[ad_1]
در طی ده سال گذشته اکثر ده آهنگ برتر در طرح بندی صفحه اعلانات سازگار بوده است. آهنگ هایی که طرفداران رادیو رادیو را اشباع می کنند دائما در حال چرخش هستند تا ما را مجذوب خود کنند. این آهنگ ها مخاطبان خاصی را جذب می کنند که غالباً به هنرجویان موسیقی اجازه می دهد از این فرصت استفاده کنند تا طرفداران جدیدی را از محبوب ترین ژانرهای موسیقی امروز به دست آورند. اما برخی از این نوع موسیقی ها امروزه درخشش دوستداران موسیقی واقعی را از دست داده اند زیرا آنها اغلب از جوانی به CD های کلاسیک روی می آورند فقط برای شنیدن موسیقی که آنها موسیقی خوبی می دانند.
اما آنچه موسیقی خوب خوانده می شود؟ به گفته مدیران صنعت موسیقی خوب هر موسیقی است که می تواند توجه مخاطب را جلب کند. با این حال؛ از نظر جمعیتی شنوندگان در اواسط دهه بیست تا اواسط دهه سی موسیقی خوب موسیقی است که ارزش آن را دارد تا سالها بعد به گوش دادن برسد که دارای کلمات و عمق است.
بنابراین اگر صنعت موسیقی طی ده سال گذشته فقط موسیقی خوب صادر کرده است پس چرا جمعیتی از شنوندگان را در اواسط دهه بیست و سی و سی سال و بالاتر از اینها پیدا نمی کنید که به آنها گوش دهید؟
بعد از بحث و گفتگو بیشتر با گروه LS Muzik در آتلانتا یک نماینده شرکت می گوید: بیشتر موسیقی منتشر شده امروز جذابیت خاصی دارد که منعکس کننده جهت خاص در آن دوره است. اگر در آن زمان وجود داشت موسیقی ناگهانی یا بد صدا در آن است. با این حال این همان چیزی است که دنباله رو خواهد رفت. یافتن موسیقی خوب بسیار نادر است [from the likes of] یک Neyo R. Kelly Usher Mary J Blige آنتونی همیلتون یا Musiq Soulchild برای نامگذاری چند مورد. این شامل موسیقی عامیانه خوب رپ موسیقی کشور انجیل جاز یا راک جایگزین از برخی از هنرمندان بزرگ که شایسته گوش دادن هستند نیز هست. اما در بین معدود نام های ذکر شده واقعاً تعداد زیادی از هنرمندان وجود ندارند که امکان ماندگاری داشته باشند. این هنرمندان فقط برای دستیابی به رکورد فروش از توان مصرف کننده تغذیه می شوند. ما واقعاً شک داریم که در ده سال آینده نیمی از آنها برای بازی در عرصه های فروخته شده حضور یابند.
این شرکت با امید به ایجاد فاصله بین جمعیت شناسان برای شنوندگان در اواسط دهه بیست تا اواسط دهه سی به دنبال بازگرداندن موسیقی خوب است که ارزش گوش دادن به آن را با تطبیق رویکرد Motown با ثبت نام در استعداد خوب و انتشار ترانه های معنادار قلب دارد.
اگرچه ایده بازگشت موسیقی خوب همان کاری است که گروه LS Muzik قصد انجام آن را دارد هنوز گروه خاصی از شنوندگان وجود دارند که این شرکت ممکن است برای پیروزی بر روی آنها تلاش کند. دلیل اصلی این امر به این دلیل است که صنعت موسیقی در طی ده سال گذشته علاقه این گروه را با موسیقی که صدای خود را دارد جلب کرده است صدایی که آنها را با آنچه که گروه LS Muzik به عنوان صداهای مرکب می بیند جلب کرده است. با این حال هنوز مشخص نیست که این شرکت چگونه می تواند از این جمعیت استفاده کند در حالی که همه می دانند آنچه صنعت موسیقی از آنها تغذیه کرده است.
به همین دلیل خط تقسیم بین دموگرافیستها در صنعت موسیقی از بین رفته است فقط به این دلیل که دوستداران موسیقی واقعی مجذوب گوش دادن به صداهای تنظیم نشده ای هستند که هیچ ماده ای ندارند. این فروش رکورد فروش را در طی ده سال گذشته فلج کرده است.
علیرغم ابتکارات هوشمند بازاریابی صنعت موسیقی برای جذب دوستداران موسیقی واقعی این تلاش به اندازه کافی بزرگ نبود تا بتواند در تصمیم گیری های خود تأثیر بگذارد تا از گوش دادن به موسیقی منتشر شده امروز لذت ببرد که بیشتر موزیک های منتشر شده امروزه به سختی طلای یا پلاتین است. همه اینها نه تنها به اینترنت مربوط می شود بلکه به این دلیل که دوستداران موسیقی واقعی در اواسط دهه بیست و سی سالگی و افراد مسن که از موسیقی خوب لذت می برند چیزی را که امروزه محبوب تر است خریداری نمی کنند. اما اگر محبوب ترین آنها Trey Songz یا Chris Brown است چگونه هر یک از هنرمندان در صنعتی زندگی می کنند که میزان موفقیت یا عدم موفقیت آنها توسط بازاریابی آنها مشخص می شود نه موسیقی آنها.
وی ادامه داد: شرکت های ضبط در نحوه ی بازاریابی و آزاد کردن این هنرمندان تا حدودی باهوش شده اند. ایده آنها در زمینه بازاریابی و راه اندازی کریس براون یا Trey Songz در روز سه شنبه به خودی خود همانطور که رابین Thick یا KJ John انجام خواهند داد یکسان نیست. فقط زیرا فروش رکورد کریس ممکن است قهوه ای یا Trey Songz باشد. در هفته اول انتشار ضعیف است زیرا بازاریابی و راه اندازی Trey Songz علیه Jon Jon در همان تاریخ هدف فروش آنها برای رفتن به طلا یا پلاتین را مسدود می کند در مقابل یک هنرمند محتمل تر که می توانست این کار را انجام دهد که یک رئیس صنعت بیشتر دارد می گوید پایه فن بالغ خود است. برای دوستداران موسیقی واقعی که از گوش دادن به موسیقی خوب لذت می برند.
این سناریو امروزه در صنعت بسیار رایج است در حالی که تاریخ انتشار آلبوم دوباره تنظیم می شود بخشی از آن به دلیل آگاهی مدیران صنعت از این رقابت است. از آنجایی که به نظر می رسد چه کسی می تواند دیگری را بفروشد مانند نسخه Kanye West و 50 Cent در سال 2007 این رقابت ها اغلب مورد استقبال قرار می گیرند. رقابت هایی مانند این باعث می شود که بازاریابی هوشمند اغلب رکورد فروش را از طریق سقف هفته اول سال انجام دهد. نسخه باعث می شود هنرمندان به پلاتین بروند. اما با چه هزینه ای برای ثبت شرکت ها؟ شرکت های ضبط می توانند میلیون ها دلار برای بازاریابی به یک هنرمند با هزینه به دست آوردن چند عاشق موسیقی واقعی بپردازند. قمار برنده معدود کسانی است که فکر می کنند دنبال کننده وفادار آنها خواهند بود. ضمن اینکه امیدوارم هنرمندان نقش خود را برای تهیه موسیقی خوب برای حفظ حفظ کنند. [the fans] خالصانه.
اما با افزایش فروش رکورد ناخوشایند هنرمندان برای حفظ وفادار نگه داشتن دوستداران موسیقی واقعی تلاش می کنند موسیقی خوبی ارائه دهند. روزهای طولانی گذشته Motown Sound Disco P-Funk و New Jack Swing است که همه ما به آن عادت کرده ایم و امروز با تمرین نمونه برداری راه خود را به موسیقی پیدا کرده ایم. بیشتر هنرمندان حس خلاقیت را از دست داده اند تا تقریباً هر چیزی را که دوستداران موسیقی واقعی را به خود جلب می کند تولید کنند. برای به دست آوردن آن بدون تلفن های مصنوعی آنها باید نمونه هایی از موسیقی هنرمندان بزرگی مانند تدی پندگرگرس یا The O’Jays تهیه کنند یا فقط آنها را به خود جلب کنند.
چگونه موسیقی می تواند تحریک تازه ای برای جلب توجه دوستداران موسیقی واقعی داشته باشد؟ خوب طبق گفته LS Muzik Group نوازندگان و هنرمندانی را که علاقه به عشق و ارزشهای خانوادگی دارند برگردانید. این می تواند درست باشد زیرا همه چیز در چرخش رادیویی سنگین مربوط به رابطه جنسی است. ارزشهای خانوادگی در آهنگهایی که امروز می شنویم وجود دارد هیچ ارزشی وجود ندارد. اکثر والدین امروز نمی خواهند فرزندانشان به رادیو گوش دهند زیرا تنها آنچه آنها می شنوند مربوط به رابطه جنسی است. از تري سونگز سكس اختراع شده گرفته تا ترانه شماره يك از R. Kelly ترانه هايي مثل اين راديو اشباع شده تا حدودي بد در دهان شنوندگان موسيقي واقعي مانده است.
با این حال هنرمندانی مانند R. Kelly که دارای یک فن قوی از شنوندگان موسیقی واقعی واقعی هستند ترانه هایی مانند شماره یک را اجرا می کنند که اغلب به خوبی انجام می شوند زیرا یک هنرمند از کالیبر خود قادر است تقریباً هر چیزی را آزاد کند و به پلاتین برود.
این نوازنده در R. Kelly به او اجازه داد تا در صنعتی که فاقد خلاقیت است بماند. با این حال وی موفق شد در حالی که استعدادهای خود را تنظیم می کند با مخاطبان خود در ارتباط باشد و مخاطبان جوان و مسن تر را با آهنگ هایی مانند شماره یک در خود جای دهد. اما آیا همین حرف را می توان در مورد یک هنرمند نیز گفت؟ [like a] سونی سونی؟ Trey Songz یک هنرمند با استعداد است با این حال البته طرفداران وی کاملاً متفاوت از R. R.ly یا Robin Thicke است نه تنها به دلیل نحوه عرضه در بازار بلکه چگونه مخاطبی را جذب می کند که موسیقی خوب را نمی فهمد بلکه به خاطر داشته باشید که چه چیزی این را در نظر داشته باشید این را بخاطر بسپارید که ما در مورد گروهی صحبت می کنیم که ممکن است پخته نشده باشد تا اینکه از دهه 1970 1980 و 1990 موسیقی خوب را بشنود.
به دلیل این عدم درک Trey Songz قادر به حفظ یک پایه فن کاملاً وابسته به استعدادهای خود به عنوان خواننده ترانه سرا و تهیه کننده است بنابراین موسیقی ایجاد می کند که ضبط وی را ارزش بازاریابی و آزادی طرفداران خود می داند. این گروه از شنوندگان بیست و پنج سال و کمتر دارند و علاقه مند به ساخت موسیقی هستند و هیچ وقت به فکر رفع نیازهای سالمندان نیستند. چرا اینطوری است؟ به نظر می رسد که اکثر ده آهنگ اول در چارت های بیلبورد توسط خود هنرمندان بیست و پنج سال و زیر ساخته شده اند که عمدتا فقط برای گروه سنی خود موسیقی تولید می کنند. این امر به نوجوانان و بزرگسالان جوان با درآمد زیاد یکبار مصرف اجازه می داد تا درآمد خود را از مشاغل پاره وقت تولد و پول تعطیلات صرف موسیقی کنند بنابراین زندگی کمی به صنعت تزریق می کنند تا زنده بمانند. پس با پیر شدن و بالغ شدن این گروه سنی چه خواهد شد؟ آیا احتمالاً آنها از این ده سال به فکر گوش دادن به طری سونگز یا کریس براون بودند؟
ترکیبی از بازاریابی خوب و استعداد خوب می تواند به دلیل گرایش امروز در صنعت هنرمندانی مانند Trey Songz را به موفقیت بزرگی تبدیل کند. به شرکتهای ضبط اجازه دهید بسته به شرایط قرارداد ثبت نام این هنرمند اکنون و احتمالاً فردا از استعدادهای خود استفاده کنند. در حالی که در روزگار موتاون موسیقی خوب تمام آنچه برای پیشبرد موفقیت این هنرمند لازم بود بود. ضروری بود که پری گوردی هنرمندانی را که می دانستند می توانند موسیقی خوب ایجاد کنند که ارزش گوش دادن به آنها بعد از سالها وجود دارد ایجاد و آزاد کنند. این روند توسعه هنرمندان تا سال 2000 به یک مؤلفه مهم صنعت موسیقی مبدل شد وقتی که ضبط علائم مدت زمان لازم را برای توسعه یک هنرمند برای طول عمر داشت.
اما اگر این روند به دنبال موسیقی باشد که در طی ده سال گذشته داغ باشد در تعارض با کارهایی است که این صنعت انجام داده است تا موسیقی خوب را با محتوای عالی متن ترانه بازگرداند و این همان چیزی است که گروه LS Muzik آرزو می کند راه خود را به این صنعت هموار کند.
با داشتن تیمی از متخصصان حرفه ای و لیستی از نوازندگان و خوانندگان با استعدادی همچون آقای تائو جونز و جکی واتسون که به دنبال تغییر مسیر موسیقی منتشر شده در صنعت امروز هستند این احتمال وجود دارد که موسیقی خوب بتواند بازگشتی بزرگ در رادیو تجاری داشته باشد.
اما نکته منفی این همه چیست؟ روند نزولی عمده یافتن هنرمندان بیشتری مانند آقای تائو جونز و جکی واتسون است که علاقه مند به نوشتن و آواز خواندن موسیقی خوب هستند. روش دیگر نحوه دستیابی به جمعیت شناسی بیست و پنج سال و زیر کسانی است که از ده سال گذشته در رادیو شنیده اند. برای این گروه شنوندگان رشد در عصری که موسیقی یا نمونه است یا از نظر صنعتی ایجاد شده است همه آنچه شناخته شده است موسیقی خوب است. با این حال ما نمی فهمیم که موسیقی آنها به کجا گوش می دهند در اصل مشتق شده است.
موسیقی از دهه 1970 1980 و 1990 اکنون یک مدرسه قدیمی برای این مخاطبان جوان است که امروز منسوخ شده اند جایی برای ایجاد صدای مفصل ران کوچکتر مانند صنایع غذایی سریع فضا ایجاد می کنند. بنابراین آنچه قدیمی بود دوباره جدید شد.
نگاهی به مونیکا همه چیز ترجمه ملودیک از دنیس ویلیامز احمقانه. این یک نمونه کلاسیک از یک هنرمند است که علاقه مند به عشق و ارزش های خانوادگی است و دارای استعدادهای عالی و یک پایه هوادار قوی است و می فهمد که این صنعت به موسیقی خوب احتیاج دارد. با این حال با وجود مخالفت هایی که در مقابل طرفداران خود برای جلب نظر به ثمر رساندن نام تجاری و مخاطب جوانتر که فکر می کند موسیقی او یک مدرسه قدیمی است بازگشت برای مونیکا یا هر هنرمند ایستاده خود از دهه 1970 1980 و 1990 دشوار است.
وی ادامه داد: برای زنده ماندن در صنعت موسیقی امروز هنرمندی که در آن روزها یک بار مورد نیاز بوده است باید استعدادهای خود را تنظیم کند تا امروز در این صنعت جای بگیرد. این لزوما به معنای تغییر سبک موسیقی نیست که سالها باعث موفقیت آنها شود بلکه آنچه انجام می دهید را به بهترین شکل انجام دهید. با گنجاندن صدای لگن کوچکتر که مخاطبان را به خود جلب می کند.
با این حال همه هنرمندان نمی توانند دوباره برای مخاطبان جوان تر تغییر و جذاب کنند. هنرمندانی مانند مونیکا می آموزند که این صنعت طی سالیان متمادی با صدای کاملاً جدیدی تغییر کرده است که سازگاری آن را تا حدودی دشوار کرده است و بازگشت به آن دشوار است. اما غالباً یک هنرمند قدیمی مدرسه می تواند مثل او پلاتین را ترک نکند. چارلی ویلسون عضو سابق گروه معروف Gap یا معمار جورج کلینتون از پارلمان – Finkeladek این هنرمندان را به عنوان نمونه ای ایده آل از چگونگی تطبیق استعدادهایشان در قایقرانی می توان برای انطباق در دسترس صنعت برای رسیدن به مخاطبان جوان تر مثال زد. . در این حالت چارلی ویلسون و جورج کلینتون توانستند با هنرمندان رپ مانند Snoop Dogg و Ice Cube برگردند.
اگرچه این استراتژی ممکن است با چارلی ویلسون و جورج کلینتون کار کرده باشد – بسیار دور از ذهن است که سایر هنرمندان دهه 1970 1980 و 1990 بتوانند به آن دست یابند. به دلیل ایجاد اختلاف نسل در صنعت موسیقی طرفداران به وضوح بین آنچه که موسیقی خوب محسوب می شود و آنچه نیست تقسیم می شوند. که باعث می شود شکاف ایجاد شود. و اگر مدیران همچنان از این مشکل غافل شوند هنرمندی که امروز فکر می کنند در سالهای آینده ستاره های قابل توجهی از فروش رکوردی رنج می برد و آنها را با یک حرفه موسیقی کوتاه مدت رها می کند. امروز امروز او رفت فردا.
[ad_2]