گلدن راش کالیفرنیا در سال 1849

[ad_1]

در اینجا در این دره خواب آلود رویای آمریکایی دوباره تعریف شده است. یک کشف تصادفی در نزدیکی رودخانه مرموز آمریکا ملت جوان را برای همیشه تغییر خواهد داد. زندگی ساده کافی نیست. با نوع جدیدی از شیوه زندگی جایگزین می شود: کارآفرینی آزاد و آزاد. رویای جدید آمریکایی: ثروتمند شوید. برای به دست آوردن ثروت – به سرعت.

ثروت فوری برای گرفتن آن در اینجا بود. در سراسر آمریکا جوانان تصمیم به رفتن به کالیفرنیا گرفتند. در هر شهر هر روستا درخشان ترین و نیرومندترین خود را به کالیفرنیا می فرستد – و مشتاقانه منتظر بازگشت به خانه است. آنها به دنبال ثروت فوری از اروپا آسیا و آمریکای جنوبی آمدند.

این یکی از بزرگترین ماجراهایی بود که جهان تاکنون دیده است.

در اوایل دهه 1840 کالیفرنیا یک مرکز دوردست بود که فقط معدود آمریکایی ها از آن دیدن کرده بودند. بندر خواب که سان فرانسیسکو شد چند صد نفر ساکن داشت.

جان ساتر یکی از ثروتمندترین افراد منطقه بود – یک مهاجر دوستانه سوئیسی که در سال 1839 به کالیفرنیا آمد و قصد ساخت امپراتوری خود را داشت. ساتر به سرعت یک قلعه را بنا کرد 12000 راس دام زنده جمع کرد و صدها کارگر را جذب کرد. حاصلخیزترین محصول آن بدهی بود. او طلبکاران را مدیون روسیه است. اما ساتر مردی با رویا بود. رویای یک منطقه وسیع کشاورزی بر آن حاکم خواهد شد.

در اواسط دهه 1840 تعداد بیشتری از آمریکایی ها با وسایل نقلیه و کشتی به کالیفرنیا می گشتند. ستر از ورود تازه وارد استقبال کرد – او آنها را به عنوان موضوعات پادشاهی خود طراحی شده می دید. اما ساتر تصور نمی کرد که این کشور به یک سیل تبدیل شود – سیل بشریت که رویای او را از بین می برد. فک ساتر در 50 مایلی شمال شرقی قلعه خود در رودخانه آمریکا آغاز شد. در اواخر سال 1847 جیمز مارشال و حدود 20 مرد توسط ساتر برای ساختن کارخانه اره به رودخانه اعزام شدند – برای تهیه چوب برای مزرعه در حال رشد Sutter. هنگامی که درخشش چیزی چشم مارشال را به خود جلب کرد کارخانه اره تقریباً کامل بود. در 24 ژانویه 1848 بود.

جیمز مارشال

من به دستم رسیدم و آن را گرفتم ؛ قلبم را لکه دار کرد زیرا مطمئنم از بین رفته است. قطعه آن به اندازه و اندازه نخود نصف بود. بعد دیگری را دیدم.

بعد از بزرگترین کشف در تاریخ غرب مارشال و سایر کارگران به کار خود باز می گردند. اما آنها در طلا بیشتر گیر می کردند. در صورت ناباوری مارشال نمونه ها را به سمت Fort Sutter برد. ساتر و مارشال فلز براق را به بهترین شکل ممکن آزمایش کردند – آنها یک دانشنامه خرد شده به آنها دادند. آنها نتیجه گرفتند که این طلا است اما هیچکدام از آن راضی نبودند.

ساتر در حال ساختن یک دزدگیر کشاورزی بود – او نمی خواست رقابت طلایگان را به وجود آورد. مارشال کارخانه اره برداری داشت – شکارچیان طلا در راه او ایستاده اند. بنابراین آنها توافق کردند که این کشف راز مخفی نگه دارند.

اما طولی نکشید که داستان های طلا به حومه شهر اطراف رفتند. با این حال هیچ مسابقه ای به رودخانه آمریکایی وجود ندارد. خبر طلای مارشال فقط یک داستان عالی دیگر بود – بعید به باور می رسد.

طلای سنگین به تقویت کننده احتیاج داشت و سام برنان مرد بود. برنان یک فروشنده سان فرانسیسکو به معنای واقعی کلمه در اعتیاد به مواد مخدره مهارت داشت. سرانجام عجله طلا او را به ثروتمندترین فرد در کالیفرنیا تبدیل می کند – اما سام برنان هرگز طلا را استخراج نکرد. او یک طرح متفاوت داشت – طرحی که وی با اجرا در خیابان های سانفرانسیسکو با فریاد کشیدن در مورد کشف مارشال شروع به اجرای آن کرد. به عنوان راهنما بران یک بطری گرد و غبار طلا را حمل کرد. این یک ضربه بزرگ بود که باعث برانگیختن طلا می شد – و برانان را ثروتمند می کرد.

برنان قوانین تقاضا و تقاضا را به شدت می فهمید. پیاده روی وحشی او از طریق سان فرانسیسکو درست بعد از خرید هر انتخاب دسته و بیل در منطقه آمد. یک تابه فلزی که چند روز پیش به بیست سنت فروخته می شد اکنون با قیمت پانزده دلار از برنان موجود بود. فقط در طی نه هفته سی و شش هزار دلار درآمد داشت.

تا زمستان سال 1848 زمزمه های اعتصاب طلا به سمت شرق در سرتاسر کشور حرکت کرده بود – اما معدود شرقی معتقد بودند. این دوره ای بود که شایعات رد شد – و مقامات دولتی مورد احترام قرار گرفتند. کشف طلا به تأیید نیاز داشت و رئیس جمهور جیمز پولک در اوایل دسامبر 1848 این موضوع را تشخیص داد:

رئیس جمهور جیمز پولک:

حساب های فراوانی از طلا در آن منطقه از طبیعت خارق العاده ای برخوردار است که اگر به وسیله گزارش های واقعی از سوی افسران در خدمات عمومی پشتیبانی نشود بندرت باور می کند.

تصفیه ادرار به عمق میلیونها نفر رسیده است. سخنان ساده او یک فراخوان قوی برای اقدام بود. کشاورزان مزارع خود را ترک کردند. بازرگانان فروشگاه های خود را بستند. سربازان موقعیت خود را ترک کردند – و برای کالیفرنیا برنامه ریزی کردند. روزنامه ها به آتش سوزی افزودند.

هوراس گرلی از نیویورک تریبون:

ثروت در سطح زمین با مقدار زیادی گل رس در خیابان های ما واقع شده است. ما در چهار سال آینده به دنبال اضافی هستیم که حداقل یک هزار میلیون دلار با طلا در گردش باشد.

در اوایل سال 1849 تب طلا همه گیر شد. بحث های طلا را می توان در هر میز آشپزخانه در کشور شنید. جوانان برای همسران خود توضیح دادند كه یك سال جدا از هم ارزش این سختی ها را دارد.

معدنچی دو پرونده بد دارد:

جین شما و بچه هایشان شما را برای خرید یک داروی کوچک عرق پیشانی ترک کردیم تا بتوانیم جای خودمان را بگیریم – من ممکن است سگ برای دیگران نباشم

مردم دیگر.

آنها خداحافظی کردند و به طور هماهنگ از غرب پخش – هزاران جوان ماجراجو با یک رویای جمعی – یک سال درد در ازای زندگی غنی. آنها آن را نود و نه نامگذاری كردند زیرا در سال 1849 خانه را ترك كردند. هنگام بازگشت این موضوع كاملاً دیگری بود.

در اواسط سال 1849 طلا آسان از بین رفته بود – اما 49ers همچنان به نتیجه رسیدند. هنوز در بسترهای رودخانه طلا وجود داشت اما یافتن آن دشوار بود. یک معدنچی معمولی روزانه 10 ساعت را در عمق زانو در سرما آب سرد حفاری غربال و شستشو می گذراند. این کار شکسته بود که کمتر و کمتر تولید می کرد.

با هم زدن اثر کمتری کارگران معدن به استخراج این فلز گرانبها به تکنیک های پیشرفته تری منتقل شدند. اما با سقوط ذخایر طلا و تعداد معدنچیان به طرز چشمگیری در حال افزایش بود این جنگ نبردی بود. فضای دوستی صمیمی حاکم در آن زمان یک یا دو سال قبل در آن زمان تا سال 1850 از بین رفته بود. چهل نفری که انتظار داشتند ظرف چند روز ثروت خود را بدست آورند خود را برای ماه ها ماه – سال به سال در حال حفاری می دیدند – با سال های کمی – برای نشان دادن تلاش. ناامیدی و افسردگی رایج بودند.

از ناامیدی بسیاری از 49ers به ​​امید گرفتن ثروتمندان ثروتمندانه ای که آنها را در رودخانه ها گشوده اند به پوکر و قمارهای دیگر روی آورده اند. وقتی این کار نکرد بسیاری به جرم روی آوردند. زندان ها که چند سال پیش غیر ضروری بودند به سرعت پر شدند. حلق آویز محبوبیت پیدا کرده است – تقریباً یک واقعیت.

49er John Bookcroft

من از این فرصت استفاده می كنم كه این چند خط را برای شما بنویسم به امید اینكه سلامتی شما را پیدا كنم. و من و چارلی محكوم به اظهار نظر در ساعت پنج عصر برای سرقت شدیم. بهترین تلاش خود را برای تزیین فرانك انجام دهم.

بسیاری از رؤیاها را رها کردند و به شرق بازگشتند. دیگران جان سالم به در بردند – درست سال دیگری که امیدوار بودند. یک سال دیگر آنها به ثروتمندان خواهند رسید. در دهه 1850 اعتصاب های گاه و بیگاه وجود داشت – به اندازه کافی خبر خوب برای تشویق مخاطبان به ادامه حفر. بیشتر آنها هر روز ناکام بودند اما سال به سال به کار خود ادامه می دادند. ناامید ناامید بسیاری از آنها به خانه عزیزان خود در شرق باز نخواهند گشت – آنها در کالیفرنیا خواهند مرد که توسط یک رویای غیرقابل تحمل شکسته شده اند.

اگرچه سرانجام طلا از تپه های کالیفرنیا خارج شد – تأثیر دوران طلایی راش همچنان باقی مانده است. کالیفرنیا توسط ماجراجویان باقی مانده تشکیل شده است – برای شکل دادن به این ایده که امروز کالیفرنیا است: مکانی برای پذیرش و پرورش افراد پرخطر.

جان ساتر هرگز فرصتی برای طلا ندید. او نتوانست دیدگاه خود را تغییر دهد – و دولت را ترک کرد. اما با ترک ساوتر و فرزندانش ساکنان جدید کالیفرنیا آمدند و به آینده ادامه دادند. افرادی که می توانند با تغییرات مداوم سازگار شوند؛ افرادی که در هر گوشه ای فرصتی دیدند؛ افرادی که آرزوی زندگی هیجان انگیزتری داشتند و از ترسیدن آن نمی ترسیدند.

این رؤیایی بود که توسط چند انسان گرانبها ساخته شد – اما این رویا است که در آن زندگی می کند.

اینترنت و قابلیت های بازاریابی آن

در 30 آوریل 1995 دولت و سازمان هایی که این سیستم را ساختند از ابتدا شروع به کار کردند و ترافیک اینترنت به شبکه های تجاری تحویل داده شد. در حالی که NSF هنوز هم بودجه تحقیق و تدوین رهنمودهایی را برای ارائه دهندگان شبکه تأمین می کند زیرساخت های شرکت های تلفنی و سازمان های دیگر زیرساخت های جدید ساخته و نگهداری می شوند. دانشمندانی که فن آوری شبکه را در دهه 1960 توسعه دادند می دانستند که آنچه می ساختند بسیار بیشتر از خودشان خواهد بود. با این حال هیچ کس انتظار نداشت در چند سال گذشته شاهد انفجار دسترسی و علاقه به اینترنت باشد.

طراحان اصلی فکر نمی کردند ایمیل چیزی باشد که مردم می خواستند. شبکه های تجاری دانش آموزان و حتی کافه های اینترنتی در حال تلاشی هستند

بپیوندید و بخشی از یک انقلاب فناوری باشید. برای ما مهم است که بخاطر بسپاریم که انقلاب واقعی دو دهه پیش – امروز – رخ داده است

سال گذشته فناوری فقط بر روی موج سوار شده است.

وی توانایی های بازاریابی اینترنتی را با کالیفرنیا کالیفرنیا مقایسه می کند.

چه کسی کارآفرین واقعی در کالیفرنیا گلد راش بود؟

جواب سام بران است.

وی گفت: این طلای سنگین به تقویت کننده نیاز داشت سام برنان پسر بود. او در سان فرانسیسکو یک فروشنده بود و برنان به معنای واقعی کلمه در اعتیاد به مواد مخدره مهارت داشت.

این امر او را به ثروتمندترین فرد در کالیفرنیا تبدیل می کند – اما سام برنان هرگز طلا را به دست نیاورد.

او یک طرح متفاوت داشت – طرحی که وی با اجرا در خیابان های سانفرانسیسکو با فریاد کشیدن در مورد کشف مارشال شروع به اجرای آن کرد. به عنوان شواهد بران

یک بطری گرد و غبار طلا حمل کنید. این یک ضربه بزرگ بود که باعث برانگیختن طلا می شد – و برانان را ثروتمند می کرد.

برنان قوانین تقاضا و تقاضا را به شدت می فهمید. پیاده روی وحشی او از طریق سان فرانسیسکو درست بعد از خرید هر انتخاب دسته و بیل در منطقه آمد. یک تابه فلزی که چند روز پیش به بیست سنت فروخته می شد اکنون با قیمت پانزده دلار از برنان موجود بود. فقط در مدت نه هفته سی و شش هزار دلار درآمد ».

چه کسی کارآفرین واقعی در بازاریابی اینترنتی بود؟

جواب بیل گیتس و مایکروسافت است.

بیل گیتس تصمیم به تولید رایانه های شخصی (طلا در گلد راش) را ندارد. وی تصمیم گرفت بهترین و پرکاربردترین نرم افزار را برای ساخت شخصیت انتخاب کند

رایانه ها کار می کنند (مانند انتخاب محور Brannans تابه و وانت).

و اینجاست که اینترنت گلدن راش امروز ایستاده است – یک برنامه حرفه ای برای یافتن طلا در بازاریابی آنلاین.

بنابراین نبوغ کالیفرنیا گلدن راش و بازاریابی اینترنتی گلدن راش سام برنان و بیل گیتس هستند.

ما در نرم افزار R Us Club متقاعد شده ایم که رگه طلا در تهیه نرم افزارهای حرفه ای نهفته است تا به همه افراد فرصت دهیم تا خواسته های خود را در مورد بازاریابی طلایی Gold Rush به اشتراک بگذارند.

و فقط به یاد داشته باشید … سام برنان و بیل گیتس درست بودند.

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا