[ad_1]
از ابتدا قوانینی در طبیعت وجود داشته است که بر رفتار وقایع در هر اتفاقی که بیفتد حاکم است. یکی از قوی ترین این قوانین غریزه بقا است. این ربطی به بازاریابی ندارد اما اگر می خواهید در این صنعت عالی باشید باید این قانون را با تجارت خود تطبیق دهید.
غریزه بقا افراد را وادار به اجتماعی بودن می کند. اعداد قدرت دارند وقتی همیشه مردم را دور هم جمع کنید و به آنها اهداف بدهید یک رهبر ظاهر می شود. رهبر گروه را به هدف خود هدایت خواهد کرد. اگر رهبر زنده و سالم باشد همه را به امان می رساند.
مردم رهبران و پیروان طبیعی به دنیا می آیند. اما اگر گروهی از پیروان را متحد کنید و از آنها بخواهید به چیزی دست یابند رهبر انتخاب می کنند. احتمالاً هر کسی در مورد آنچه از آنها خواسته شده است بهتر بداند.
این واقعیت ساده باید به شما نشان دهد که رهبری راهی برای تفکر یا تصمیم گیری است. هر کسی اگر بخواهد می تواند رهبر باشد و ربطی به میزان پول یک فرد ندارد. بیشتر به دانسته های شما و به اشتراک گذاری آن با دیگران مربوط می شود.
تمدن به دلیل این غریزه برای بقا و قوانین طبیعی قانع کننده ای که جامعه را وادار به انتخاب رهبر می کند ایجاد شد. در روزهای اولیه تمدن رهبرانی انتخاب می شدند که می توانستند دیگران را از خطرات فراوانی که جامعه خود با آن مواجه بود هدایت کنند.
این خطرات چیزهایی مانند شکار غذا و پناهگاه و محافظت در برابر آب و هوا شکارچیان و سایر گروه های مردم هستند. بنابراین رهبر بزرگترین قوی ترین و سریع ترین حیوان امروزی است که در یک گروه اجتماعی زندگی می کند.
امروزه رهبران هنوز انتخاب و دنبال می شوند اما به دلایل مختلف. مردم در حال حاضر به دلیل ارزش های مختلف مانند جامعه پول آموزش تجارت و غیره رهبر می شوند.
اگر می خواهید از این ایده در بازاریابی شبکه ای استفاده کنید باید ویژگی های رهبری خود را نشان دهید و برای تبدیل شدن به یک رهبر تلاش کنید. هر که رهبر نباشد می جنگد تا یکی شود.
هدف واقعی بازاریابی شبکه ای فروش محصول نیست پول واقعی در فرصت است و حتی اگر مردم محصول را به دلیل کیفیت آن بخرند مردم از کسب و کار سوء استفاده نمی کنند اگر نه شخصی که آن را برای او آورده است. یک رهبر است مردم وارد افراد می شوند آنها وارد شرکت ها نمی شوند.
هر سه گروه افراد؛ رهبر پیرو به زودی یک رهبر خواهد شد. یک بازاریاب شبکه ای یک کارآفرین است و هیچ دنبال کننده ای ندارد. بنابراین اگر می خواهید موفق باشید باید رهبر باشید.
برای تبدیل شدن به یک رهبر باید چندین کار را انجام دهید:
1. باید باور داشته باشید که یک رهبر هستید و مانند یک رهبر رفتار کنید.
2. برای یادگیری مهارت های ارزشمندی که با دیگران به اشتراک می گذارید باید دانشجوی صنعت شوید.
3. شما باید تمایل داشته باشید که دانش خود را بدون انتظار نتیجه به اشتراک بگذارید.
4. باید زندگی را در حالت ثروت و نه نیاز شروع کنید.
در کتاب باب پراکتور با عنوان «تو به دنیا آمدی» او و ناپلئون هیل در «فکر کن و ثروتمند شو» در مورد آن صحبت می کند. باب پراکتور آن را آگاهی از رفاه می نامد و به گفته او ناخودآگاه شما 24 ساعت شبانه روز کار می کند و شما تفاوت بین واقعی و خیالی را نمی دانید بنابراین اگر فکر می کنید موفق هستید نه تنها این کار را شروع کنید و شروع کنید. تا از مزایای آن بهره مند شوید اما دیگران خواهند دید که شما آن را دارید.
مایک دیلارد گفت که هر کارآفرین موفقی که او می شناسد تحصیلات تجاری معادل کارشناسی ارشد یا دکترا دارد و 100 درصد آنها کتابخانه ای دارند که با حساب بانکی شان مطابقت داشته باشد.
[ad_2]