[ad_1]
چند بار ایمیلی دریافت کرده اید که توضیح می دهد شما مشتری بسیار با ارزشی هستید بنابراین تخفیف بیشتری می گیرید – و اینجاست – اینجا یک بلیط فروش برای خرید کالاهای بیشتر است تا ما بتوانیم از هر سه گارد سود و دارایی کسب کنیم ماه ها؟ آیا جالب نیست که این ایمیل ها در پایان هر ماه نشان داده شوند. سوال من این است؛ آیا اگر این تبلیغات ایمیل و بازاریابی را برای بیش از 10 میلیون شرکت دیگر ارسال کنم آیا واقعاً مشتری با ارزشی هستم؟ شما الان می خندید اما بگذارید لحظه ای در مورد آن صحبت کنیم.
شاید مثل این باشد که فکر کنید یخچال شما هنگام بستن در می میرد شما می دانید که چراغ خاموش است زیرا اگر دکمه ای را فشار دهید که هنگام پایین آمدن به طور خودکار به در منتهی می شود چراغ یخچال خاموش می شود بنابراین فکر می کنید در را می بندید چراغ نیز خاموش می شود. با این حال مطمئن نیستید که فقط قوانین فیزیک و حداقل قوانین اساسی فیزیک را می فهمید و فکر می کنید چراغ ها خاموش هستند. شاید ندانید که ایمیل شخصی شما به روشی مشابه به 10 میلیون نفر دیگر رسیده است اما فکر می کنید این درست است.
با این حال از آنجا که من باید کارهای زیادی را در اینترنت انجام دهم و گاهی اوقات حساب های مختلفی را با خرده فروشان و فروشگاه های مختلف پیدا می کنم اغلب ایمیل یکسانی را از همان شرکت دریافت می کنم. برای آنها بنابراین دیگر فکر نمی کنم ایمیل های مشابه آنها را ارسال کنم. من می دانم اینها به این دلیل است که آنها ایمیل های مشابه را دو بار و گاهی سه بار برای من ارسال کرده اند.
با این حال روز بعد اتفاق بسیار جالبی افتاد متوجه شدم که ایمیل ها به طور خاص برای مدل تجاری طراحی شده اند و ایمیل ها یکسان نیستند. من فکر می کردم اگر کامپیوترها در اندازه گیری مشتری و شناسایی نیازهای آنها و ارسال ایمیل های شخصی به آنها موثرتر باشند خوب است. این یک چیز خوب است و منطقی است زیرا به کاهش هرزنامه کمک می کند و اطلاعات لازم را از طریق فروش هدفمند یا بالقوه به شما می دهد.
در حقیقت با پیشرفت کامپیوترها – و متأسفانه بنیاد آزادی الکترونیک ناراحت بود – آنها اطلاعات شما را از همه شبکه ها می گرفتند و در صورت ارسال اطلاعات دقیق از طریق اینترنت آنچه را که واقعاً می خواستید برای شما ارسال می کنند. و درست است
من شخصاً و شاید مثل شما از انواع اسپم ها مانند بهبود ظاهر آقایان یا سوتین های ساخته شده سفارشی خسته شده ایم. البته من اولین مشکل را ندارم حداقل هنوز به عنوان یک پسر و مشکل دوم به عنوان یک مرد من به سوتین احتیاج ندارم البته هنوز کارهایی برای انجام وجود دارد و بازاریابی واقعاً جریان بی پایان ایمیل را کاهش می دهد و موارد زیادی را به سیل هرزنامه های غیرضروری اضافه می کند. لطفا همه اینها را در نظر بگیرید و فکر کنید.
[ad_2].