10 بهانه برتر برای عدم موفقیت در تجارت موسیقی

[ad_1]

در طول سالها بهانه های زیادی از هنرمندان مشتاق شنیده ام که چرا آنها در تجارت موسیقی اینقدر موفق نیستند. من لیستی از 10 بهانه مهم برای عدم موفقیت در تجارت موسیقی را تهیه کرده ام. تفاوت در برندگان و بازندگان در این است که برندگان اقدام می کنند و بازندگان بهانه های عدم اقدام را می گیرند.

در اینجا لیستی از بهانه ها آورده شده است:

1. من خیلی جوان هستم

2. من پیر شده ام

3. پول کافی ندارم

4- ارتباط کافی ندارم

5- نمی دانم چه کاری باید انجام دهم

6. من فقط صاحب نگاه نیستم

7. افراد دیگر من را عقب نگه می دارند

8- من در شهر درستی زندگی نمی کنم

9. من بسیاری از تعهدات دیگر (فرزندان ازدواج کار و غیره) دارم

10. من به اندازه کافی قرار نمی گیرم

بگذارید یکی یکی به این بهانه ها حمله کنم.

1. من خیلی جوان هستم

جوانان زیادی بودند که در زمینه موسیقی موفق بودند. در حقیقت بیشتر افراد در جوانی کار خود را شروع می کنند. در حال حاضر افرادی مانند جاستین بیبر در نمودارهای موسیقی حضور دارند. مایکل جکسون از 5 سالگی شروع به کار کرد. Destiny’s Child در دوران نوجوانی موفقیت کسب کرد و اکنون به اعضای آنجا نگاه کنید. چه کسی از ما چیزی در مورد بیانسه نشنیده است؟ اگر جوان هستید احتمالاً به شما می گویم که شانس موفقیت بیشتری نسبت به فردی در 70 سالگی دارید. ما همچنین بهانه پیر شدن را در شماره 2 برطرف خواهیم کرد.

2. من پیر شده ام

به یاد دارم یکی از دوستانم به من گفت که اگر تا 30 سالگی در کار موسیقی موفق نشود آن را کاملا ترک خواهد کرد. خوب زمینه موسیقی بسیار عجیب است و دوست من به جای تمرکز بر ساخت موسیقی عالی و یک هنرمند بزرگ سن و سال خود را متمرکز کرد. ال جریو بیش از سی سال داشت که موفق شد. سوزان بویل اخیراً نه به دلیل سن و ظاهر بلکه به دلیل استعدادش به یک موفقیت جهانی تبدیل شد.

3. پول کافی ندارم

مطمئنم خوشحالم که زود این بهانه را قبول کردم. اگر پول ندارید باید شخصی را پیدا کنید که در حرفه موسیقی شما سرمایه گذاری کند یا یاد بگیرید که چگونه بدون استفاده از پول زیاد حرفه خود را پیش ببرید. انواع تکنیک های بازاریابی چریکی وجود دارد که هنرمندان مشتاق می توانند از آنها برای پیشرفت شغلی خود استفاده کنند. به کتابخانه بروید و کتابی درباره بازاریابی چریکی بگیرید و متوجه خواهید شد که منظور من چیست. بهتر است آن را گوگل کنید!

4- ارتباط کافی ندارم

یک بار دیگر بیایید این بهانه را برای همیشه رها کنیم. ما در عصر اطلاعات هستیم. سایت های شبکه ای مانند MySpace Facebook Twitter و بسیاری دیگر در اینترنت وجود دارد که به شما امکان می دهد تمام تماس های مورد نیاز خود را برقرار کنید. در دنیای آفلاین می توانید به کنوانسیون های صنعت موسیقی بروید تا از تجارت موسیقی یاد بگیرید و روابط پایدار برقرار کنید. من حتی نمی توانم تمام تماس هایی را که طی این سالها برقرار کرده ام به خاطر بیاورم اما هرگز نمی گویم که تماس کافی ندارم.

5. نمی دانم چه کاری باید انجام دهم

این بهانه خسته کننده دیگری است. در کتابخانه عمومی انبوهی از کتابها وجود دارد از نحوه ساخت نسخه ی نمایشی تا نحوه رزرو برنامه های خود و کسب درآمد. اگر واقعاً نمی دانید چه کاری باید انجام دهید یک مربی پیدا کنید و مسیر آنها را دنبال کنید. حتی اگر آنها را شخصاً نمی شناسید موفقیت سرنخ هایی برجای می گذارد. دریابید که آنها چه کاری انجام داده اند و آن را تکرار کنید.

6. من فقط نگاه ندارم

البته بسیاری از هنرمندان بزرگ در صنعت سرگرمی وجود دارند اما اگر فکر نمی کنید ظاهر دارید به هر حال احتمالاً باید ترک کنید. جدی ام موفقیتهای بسیار بزرگی حاصل شده است که نظاره گر نبوده است. علاوه بر این زیبایی در چشم بیننده است به این معنی که افراد مختلف به چیزهای مختلف جذب می شوند. این مسئله عزت نفس است و اگر قصد دارید در موسیقی حرفه ای شوید ابتدا باید عزت نفس خود را بالا ببرید. گاهی اوقات افراد می توانند پست باشند و اگر پوست نازکی دارید یا به راحتی آزرده می شوید این شغل برای شما مناسب نیست.

7. افراد دیگر من را عقب نگه می دارند

واقعاً؟ تا زمانی که زندانی نشوید یا کسی شما را برخلاف میل شما نگه دارد هیچ کس واقعاً نمی تواند شما را از رسیدن به اهداف موسیقی باز دارد. شما باید مرد در آینه را ببینید و ببینید برای شروع برنامه خود چه کاری باید انجام دهید.

شما برنامه ای دارید درست است؟

افراد منفی می توانند در زندگی شما وجود داشته باشند اما اگر چنین باشد اگر بزرگسال باشید می توانید خود را از منفی بودن آنها دور کنید. بسیاری از هنرمندان این کلمات را می شنوند: فکر نمی کنم بتوانید در صنعت موسیقی چنین کاری کنید. اگر کسی این را به شما گفت تا آنجا که ممکن است از او دوری کنید زیرا در خود و استعداد خود شک خواهید کرد.

8- من در شهر درستی زندگی نمی کنم

سی سال پیش شاید درست بود اما اینترنت بار دیگر این بهانه را در قلب خود جای داده است. زمانی برای کار در تجارت موسیقی مجبور بودید در شهر نیویورک یا لس آنجلس یا نشویل زندگی کنید. اینترنت زمینه های بازی را مساوی کرده است تا در هر کجا که زندگی می کنید بتوانید درآمد کسب کنید و دریابید که آیا این هدف شماست.

9. من بسیاری از تعهدات دیگر (فرزندان ازدواج کار و غیره) دارم

من در واقع مدتی با این مسئله دست و پنجه نرم کردم. من رویاهای موسیقی خود را روشن کردم تا از خانواده ام مراقبت کنم و این یک مسئله بسیار نجیب و مسئولیت پذیر بود. با این حال من هرگز دست از نوشتن و پیشبرد اهداف خود بر ندارم. من یاد گرفتم که چگونه بیت بزنم و یاد گرفته ام که چگونه خودم را بصورت آنلاین بازاریابی کنم همانطور که قبلاً بارها در این مقاله به شما گفته ام.

من کاری را که انجام می دادم بهانه نکردم. من فقط باید راهی متفاوت برای رسیدن به اهدافم پیدا کنم و این روش کاملاً مشکلی ندارد. حتی اگر مجبور شوید روزانه 30 دقیقه وقت خود را صرف انجام کاری برای تحقق رویاهای موسیقی خود کنید بهتر از این است که اصلاً کاری نکنید.

10. من به اندازه کافی قرار نمی گیرم

من می توانم این بهانه را با برخی از موارد دیگر در بالا گروه بندی کنم اما در اینجا دیدگاه دیگری در مورد مواجهه وجود دارد. اینترنت اینترنت و اینترنت! تمام آنچه شما نیاز دارید برخی از تجهیزات اساسی است و در راه یک نمایش عظیم هستید. ابتدا باید یک دوره بازاریابی چریکی را بگذرانید تا بتوانید یاد بگیرید چگونه با پول کم یا بی پول خود را بازاریابی کنید.

همچنین پیشنهاد می کنم دوربین دیجیتال و / یا دوربین فیلمبرداری تهیه کنید. می توانید تصاویر و فیلم ها را به صورت آنلاین ارسال کنید تا طرفداران خود را ببینند. آیا به اجرای زنده نیاز دارید؟ از کسی بخواهید عملکرد زنده شما را ضبط کند و آن را به صورت آنلاین در سایتهایی مانند YouTube ارسال کند. با این حال ارسال پست در یک سایت کافی نیست. شما باید بدانید که چگونه می توانید به پست های خود مراجعه کنید و به همین دلیل توصیه می کنم بازاریابی اینترنتی را یاد بگیرید.

مردم از طریق اینترنت درآمد کسب می کنند و برای موفقیت به میلیون ها نفر یا میلیون ها فروش نیاز نیست.

من مطمئن هستم که بهانه های بیشتری نسبت به آنچه در اینجا ذکر کردم وجود دارد اما فکر می کنم این موارد بیشترین چیزی است که من شنیده ام. اگر از هرکدام از این بهانه های بالا استفاده می کنید پیشنهاد می کنم نگاهی دقیق به خود بیندازید و ببینید این کار به درد شما می خورد یا خیر.

در پایان می خواهم برای شما یک نقل قول بگذارم. مطمئن نیستم کدام نویسنده است اما وقتی بهانه گیری می کنید همیشه این نکته را در خاطر داشته باشید:

بهانه گیری ابزار ناکارآمدی است. کسانی که از آن استفاده می کنند از ناکجا آباد بناهایی می سازند که هیچ ارزشی ندارند. بنابراین هیچ بهانه ای

[ad_2]

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا