دنیای وب

من کی هستم و از کجا آمده ام و چگونه تجارت خود را به صورت آنلاین آغاز کردم

من اهل جنوب شرقی جزیره سنگاپور هستم و به صورت حرفه ای مجری اینترنت هستم. اگر از شما سؤال می شود که اینترنت کاربری اینترنت چیست ، این یک جایگزین برای یک کارآفرین است زیرا من یک شرکت آنلاین را اداره می کنم.

من فعالیت های آنلاین خود را از ژوئیه 2008 آغاز کردم اما قبل از آن ، به دلیل عدم علاقه به تحصیلات ، نمرات ضعیف و دانش محدود ، هکر بودم که پس از گرفتن بسیاری از مشاغل ، مشغول به کار شدم.

من به عنوان دستیار اداری در ژوئیه 1996 پس از پایان خدمت ملی شروع به کار کردم. اما از آنجا که حقوق تا حدودی 650 دلار پایین بود ، وی سرانجام اطلاعات ورودی را در یک شرکت مستقر در هنگ کنگ که متخصص در زمینه رایانه و لوازم اداری است ، رها کرد. اگرچه حقوق و دستمزد کمی بالاتر از 800 دلار بود ، اما تصمیم گرفتم بعد از کار دوباره به مدت یک سال به دنبال آینده های بهتر بگردم.

حال آنچه اتفاق افتاد مجموعه ای از سواری های غلتکی بود که به دلیل تصمیمات بد و جاهلی که باعث شد خانواده و نزدیکانم و به اصطلاح دوستانم به من نگاه کنند ، نمی خواستم به اشتراک بگذارم.

من شغل ورود اطلاعات را ترک کردم همانطور که قرار بود یک حرفه بیمه سودآور در Prudential ، International International Assurance و Manulife Financial باشد.

برای دو شرکت اول ، من به عنوان فروشنده از راه دور فروش کار کردم تا در هنگام نشستن در امتحانات بیمه ام ، قرار ملاقات هایی را برای نمایندگان داشته باشم که انتظارات را برآورده سازم که این ضروری است در کشور من برای هر کسی که قبل از شروع کار ، مجوز به عنوان مشاور خدمات مالی یا مشاور دریافت کند. مسیر شغلی مسیر شغلی.

اما از آنجا که من بیمه پایه خود را دو بار و سیاست های مربوط به سرمایه گذاری 3 بار شکست خورده ام ، نتوانستم ادامه دهم زیرا اولین مدیران شرکت که من برای آن کار کردم نتوانستم نقایص آزمون را تحمل کنم و هیچ ارزشی در ادامه خدماتم نمی دیدم زیرا مقامات مربوطه از یک سیستم اکتشاف بهتری نسبت به صرفاً از راه دور استفاده می کردند.

برای Manulife Financial ، وقتی که تمام آنچه که انجام دادم ، ارائه جدول فرمول بود ، چون من ریاضیات ضعیف ترین موضوع در طول زندگی مدرسه من بود ، من را به تقلب در امتحانات مربوط به سرمایه گذاری متهم کردم. با توجه به اینکه فقط یک هفته به مطالعه و درک اصول اولیه به من فرصت داده شد ، نتوانستم این کار را انجام دهم ، و تحت فشار عظیمی برای برتری قرار گرفتم تا بتوانم به عنوان مشاور خدمات مالی ، یک مدرک کامل دریافت کنم.

مانولوی من را اخراج کرد و من را از شرکت در کلیه مشاغل بیمه و شغل به مدت 5 سال اخراج کرد. و می توانم به شما بگویم چه اتفاقی افتاد که همه چیز از آنجا به لحاظ مادی ، روحی و روحی از آنجا پایین آمد.

این در آوریل 2000 بود و رقابت برای مشاغل شدیدتر از گذشته شد. من دیگر نمی توانم مشاغلی را که قبلاً انجام می دادم پیدا کنم زیرا اکثر شرکت ها زنان را ترجیح می دادند و سرانجام با داشتن برنامه ها و سیستم های خودکار برای انجام کلیه وظایف مدیریت ، هزینه های کار را کاهش می دادند.

در طول هفت سال آینده ، من در مشاغل مختلف کار کرده ام ، از جمله تله مارکتینگ مراکز تماس با کارت اعتباری ، شرکت های نرم افزاری حسابداری و شرکت های گاهشماری. من همچنین به عنوان یک شرکت کارگزاری آزاد کار کردم و با این وجود حقوق کامل 1500 دلار گرفتم.

اما در سال های 2008-2009 دقیقاً 10 سال پیش ، یعنی زمانی که من در مورد خودم و خانواده ام فکر کردم. زیرا سرانجام 3 اتفاق غیر مستقیم اتفاق افتاد.

دو مورد اول همان چیزی است که همه می دانند. باراک اوباما به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده و بحران مالی جهانی انتخاب شد در حالی که سومین تأثیر بحران مالی جهانی بر پدرم بود.

حال پدر من علاوه بر معلم ، سرمایه گذار در سهام و سهام بود. اما این که آیا او در برادران لمان سرمایه گذاری کرده است و چقدر او سرمایه گذاری و از دست داده است ، این سؤالات برای من و خانواده من یک راز باقی مانده است. اما آنچه من می دانم این است که پس از اعلام این خبر ، وی وارد افسردگی و ناامیدی شد که به عنوان جنون دیده می شد.

قبل از آن ، او به تمام دوستان خود – که از او قرض گرفته شده بود – برای بازگشت پول خود و پس از آن شورای CPP (صندوق پس انداز مرکزی) – که یک نهاد دولتی بود ، – برای بازپرداخت همه حقوق بازنشستگی های خود ، حقوق بازنشستگی ، بهداشت و درمان و مسکن ما را اداره کرد.

