دنیای وب

پسران و آنها خواهند آمد؟

بسیاری از شرکت های صادراتی در تمرکز برنامه ها و تلاش های خود برای ایجاد یک محصول یا خدمات “بهتر” که می توانند امیدوار باشند خودشان “فروش” می کنند ، اشتباه می کنند.

متأسفانه ، این به ندرت صادق است. بنابراین شرکت ها چه می کنند؟

پاسخ کوتاه این است که اطمینان حاصل کنید که بازاریابی مؤلفه مهمی از برنامه تجاری شما مانند عناصر تولید ، لجستیک ، مدیریت مالی ، فروش و خدمات به مشتری است.

جواب طولانی کمی پیچیده تر است. اگر کتاب های درسی را در این زمینه می خوانید ، نشان می دهد که 4-10٪ از فروش شما باید به تلاش های بازاریابی شما اختصاص یابد.

در این زمینه ، بازاریابی مربوط به تولید مشتریان بالقوه است ، این امر در مورد جذب مشتریان جدید به تجارت شما و حفظ مشارکت مشتریان موجود است و امیدواریم گزینه های کم و بیش گرانتری را خریداری کنیم.

اما اگر شما نیز مانند بیشتر صادرکنندگان استرالیا در واقع یک شرکت کوچک و متوسط ​​هستید ، این نوع از کل اختصاص درصد می تواند تقریباً بی معنی باشد. به خصوص اگر در بازارهای “گران” مانند ایالات متحده ، اروپا یا ژاپن کار می کنید.

بنابراین ، بهتر است به این موارد توجه کنیم:

الف) تقسیم بازار – مشتریان شما به احتمال زیاد ، کجا هستند ، چگونه و در حال حاضر خریداری می کنند ، تحت تأثیر چه کسانی قرار گرفته اند و آنها را تحت تأثیر قرار می دهد.

ب) برنامه خوب – مشاغل کوچک از قرار دادن تمام تخم مرغهای خود در یک سبد ، تجمل کافی ندارند ، شما باید در مورد گزینه های مختلف بازاریابی موجود ، خلاقانه فکر کنید.

ج) برنامه خوب – هدف این است که سعی کنید پیام خود را با توجه به بودجه خود ، هر چند وقت یک بار به بخش مشتری هدف تحویل دهید. استفاده از انواع کانال های بازاریابی ، از جمله بسیاری از کانال های کم هزینه یا رایگان ، برای تبلیغ مکرر خود ، معمولاً مؤثرتر از پرداخت هزینه بازاریابی بزرگ یا گران است.

د) برنامه قابل اندازه گیری – البته همه را نمی توان اندازه گیری کرد ، اما شما باید اطمینان حاصل کنید که شانس خود را در دانستن تکنیک های موجود در بازاریابی خود که منجر به نتیجه می شوند ، افزایش می دهید. بنابراین ، هر جا که باشید ، سعی کنید برخی از قابلیت های “ردیابی” را ایجاد کنید – حتی اگر این فقط تنظیم Google Analytics باشد یا از هر مشتری جدید سؤال کنید که چگونه درباره شما می شنوند.

البته همه موارد فوق آسانتر از انجام است. اما اگر می خواهید پایه مشتری خود را بفهمید و به مرور زمان رشد کنید ، این کار باید انجام شود. خوشبختانه با اتصالات کم هزینه و ظهور اینترنت ، لازم نیست که گران باشد. هنگامی که بخش هدف را درک کردید ، می توانید بازاریابی را بهتر منعکس کنید تا نیازها ، ارزشها ، رفتارها و مکانهای آنها را منعکس کنید.

همچنین این روزها تعداد زیادی گزینه بازاریابی در اختیار شرکت ها قرار گرفته است. اینها می توانند شامل تکنیک های سنتی باشند. تبلیغات رادیویی ، تلویزیونی یا چاپی ، نمایش های تجاری ، نامه های مستقیم ، کلامی ، کوپن های تخفیف یا تبلیغات ، ضمانت بازاریابی ، صحبت های عمومی ، روابط عمومی و حتی وب سایت ها ، که اکنون ابزار بازاریابی “منسوخ” محسوب می شوند.

علاوه بر فن آوری های مدرن؛ – بازاریابی باند ، کمپین های ویروسی ، بازاریابی “سبز” یا مسئولیت اجتماعی شرکت ها ، رسانه های اجتماعی (توییتر ، فیس بوک ، وبلاگ ها) ، کمپین های تلفن همراه ، تاییدیه های مشهور ، کمپین های نانو و لیست ادامه دارد.

واقعیت این است که چه شما یک غول بزرگ شرکت باشید یا یک استارتاپی مثل سه دوست مستقر در سیدنی که در پشت طراح آنلاین کفش “رپتورهای” طراحی شده اند – باید فن آوری های سنتی و مدرن را در برنامه بازاریابی خود بگنجانید.

استرالیا بازاریابی رسانه ای ایالات متحده و DMG موافق هستند. “در حالی که بسیاری از حواشی حول محور رسانه های اجتماعی و سراسر اینترنت می چرخد ​​، بازاریابی مؤثر در واقع نیاز به یک رویکرد یکپارچه برای اشتراک گذاری مجدد مطالب دارد که از کلیه منابع از جمله چاپ ، تلویزیون ، رادیو ، پادکست ، توییتر ، فیس بوک ، وبلاگ ها ، ویدئو و موارد دیگر بهره مند می شود.” شرکت بازاریابی رسانه ای DMG Susan Fitzpatrick-Napier.

“برای شرکتهایی که دارای بودجه هستند ، توصیه می کنیم بهترین کاری که می توانند انجام دهند ، تولید محتوای اصلی با کیفیت بالا یا از طریق رسانه یا ایجاد خودشان باشد – سپس از آن در همه جا استفاده کنید تا افرادی که برای شرکت مهم هستند را تحت تأثیر قرار دهند.”

“در DMG ما معتقدیم که وب سایت برای همه بازاریابی شرکت ها ضروری است. همه موارد باید به سایت بازگردند ، مناطق مختلفی که برای مخاطبان خاص طراحی شده اند ، اما سایت مقصد ، هدف است.”

نه تنها دلار بیشتر تمدید می شود. بسیاری از افرادی که در ابتدا استفاده از تکنیک های بازاریابی مانند رسانه های اجتماعی را در نظر می گیرند ، اغلب فکر می کنند که ایده آل هستند زیرا می توانند یک گزینه کم هزینه و با دسترسی بالا باشند.

اما صادرکنندگان باید مراقب باشند که به این طریق ، تا حدودی 2D به فکر رسانه های اجتماعی یا هر روش بازاریابی نباشند.

همانطور که در مقاله CCNMoney آمده است: “در دنیایی که مشتریان ناراضی می توانند در مدت زمان لازم برای خلاص شدن از یک وبلاگ بد شما را در سطح جهان تعقیب کنند … مدیریت شهرت سخت تر می شود …”

بنابراین صادرکنندگان باید جوانب مثبت و منفی همه فن آوری هایی که از آنها استفاده می کنند را درک کنند و برای مدیریت خطرات منفی تلاش کنند.

یک نمونه کلاسیک از این قرار دادن “مشهور” است.

در نوامبر سال گذشته ، روزنامه های انگلیس با خوشحالی اعلام كردند كه “كمتر از 24 ساعت از اعلام خطبه سلطنتی ، لباس ایسا آبی كه كیت میدلتون در لندن فروخته بود ، فروخته شده است.”

اگر تأمین کننده بتواند به سرعت گسترش یابد تا ناگهان در سفارشات افزایش یابد ، این موفقیت مشهور مشهور است و باعث فروش و روابط عمومی می شود. اما اگر بسیاری از مشتریان ناامید و عصبانی نتوانند محصول را خریداری کنند ، می تواند فاجعه بار باشد.

سایر نگرانی های احتمالی مربوط به آنچه من 3C از مارک و انجمن مشهور می نامم – اعتبار ، سازگاری و سازگاری. اگر افراد مشهور که از محصول یا خدمات شما استفاده می کنند دارای شهرتی هستند که با شرکت شما سازگار باشد ، ممکن است آسیب احتمالی به برند و فروش شما اهمیت داشته باشد.

اما اگر 3C تراز شود – می تواند طلای خالص باشد.

نمونه بارز این مورد از حیاط خلوت ما کاملیا فرانکس است که ملقب به ملکه کفتان است. وقتی فیلم سینمایی اپرایی در مقابل خانه اپرای سیدنی فیلمبرداری شد که یکی از خلاقیت هایش به عنوان یک کافه پوشیده بود ، او با شادی می رقصید. این عکس در سراسر اینترنت ، نشریات بین المللی و حتی در روزنامه های “جدی” مانند نیویورک تایمز ظاهر شد – و فکر کردن به روند نزولی از نظر 3C دشوار است.

اما ترفند واقعی کلیه شرکتهایی که قادر به هماهنگی یا دریافت مشهور “تایید” در خطا هستند ، استفاده مجدد از مواد است. داستان ها و تصاویر موجود در وب سایت شرکت ، که در وبلاگ ها ذکر شده است ، باید در گروه های مطبوعاتی در اینترنت و هر جای دیگری که ممکن است مشتریان هدف آنها در مورد آن بخوانند ، درج شود.

بسیار مهم است که می تواند هنگام تلاش برای دستیابی به حساب های جدید نیز استفاده شود.

بنابراین قدرت واقعی صرفاً ضربه زدن به لحظه نیست بلکه استفاده و استفاده مجدد از آن برای ایجاد مشارکت مشتری فعلی و آینده و رشد فروش است.

مطالعه موردی

داستان جو لاپیج در مورد چگونگی استفاده از آن برای نشان دادن آن در نمایش دیوید لترمن برای به دست آوردن یک حساب کاربری جدید ، مثال بسیار خوبی برای استفاده مجدد از این فرصت ها است ، نه فقط برای تولید سرب بلکه برای مذاکرات بزرگ قرارداد.

وقتی در فرودگاه جان کندی از هواپیما خارج شدم و در آنجا به یک نمایش بزرگ با یک توزیع کننده بزرگ ساحل شرقی ، تلفن همراه من زنگ زد و شرکت روابط عمومی فریاد زد: “اوه خدای من ، خدای من – حدس بزن چه چیزی – لیتر کویتر فقط به دیوید لترمن پخش شد!” !

همان بخش با توجه به جو معادل تقریبا 60،000 دلار رسانه ارزیابی شد و به حدود 3.5 میلیون بیننده رسید. اما مهمترین چیز این است که جو در ادامه با آن قسمت انجام داد.

جو می گوید: “من قسمت را به سرعت خریداری کردم.” هزینه کمترین بود و من توانستم آن را به ارائه خود اضافه کنم که بعداً در روز به خریدار جدید بالقوه در ساحل شرقی ارسال می کردم.

وی گفت: “خریدار بسیار لمس شد و بلافاصله سفارش داد ، فقط برای دو برابر دوباره زمانی که دو روز بعد به لس آنجلس بازگشتم. ما این مختصر را در سه بازار صادراتی نگه داشته ایم ، با اندکی تغییر در اینجا و آنجا. دیدگاه عجیب و غریب هرگز جلب توجه نمی کند. رسانه ها … پس می توانم در انتهای پیام جدی درباره محصول خود و بسته شدن فروش از آن استفاده کنم. “

نمایش بیشتر

مجله خانواده هیلی بیلی

مجله علمی، سرگرمی هیلی بیلی علاقمند در زمینه های مختلف روز و علایق کاربران هر روز مطالب مورد علاقه خود را در این سایت به انتشار برای شما قرار میدهد.

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا