[ad_1]
تعریف دیکشنری دات کام از «کارآفرین» به عنوان «شخصی است که هر کسب و کار به ویژه یک شرکت اغلب با مسئولیت و ریسک بزرگ را سازماندهی و مدیریت می کند».
هنگام راه اندازی کسب وکار خود خواه یک فروشگاه سنتی حق امتیاز یا فرصت بازاریابی شبکه ای خانگی باشد همیشه خطراتی وجود دارد. آینده نامشخص است. به همین دلیل است که به آن خطر می گویند نه یقین.
ورود به دنیای تجارت آزاد می تواند به همان اندازه که هیجان انگیز است دلهره آور باشد. خطر هر چه که باشد عنصری از ترس دخیل است. حتی باهوش ترین افراد تجاری نیز در تعجب هستند که چه اتفاقی می افتد و از خود می پرسند که آیا باید به افرادی که به آنها می گویند احمق هستند و اشتباهات بزرگی مرتکب می شوند گوش دهند.
اما همیشه این را به خاطر داشته باشید: کسانی که از شرکت شما بد می گویند پولی را در حساب بانکی شما قرار نمی دهند. اگر چیزهای بد را به سمت شما پرتاب کنند خوب است که آنها را نادیده بگیرید.
کلید باز کردن درهای موفقیت پذیرش و پیروی از پنج عنصر یک کارآفرین موفق است.
1) نگرش درست را ایجاد کنید –همه چیز از اینجا شروع می شود. هنری فورد یک بار گفت: یا فکر می کنی می توانی یا فکر می کنی نمی توانی حق با توست. به عنوان یک کارآفرین ذهن شما دیکته می کند که کجا بروید و چگونه به آنجا برسید. برای ماندن در مسیر باید جلوی نیروهای خارجی را بگیرید که سعی می کنند آب سرد را روی تلاش شما بریزند. هرچه بیشتر یک نگرش هدف گرا و محصول گرا ایجاد کنید که از منفی گرایی جلوگیری می کند و به شما امکان می دهد از هر موقعیتی که با آن مواجه می شوید درس بگیرید زودتر بهترین نتایج را از کسب و کار خود خواهید یافت.
2) اهداف و مقاصد خود را مشخص کنید –وارد شدن به تجارت برای خود بدون ماموریت و اهداف مشخص برای دستیابی به همان اندازه احمقانه است که رفتن به یک سفر جاده ای بدون نقشه یا GPS. اگر هدفی برای دستیابی وجود نداشته باشد گم خواهید شد … و ممکن است هرگز راه خود را پیدا نکنید. شما باید دلیلی برای تلاش داشته باشید. باید چیزی وجود داشته باشد که در نهایت به کار شما پاسخ دهد.
و همیشه نباید پول باشد. این می تواند توانایی رانندگی با رئیس مسافرت گلف گذراندن زمان بیشتری با فرزندانتان هر آنچه که برای شما به ارمغان بیاورد باشد. تا زمانی که به هدف و مأموریت خود اعتقاد راسخ داشته باشید هیچ چیز شما را از دستیابی به آن باز نخواهد داشت.
3) رانندگی عشق و اخلاق کار را تمرین کنید –هیچ چیز در زندگی آسان نیست و هر کسی که به شما گفته است که یک راه سریع و آسان برای موفقیت وجود دارد با کمک خود مست است. برای موفقیت نیاز به خون عرق اشک اشتیاق و تعهد است همچنین یک اخلاق کاری که در سخت ترین زمان ها به شما انگیزه می دهد. شما نمی توانید انتظار داشته باشید که دنیا در مقابل شما زانو بزند فقط به این دلیل که شما یک تجارت را باز کرده اید. شما باید با تلاش خودتان این کار را انجام دهید.
4) یک سیستم بازاریابی اثبات شده را برای انجام ماموریت خود و دستیابی به اهداف خود پیاده کنید –اگر سیستمی برای فروش محصولات و فرصت های شما وجود نداشته باشد تجارت نخواهید کرد و در آب خواهید مرد. شما باید راه هایی پیدا کنید تا مطمئن شوید آنچه را که تبلیغ می کنید در مقابل افراد مناسب قرار می گیرد. این کار با آموزش خود در مورد نحوه انجام آن شروع می شود که به ناچار نیاز به یک سفر دور از منطقه راحتی شما دارد.
به یاد داشته باشید که مایکل جردن ابتدا توپ نگرفت و بهترین بازیکن تمام دوران شد. او باید کار می کرد و درس می خواند و خود را وقف آموختن چگونگی انجام کارهای بزرگ می کرد. کارآفرینان موفق با این موانع روبرو هستند. اما همانطور که همه افراد موفق به شما خواهند گفت تجربه یادگیری چیزی است که آنها را خوشحال می کند!
5) اقدام کنید و ادامه دهید هر چه برای حداکثر موفقیت –هیچ چیز ارزش هر چیزی را که یاد می گیرید و قبول می کنید ندارد مگر اینکه مسئولیتی را بر عهده بگیرید و کاری را که برای موفقیت لازم است انجام دهید. بسیاری از مردم از پرچم به عنوان «مشکل در رنج» یا «فلج در تجزیه و تحلیل» استقبال می کنند و در انجام کاری که در ابتدا قصد انجام آن را داشتند شکست می خورند زیرا در یک نیاز غیرضروری به کمال محبوس شده اند.
بدون شک با موانعی روبرو خواهید شد و مرتکب اشتباه خواهید شد. اما درس گرفتن از اشتباهات شما منجر به غلبه بر موانع می شود و به طور اجتناب ناپذیری به سطح موفقیت شما می رسد.
دنیای تجارت آزاد پر از داستان های موفقیت و شکست است. و داستان های موفقیت زاییده تعهد فداکاری و فداکاری هستند. آنهایی که شکست خوردند یا قبل از اینکه بدانند برای موفقیت چه چیزی لازم است تسلیم شدند یا به دنبال استراتژی بزرگ بعدی «سریع ثروتمند شدن» خود بودند. آنها راه حل جادویی را برای تمام دردهای خود بدون انجام تلاش لازم برای موفقیت واقعی کسب و کار می خواستند.
حقیقت این است که هیچ جادویی در داستان های موفقیتی که می شنوید وجود ندارد. کارآفرینان موفقی که نام آنها را شنیده اید با تعهد خود به توسعه کسب و کار شخصی بر چالش ها غلبه کرده اند. این پیشرفت در شرکت آنها خونریزی می کرد و به جای اینکه منتظر موفقیت در دامان آنها باشند بیرون رفتند و آن را به دست آوردند!
[ad_2]