[ad_1]
بسیار خوب پس من مطمئن هستم که هر کسی که در تجارت بازاریابی شبکه ای بوده است این پاسخ را شنیده است: آیا این نوعی هرم است؟ با این حال این سوال آزار دهنده و کمی توهین آمیز است صمیمی باشید و با نظرات مبهم پاسخ ندهید.
وقتی با این سوال مواجه می شوم ابتدا از آنها می خواهم به من بگویند که هرمی به زبان خودشان چیست؟ او اغلب ناامید می شود و نمی داند دقیقاً چه پاسخی می خواهد دریافت کند. به عبارت دیگر آنها از بازاریابی شبکه ای و قدرت مدل های کسب و کار اطلاعی ندارند.
هدف شما در این شرایط این نیست که آنها را متقاعد کنید که به شرکت شما بپیوندند یا به آنها بگویید که محصول شما عالی است. شما می خواهید به آنها در مورد هرم آموزش دهید و آنها را تشویق کنید که خودشان تحقیق کنند. دلیل اینکه شما آن شخص را در سازمان خود دوست ندارید این است که او در حال حاضر حال و هوای بدی دارد و ممکن است از همه چیز در طول مسیر شکایت کند.
هیچ کس نمی خواهد کسی را رهبری کند که فقط در حال چاپلوسی است و واقعاً برای رسیدن به چیزی آنجا نیست. قول می دهم بعد از اینکه چندین هفته هرچند چندین ماه به طور خستگی ناپذیر به این فرد آموزش دادید بعد از اینکه چگونه یک کسب وکار موفق را اداره کرد از من تشکر کنید. با این حال آن شخص کسب و کار شما یا آنها را توسعه نمی دهد زیرا نمی خواهد برای موفقیت عرق کند.
بنابراین برخی از شما که این پست وبلاگ را می خوانید ممکن است ندانید که ساختار هرمی چیست و ممکن است به خوبی هم باشد. من اینجا هستم تا به شما توضیح دهم. برای کسانی از شما که این کار را انجام می دهید برای شما خوب است !!! به عبارت ساده سیستم هرمی یک بازی پولی غیرقانونی است که در آن مبادله پول صورت می گیرد و هیچ محصول یا خدماتی ارائه نمی شود.
برای مثال اکثر طرح های هرمی مبتنی بر استراتژی هستند که افراد را مجبور می کند به دیگران بالاتر از خود پول بپردازند و سپس انتظار دارند از افرادی که زیر آنها استخدام شده اند دستمزد دریافت کنند. در نهایت تعداد کارکنان جدید توانایی پرداخت سیستم پرداخت را نداشتند و این طرح با از دست دادن پولی که برای بیشتر مردم پرداخت کرده بودند از بین رفت.
این شبیه به یک شرکت بازاریابی شبکه ای است. بر اساس همین اصول است. با این حال 3 تفاوت عمده بین بازاریابی شبکه ای و طرح های هرمی وجود دارد که در زیر ذکر شده است:
1.) توزیع کنندگان می توانند با فروش محصول و نه فقط با استخدام کارمندان حقوق دریافت کنند.
2.) طرح جبران خسارت محدود به تعداد محدود است. به عبارت دیگر محدودیت هایی از سوی شرکت بر روی طرح جبران وجود دارد که تعداد افرادی را که می توانند برای فروش پول دریافت کنند محدود می کند. این کنترل مدل کسب و کار را بادوام می کند و تئوری را که باید در اوج به دست آورید پاک می کند. با این سیستم مهم نیست که کجا می روید بالا یا پایین تا زمانی که همه فرصت یکسانی برای کسب درآمد داشته باشند.
3.) این شرکت سالهاست که وجود دارد و وجود آن ثابت شده است. بله یک کسب و کار با یک شبکه جدید وجود خواهد داشت که به تازگی شروع به کار کرده است که به جای یک سیستم هرمی قانونی خواهد بود حتی اگر سابقه تجاری ثابتی نداشته باشد. برای کسب و کارهای جدید تحقیقات زیادی انجام دهید و یک برنامه جبرانی در نظر بگیرید. اگر طرح جبرانی را نمی شناسید از کسی که می شناسید بپرسید که طرح را برای شما بررسی می کند.
جنبه دیگری که من برای خلاص شدن از شر ایده های منفی پشت بازاریابی شبکه ای و طرح های هرمی استفاده می کنم نشان دادن سیستم هرمی واقعی است که توسط مدیران عامل و مدیران اجرایی تحت پوشش قرار می گیرد و با دادن یک نام هوشمند به آنها: The Corporate Ladder. ساختار یک کسب و کار شبکه ای شبیه به ساختار یک شرکت با یک مدیر کل بالا و یک کارمند عمومی پایین است.
با این حال بزرگترین تفاوت بین این دو این است که شما در یک کسب و کار هستید که شبکه شخصی شما مدیر عامل شرکت شما می شود و کسب و کار خود را گسترش می دهد. یک کارمند عمومی به عنوان مدیر کل شرکتی که در آن کار می کند هیچ اختیاری ندارد و به درآمدی بیشتر یا بیشتر از یک فرد ارشد در ساختار سلسله مراتبی شرکت دسترسی ندارد.
بالا رفتن از نردبان کسب وکار سال ها تعهد و آموزش می طلبد اما زمان کمتری برای ایجاد یک کسب وکار شبکه ای موفق طول می کشد به خصوص با انفجار رسانه های اجتماعی. من از این پارادوکس گیج شدم و از این که ما را دیوانه خطاب می کنند که به جعبه ای بهتر برای زندگی کردن فکر می کنیم آزارم می دهد.
[ad_2]