[ad_1]
مارک تجاری و نحوه قرارگیری چگونه وجود دارد؟ آیا تاکنون به تفاوت بین این دو کلمه و تأثیر آنها در موفقیت شرکت و عرضه محصولات خود فکر کرده اید؟ این مشاغل و ایده های دیگر در اینترنت از این مقالات پشتیبانی می کنند.
مبارزات بازاریابی که تأثیر مورد انتظار را ندارند می توانند در هنگام درک اصلی از پویایی بازار متمرکز بر مارک هنگامی که تمرکز اصلی در موقعیت یابی قرار دارد سوء تفاهم پیدا کنند. نام تجاری و قرار دادن می تواند جنبه های مختلفی با همان ارز یا به عنوان کلیشه قدیمی در نظر گرفته شود. یک دست دیگر را می شست. بدون قرار دادن سایت اول ارزش نام تجاری طولانی مدت نیست زیرا وضعیت جایی است که تفاوت اساسی مارک در آن نهفته است. فکر کنید که موقعیت را به عنوان هدف یا دلیل عمل کنید.
یک کمپین مارک دار و بدون استراتژی GPS مانند پرتاب پول شما در باد است. او به روشی دیگر گفت؛ اکثر شرکت ها بدون استفاده از اطلاعات و داده های بازار محصولات خود را راه اندازی نمی کنند اما جای تعجب است که چند تولید کننده مگس های کور با مارک های خود مطابقت دارند بدون اینکه توجه کنند که ارزش بازار آنها در نهایت به خطر می افتد.
یک ذهنیت اساسی برای درک تفاوت بین جایگاه و مارک مثال است: مارک پینگ است و موقعیت استیک است.
برندی که صرفاً براساس شایستگی ساخته شده است باعث ایجاد آگاهی می شود جایی که هدف این است که بازار شما را بشناسد. ساده ترین رویکرد به یک برند برانگیختن پاسخ عاطفی از مخاطب مصرف کننده است که سعی در انتخاب هزاران مورد از محصول دارد. برای کالاهایی که در آن قیمت آشکارترین مزیت تبعیض در زمینه رقابت اشباع است بسیاری از بازاریابان برای دستیابی به حجم فروش مسیر آسان را از طریق ارتقاء شدید و کاهش قیمت انتخاب می کنند. متأسفانه این معمولاً سودآورترین استراتژی نیست زیرا قیمت روز خود را دارد اما مصرف کننده هنوز سوالات ذاتی دارد و اینها در تصمیمات بلند مدت تأثیر می گذارد که در نهایت باعث از بین رفتن ارزش و ماندگاری برند در بازار می شود.
تهدیدات چهار گانه ای که در جهان امروز با این بازاریابی روبرو است این است:
• رقابت اشباع
• گزینه های بیش از حد
• اضافه بار – سر و صدای سفید
قیمت
بازاریابان بی شماری هر کدام با مجموعه پیشنهادی خاص خود با همان منابع زمان علاقه و پول در حال رقابت هستند که مصرف کننده معمولی در دسترس است.
در هر رده وفور گزینه های ارائه شده فلج است. آخرین باری را به یاد بیاورید که به بسیاری از گزینه های موجود در خط شامپو خیره شده اید. آیا تعجب آور است که ما اکنون به شرایطی بنام اضطراب اضطراب تبدیل شده ایم؟
ما روزانه با بیش از 4000 پیام و بیش از 400000 واحد پیام (اطلاعات فردی) که بر روی مصرف کننده متوسط آمریکایی ریخته می شود بمباران می شویم. با صدای زیاد سفید خطر عدم نمایش آگهی شما خیلی زیاد است.
این دلیل اصلی موقعیت مکانی و استفاده از آن برش دادن یک نقطه کانونی تند در اطراف رقابتی ترین تفاوت و پرورش این تفاوت به شدت در ذهن مشتریان بالقوه شماست. او جرات کرد متفاوت باشد زیرا این بسیار مهم است اما واقعاً تعیین کرد که چرا با همه افراد در یک گروه متفاوت هستید.
سعی نکنید مکانی در جهان ایجاد کنید. رقابت خود را به دست نیاورید و بین آنها تمایز قائل شوید. در عوض با این سؤال شروع کنید – چرا؟ چرا ما وجود داریم؟ چرا کسی به ما احتیاج دارد؟ چرا ما مفید هستیم؟ چرا مصرف کنندگان هزینه و زمان خود را به سختی می پردازند؟ چرا اینقدر ارزشمند است؟ درمجموع تعریف یک حس هدف شما را از رقبای خود جدا کرده و ارزش لازم را از این روش ساده به شما منتقل می کند.
