگونه او کتابهای کوچک خود را در روزنامه ها و مجلات تبلیغ می کند.
این چیزی است که گری هالبرت افسانه نوشتن متن نوشت: برو و یک نسخه از صد میلیون اول را بخوان. جایی که من کلمات جادویی خود را یاد گرفتم … مواردی که باعث می شود SIZZLE و عنوان اصلی من قابل چشم پوشی نباشد.
ه. هالدمان – جولیوس سیستمی داشت. اگر بیش از 10 هزار نسخه در سال به فروش نرسد آنها به محلی در مطب وی موسوم به بیمارستان ارسال می شوند و در اینجا آدرس جدیدی به وی داده می شود. و اگر آدرس جدید منفجر شود به سردخانه می رود.
به عنوان مثال او كتابی به نام هنر جنجال داشت كه مقیاس آن فقط 10 هزار نسخه بود. عنوان به: چگونه منطقی بحث می کنید تغییر کرده و فروش به 30000 نسخه رسیده است. چرا؟ او هیچ تغییری در کتاب ایجاد نکرد – فقط عنوان.
با این کار هالدمن-جولیوس کشف کرد که برخی از کلمات در عنوان استفاده می شوند می توانند فروش تقریباً هر کتاب را افزایش دهند.
به عنوان مثال کتاب دکتر آرتور کراپ با عنوان پزشکی ثبت اختراع در سال 1925 3000 نسخه به فروش رسید. Haldeman-Julius عنوان را به حقیقت در مورد داروی حق اختراع تغییر داد و فروش آن به 10 هزار نسخه قابل احترام رسید. هالدمن جولیوس کلمات حقیقت در مورد را نوعی جادو یافت.
هالدمن-جولیوس شاه بلوط قدیمی را پیدا کرد: How در این عنوان بهترین خارج از خانه بود. به عنوان مثال عنوان: چگونه خود را تجزیه و تحلیل کنیم اضافه کاری توضیح روانکاوی و چگونه روانکاوی حدود چهار بار فروخته می شود.
او دریافت که کلمات: زندگی؛ عشق؛ جنسیت رومانتیک؛ توسعه خود ؛ و سرگرمی نیز در عناوین به خوبی کار می کرد.
دریابید که چگونه تغییرات اندک در عناوین وی منجر به اختلاف زیادی در فروش شد.
اگر محصولی دارید که آنطور که می خواستید کار نمی کند. نگاهی به عنوان آیا این مزیت اصلی برای مشتریان شما دارد؟ آیا شما کمی کنجکاوی می کنید؟
یا این یک عنوان با برخی عبارات زیبا دارد که مشتری شما باید حدس بزند محصول یا خدمات شما چیست؟ اگر چنین است خلاص شوید.
سعی کنید عنوان نسخه فروش خود را تغییر دهید. اما قبل از انجام این کار مطمئن شوید که این یک تغییر به سمت بهتر است.
ما اکنون در عصر اطلاعات هستیم و مردم اطلاعات را می خواهند – بد. اینترنت یک مثال عالی است.
مردم حقایق را می خواهند. خوب حدس بزنید هالدمان-جولیوس چه چیزی پیدا کرد؟ حقایقی که باید بدانید. ثابت شد که یک ضربه بزرگ است. از زمان او هیچ تغییری نکرده است. این کلمات امروزه نیز جواب می دهند.
فارغ از اینکه در کدام خط هستید امروز می توانید از حکمت Haldeman-Julius در کار خود استفاده کنید. از ایده های او در گزارش ها عناوین و عنوان های خود برای نسخه خود استفاده کنید. وقتی به یک ایده تیتر زدید سعی کنید با کلمات بازی کنید:
چگونه یا حقیقت در مورد یا هنر یا حقایقی که باید بدانید یا کلید .. یا داستان یا یک راز کوچک آن. و بیش از این می توانید در مورد خود خواب ببینید.
Haldeman-Julius در کارهایی که انجام داد بسیار منحصر به فرد بود. او هیچ کتابی ننوشت. آنچه دیگران نوشته اند را بردارید. تمام کاری که او انجام داد بازاریابی بود. و او این کار را فقط با عنوان انجام داد. نسخه اصلی وجود نداشت – فقط عناوین.
دیوید اوگیلوی دیگر استاد فیلمنامه نویسی عادت داشت عناوین خود را بنویسد و آنها را روی دوستان و خانواده اش تمرین کند.
این به خاطر یک عنوان شگفت انگیز به یادگار مانده است. اما قبل از کشف آن 104 عنوان مختلف نوشت.
این عنوان البته نسخه معروف او از رولزرویس بود: با سرعت 60 مایل در ساعت بیشترین صدای جدید رولزرویس از ساعت الکتریکی ناشی می شود.
به سلامتی اگر حرفه ای مانند دیوید اوگیلوی مجبور است همه آن عناوین را بنویسد و آنها را بر روی دوستان خود آزمایش کند قطعاً چیزی به شما می گوید.
دیوید اوگیلوی همچنین با کتاب 25 ساله مرد در هاتاوی به یادگار مانده است.
همینطور کمپین تبلیغاتی وی شوپس بود جایی که وی نماینده فرمانده وایتهد را متقاعد کرد تا در تبلیغات خود ظاهر شود و این مدت 18 سال ادامه داشت.
آگهی رولز رویس وی همچنان محبوب ترین آگهی خودرو در طول تاریخ است.
او نویسنده دو کتاب است: اعترافات یک مرد اظهارنظر و اوگیلوی در بیانیه.
برخی از تبلیغ کنندگان بدون هیچ عنوان خاصی فعالیت می کنند زیرا سازندگان آنها فکر می کنند این مد روز یا هوشمند است. چنین تبلیغاتی بندرت موفق می شود.
اگر قرار باشد تبلیغ دهندگان آزمایش کنند می دانند چه عواملی م worksثر است.
در اینجا یک نکته دیگر وجود دارد. یک عنوان طولانی که چیزی را می گوید بسیار بهتر از یک عنوان کوتاه است که چیزی نمی گوید.
می توان گفت مشهورترین تیتری است که تاکنون توسط جان کابلز نوشته شده است: آنها وقتی من در The Piano نشستم خندیدند – اما وقتی که من شروع به نواختن کردم …. این تبلیغ برای USS School of Music نوشته شده است و مردم هنوز هم از آن کپی می کنند.
اندکی بعد کپلس عنوان محبوب دیگری نوشت: آنها وقتی پیشخدمت به زبان فرانسوی با من صحبت کرد پوزخند زدند … اما وقتی جواب من را شنیدند … که برای یک م institutionسسه آموزشی نیز نوشت.
شما هنوز هم از این ایده های اصلی استفاده می کنید تا اکنون اثر خوبی داشته باشید.
کپلس طنز موجود در تبلیغات خود را دوست نداشت و یک بار گفت: فقط نیمی از مردم این کشور شوخ طبعی خوبی دارند و تبلیغات هوشمند بندرت چیزی را می فروشند.
قبل از اینکه عناوین را ترک کنیم بدون مراجعه به کتاب کلاسیک ماکسول ساکیم: آیا این اشتباهات را به زبان انگلیسی انجام می دهید موضوع کامل نخواهد بود؟
شاید شما این عنوان را جایی خوانده باشید اما آیا می دانید که در اصل این عنوان را داشت: آیا از اشتباه در انگلیسی می ترسید؟
عنوان اول مشخصاً از عنوان دوم بیرون آمده است. اما آیا می دانید چرا؟ و آیا می دانید کدام یک از کلمات تفاوت ایجاد کرده است؟
نکته: بهترین نوع عنوان عنوانی است که منافع خواننده را جلب کند. و اگر عنوان نیز خواسته های خواننده را برآورده کند تقریباً نمی تواند شکست بخورد.
این دو تماس خواننده را به خواندن متن رونق می بخشد.
کلمه اینها تنها کلمه ای است که تفاوت ایجاد می کند.
این عنوان اول علاقه و کنجکاوی خواننده را برانگیخت. پیشنهاد می شود برای آگاهی از این خطاها و جلوگیری از خطا نسخه را بخوانید.
عنوان دوم فقط نشان می دهد که این یک کتاب قدیمی خسته کننده در مورد دستور زبان انگلیسی است. و هیچ کس نمی خواهد هر نوع کتابی بخواند.
برنده ساچیم 40 سال بدون وقفه اعلام شده است. رکوردی که هنوز شکسته نشده است.
تیترهای فروش بزرگ. فاصله!
[ad_2]