در اوایل این هفته در حالی که به یک سمینار آنلاین گوش می دادم به یاد تاریخچه طولانی بازاریابی محتوا افتادم. ما تمایل داریم که فکر کنیم هر چیزی که در شبکه کشف کردیم کاملاً جدید است یا حداقل به اندازه دهه 1990 ، زمانی که این شبکه دنیای ما را متحول کرد.
یاد جان جان؟ درست است ، تراکتورها ، ماشینهای بزرگ کشاورزی که هیچکدام از ما نمی توانیم نام ببریم؟ جان دیر بیش از 175 سال از تاسیس مؤسس این شرکت با تجهیزات مزرعه در ارتباط بوده است.
در اواخر دهه 1830 جان دیر یک شخم فولادی توسعه داد. آهنگر در ایلینویز ، دیر خیلی خوب ارزش نوک فولادی را برای کشاورزان محلی می دانست که در ایجاد شیارهای مورد نیاز برای کاشت با خاک مرکزی غربی چسبناک می جنگیدند. در سال اول خود ، 10 گاوآهن جدید را فروخت و سالانه سه بار فروش خود را سه برابر کرد.
چطور می خرید؟
این صومعه برای کشاورزان محلی که گرسنه بودند ، درسهایی را ایجاد کرد تا از روشهای بهتر رشد آن آگاهی داشته باشند ، سپس مجله ای را که هنوز هم در حال پخش است ، ایجاد کرد: شیار بازاریابی با محتوای خوب و عالی شامل ایجاد داستانهای قانع کننده است که به نقاط درد مشتری می رسد. جان دیر از نیاز دانش بهره برد؛ با تبدیل شدن به یک متخصص در کشاورزی ، دیر شروع به ساختن خود و محصولات خود برای مشتریان خود کرد.
فکر می کنید این داستان برای ما و این اطلاعات اشباع شده با قرن بیست و یکم صدق نمی کند؟ دوباره فکر کنید
بله ، ما دائماً با اطلاعات اشباع می شویم … از تلفن های خود و رسانه ها ، و از دوستان و همکارانمان. اما چقدر می شنویم و می خوانیم مفید؟؟؟ چقدر می توانیم از یکپارچگی مالی و مادی خود استفاده کنیم؟
با شروع یک وبلاگ یا خبرنامه روزانه ، هفتگی یا ماهانه درباره سلامت ، شغل شما چقدر سریع خواهد شد؟ یا ورزش می کنیم؟ یا هر چیزی که به کنجکاوی علاقه دارید؟