ببینید اپل چقدر قدرتمند هدف را احساس می کند و عرضه محصول بعدی برای ایجاد رشد خود را ارائه می دهد. یا چگونه بزرگترین اختراع فیس بوک ناشی از تعهد و تشویق آن برای رفتار آزمایشی در بین کارمندانش است. تمام مشاغل با رشد بالا در آینده با هدف آنها مشخص می شوند.
موقعیت یابی امروز به قوی ترین مفهوم بازاریابی تبدیل شده است! امضای موقعیت به این معنی است که سازمان محصول یا خدمات به معنای یک چیز در ذهن مصرف کنندگان بالقوه است. موقعیتت کجاست؟ چگونه بازار شما را هدایت می کند؟
اگر به یاد داشته باشید شباهت فروش را که در طول سالهای زیادی بارها در مورد استیک و زوزه زدن استفاده شده است به یاد دارید. موقعیت یابی در اطراف استیک است. مارک حول و حوش چرخش می چرخد.
موقعیت یابی حول تعیین ارزش ذاتی ارائه شده توسط شرکت یا محصول می چرخد در حالی که ذهنیتی را ایجاد می کند که بطور قاطع به ضعف ذاتی رقیب شما در مقایسه اشاره می کند. GPS با هدف تعیین تفاوت اصلی شما می تواند اطمینان حاصل کند که مصرف کنندگان واقعاً می دانند محصولات یا خدمات شما را برای دیگران چه می خواهند. به عنوان قبل از تاکتیک استراتژیک استراتژیک موقعیت یابی پایه و اساس همه ارتباطات نام تجاری می شود.
هنگامی که نام تجاری شما به طور خودکار موقعیت خاص شما را ردیابی می کند نتیجه تأثیر نام تجاری در پیوند تفاوت بین موقعیت بازار و نام تجاری شما آشکارتر است به طوری که نام و ایده در اصل یکسان و یکسان هستند.
مثال: وال مارت = قیمت ارزان. پورشه = عملکرد. Kenmore = قابلیت اطمینان.
آنچه موقعیت را به یک مزیت بازاریابی طولانی مدت تبدیل می کند این است که بر سودمندترین تفاوت های رقابتی ارائه شده به بازار متمرکز است. مثال: Redken Labs تفاوت خود را در بازار شامپو ایجاد کرد جایی که این شرکت زیبایی را از نظر علم در گروهی پشتیبانی می کرد که همه چیز فقط حباب در یک بطری بود.
ویژگی های GPS مشخص
o از حقایق کلیدی و منظره رقابتی برای تعیین روند طولانی مدت برند خود استفاده کنید.
o با کلیه نکات بازاریابی: محصول قیمت مردم اولویت ها و موقعیت مکانی آشنا شوید و آنها را در زمینه یک استراتژی گسترده سازماندهی کنید.
o اعتماد و وفاداری را بین پایگاه مصرف کننده شما ایجاد می کند.
o بهره وری هزینه را برای دستیابی به بازده بهینه سرمایه گذاری بهبود می بخشد.
o آنچه را که باید انجام شود و آنچه نباید انجام شود را تقویت می کند.
o با ایجاد حقوق صاحبان برند و ایجاد حسن نیت بر روی خود بنا کنید.
به قلب هدف می رود. از چیزی دفاع کنید یا برای هر چیزی سقوط کنید.
o برای شناسایی و توسعه بیشتر استراتژی های بازاریابی یک نقطه مشخص مشخص ایجاد می کند.
در پایان بازاریاب باید کاملاً از آنچه در مورد پویایی بازار فعلی و استفاده از اطلاعاتی پشتیبانی می کند که از تفاوت بین استراتژی های برند و موقعیت یابی حمایت می کند تأثیر بگذارد تا در سود نهایی بلند مدت آنها تأثیر بگذارد. در ابتدا اگر این استراتژی اشتباه خود را در استفاده از کمپین های بازاریابی موثر اشتباه کرده باشد می تواند بویژه تأثیر طولانی مدت بر برند آن داشته باشد. امروز مردم می خواهند بدانند كه از نظر فلسفی دفاع می كنید و برای برآورده كردن نیازهای آنها می خواهید چه كاری انجام دهید. بدون داشتن یک استراتژی موقعیت یابی مستحکم سرانجام به این برند آسیب می رسیم و با گزینه های بی شمار روز ارائه شده به مخاطبان مصرف کننده می توانید یک کاتالیزور برای از بین رفتن برند باشید.
[ad_2]