پس از گذشت حدود 3 ماه ، وی توسط پزشک تشخیص داده شد که از مرحله نهایی سرطان کبد که دو سال قبل از بحران مالی جهانی داشت ، رنج می برد. خسارات وی وضعیت وی را بدتر كرد و وی در 25 ژوئن 2009 درگذشت.

این روزی بود که من تصمیم گرفتم به اعتماد به مافوق و حتی دولت حتی در برابر خواست مادرم زندگی نکنم.

حدود 3 ماه قبل از بحران مالی جهانی ، من علاقه خود را به توانایی کسب درآمد آنلاین توسعه دادم. دو برنامه اول کار با پردازش ایمیل و شغل ورود اطلاعات از خانه بود. متأسفانه علیرغم پیروی از دستورالعمل های پیام ، من هیچ پولی نگرفتم.

در برنامه سوم که به آن پیوستم – و همچنین به برنامه ورود داده – نه تنها دلار اولم بلکه 100 دلار اولم را شروع کردم و از آنجا برای اولین بار 1700 دلار درخواست کردم.

از آنجا که برخلاف دو برنامه دیگر ، من نه تنها برای تبلیغ برنامه ای که به آن پیوستم ، بلکه بسیاری از برنامه ها ، محصولات و خدمات دیگر نیز هدایت شدم. این هم زمانی که با بازارهای آنلاین مانند Paydotcom ، ClickBank و Amazon آشنا شدم.

اما تنها پشیمانی من ، علی رغم کسب درآمد آنلاین ، برای نجات پدرم از مشکلات سلامتی مالی وی و در نهایت کافی نبود. در واقع ، به عنوان یک آسیایی باید از هماهنگی خارج شود ، من فقط می توانم با خانواده های خود برای پوشش خانواده و خانواده خود همکاری کنم.

اما من انجام ندادم. در عوض من سهم خود را از میراث پدرم استفاده کردم و بیشتر در بازاریابی اینترنتی سرمایه گذاری کردم. اولین دوره هایی که توسط اوین چیا و جاز لای ارائه شده است – کارشناسان محلی که من در وبینارها و سایر بازاریاب ها ملاقات کرده ام که آنها را به عنوان مشترک و مشتری توصیه کرده اند. علاوه بر دوره های آموزشی ، در بسیاری از ابزارها و منابع برنامه نیز سرمایه گذاری کرده است.

جستجو برای کلمات کلیدی ، ایجاد محتوا و سازندگان وب سایت. یا دسک تاپ و وب را بارگیری کنید.

این پایان سال 2009 و آغاز سال 2010 بود – این نشانه انتقال برای من در زندگی و تجارت بود. اما مانند هر چیز دیگر ، زندگی فراز و نشیب هایی دارد اگرچه من انعطاف پذیری را برای کار و کسب هر مکانی در هر زمان که می خواهم دارم.

علاوه بر اینکه در لیست ساختمان سازی و بازاریابی ایمیل به عنوان اصلی ترین مبانی بازاریابی آنلاین درگیر شدم ، در ساخت سایت های طاقچه و رسیدن به صدر گوگل برای رتبه بندی جستجوی رایگان و ترافیک وسواس داشتم. هرچه سایت های شما بیشتر باشد ، میزان مواجهه و درآمد بیشتری نیز می توانید کسب کنید.

اما به دلیل برخی اقدامات غیر اخلاقی توسط بازاریابان آنلاین که به صنعت بازاریابی اینترنتی شهرت بدی داده اند ، گوگل یک سری تغییراتی را در سایت های سطح پایین ایجاد کرده است که به عنوان محتوای کم کیفیت دیده می شوند و فقط می خواهند بازاریاب ها برای درآمدزایی آنها را قرار دهند.

در سال 2013 ، وی به بازاریابی وابسته به آمازون تغییر یافت. در مقایسه با محصولات دیجیتال مانند کتابهای الکترونیکی ، فیلم ها و برنامه های آموزش الکترونیکی ، فروش کالاهای فیزیکی آسان تر بود اما کمیسیون ها بسیار پایین تر بودند. این امر به دلیل کارکنان انبار ، حمل و نقل و حمل و نقل است که کل معیشت خود را به دست می آورند تا اطمینان حاصل کنند که مشتریان آنچه را برای آنها پرداخت کرده اند در شرایط عالی و به موقع دریافت کنند.

به علاوه ، ساختن فروشگاه های تجارت الکترونیک با کیفیت بالا مدت زمان زیادی طول کشید ولو اینکه فقط محصولات دیگران را تبلیغ می کردم و نه کشورم. با این وجود ، ترفند موفقیت این است که سایت های وابسته شما نباید معمولی به نظر می رسند بلکه مواردی هستند که واقعاً مشتریان بالقوه را به خود جذب می کنند.

بعد از 4 سال ، من چیزی را که از ارتقاء محصولات دیجیتالی و فیزیکی به عنوان یک شرکت فرعی و فروش کالا آموخته ام ، جمع آوری کرده ام ، همانطور که در به اشتراک گذاری آنچه من آموخته ام و می دانم تاکنون در طی 10 سال بازاریابی آنلاین است.

نمایش بیشتر

مجله خانواده هیلی بیلی

مجله علمی، سرگرمی هیلی بیلی علاقمند در زمینه های مختلف روز و علایق کاربران هر روز مطالب مورد علاقه خود را در این سایت به انتشار برای شما قرار میدهد.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا