ارز دیجیتالبرترین های کسب و کار

تحلیل بنیادی در ارز دیجیتال

سرمایه گذاری در بازارهای مالی همواره یکی از راه های کسب سود در بلند  مدت و حفظ سرمایه در برابر تورم می باشد. خیلی از افراد برای خرید یک خودرو شاید ماه ها وقت بگذارند و در مورد آن تحقیق کنند اما زمانی که وارد بازار مالی می شوند تنها با شنیدن یک اسم یک یک سهم یا ارز اقدام به خرید آن بدون تحقیق یا داشتن علم خاصی می کنند. از دیدگاه سرمایه گذاران سنتی، تحلیل تکنیکال و فاندامنتال دو بال یک سرمایه گذار هستند که همواره باید یک سرمایه گذار از این دو به صورت همزمان استفاده کند تا بتواند نتایج مناسبی بدست آورد. اما تحلیلگران مدرن دیدگاه متفاوتی دارند.

از منظر تحلیلگران مدرن، در حال حاضر در بازارهای نوین مالی، سه تحلیل کلی برای بازارها وجود دارد که با دیدگاه سرمایه گذاران سنتی متفاوت است. از دیدگاه این تحلیلگران، هر سرمایه گذار باید مسلط به تحلیل های فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال باشد. در بازار ارز دیجیتال، علاوه بر این تحلیل ها، تحلیل دیگری به نام تحلیل آنچین وجود دارد که از دیدگاه معامله گران زیر مجموعه تحلیل فاندامنتال دسته بندی می شود. ما در این مقاله قصد داریم دیدگاه تحلیلگران سنتی و مدرن در مورد تحلیل فاندامنتال مورد بررسی قرار دهیم.

تحلیل فاندامنتال چیست؟

تحلیل فاندامنتال یا تحلیل بنیادی یک روش برای محاسبه ارزش ذاتی سهام، ارز یا هر چیزی است که در بازارهای سرمایه های مورد معامله قرار می گیرد. این تحلیل به ما کمک می کند تا با بررسی عوامل اقتصادی، روند بازارهار را بهتر تشخیص دهیم. تحلیلگران بنیادی تمام عوامل مرتبط با یک سهام یا ارز مورد بررسی قرار می دهند، از اخبار مرتبط گرفته تا اقتصاد کلان و حتی شرایط صنعت و وضعیت اقتصادی کشور مبدا آن صنعت.

هدف نهایی تحلیل بنیادی رسیدن به مدلی است که بتوانند تعیین کنند آیا قیمت فعلی سهام بیش از ارزش ذاتی است یا کمتر از ارزش ذاتی. در تحلیل فاندامنتال ما از دید کل به خرد حرکت می کنیم و تمام عوامل مورد بررسی قرار می دهیم. ما برای بررسی ارزش یک سهام دو تعریف کلی داریم، ارزش بازاری و ارزش ذاتی.

ارزش بازاری برابر است با تعداد سهام ضرب در قیمت سهام و ارزش ذاتی بر مبنای تولیدات و دارایی های آن سهام تحلیلگران فاندامنتالیست مشخص می کنند. در بازار ارز دیجیتال، ارزش ذاتی بر مبنای تحلیل آنچین بدست می آورند که در ادامه به آن می پردازیم.

تفاوت تحلیل فاندامنتال و تکنیکال

تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی، به تحلیل گفته می شود که شما با بررسی روند قیمت در گذشته، به پیش بینی روند قیمت در آینده می پردازید. شما با یادگیری تحلیل تکنیکال می توانید نواحی عرضه و تقاضا پیدا کنید و نقاط ورود بهینه تری برای تزریق پول به بازار مالی پیدا کنید.

هیچ گاه نمی توان گفت که کدام تحلیل به دیگری برتری دارد، اصطلاحی قدیمی است که می گویند تحلیل تکنیکال و فاندامنتال دو بال یک سرمایه گذار هستند، این جمله به این معنی است که باید هر سرمایه گذار از هر دوی این تحلیل ها به طور همزمان استفاده کند. اما اگر شما تریدر هستید و در زمان هایی که خبر فاندامنتالی خاصی منتشر نمی شود، صرفا می توانید از تحلیل تکنیکال استفاده کنید ولی برای سرمایه گذاری های کوتاه مدت یا بلند مدت حتما باید از هردوی این تحلیل ها استفاده کنید. حال که با تحلیل تکنیکال آشنا شدید با هم بررسی به مقایسه تحلیل تکنیکال و فاندامنتال می پردازیم:

تحلیل بنیادی به مقایسه عملکرد و روندهای مالی شرکت مورد مطالعه با شرکت های رقبا می پردازد. در حالی که تحلیل تکنیکال بر اساس کندل ها و نمودارها در گذشته و بررسی سیکل هایی که در آن قرار داریم به بررسی شرکت مربوطه در کوتاه مدت و بلند مدت می پردازد.

تحلیل فاندامنتال روند کلی شرکت یا ارزها بر مبنای عملکردشون بدست می آورد، شما با تحلیل فاندامنتال با بررسی داده ها و نتایج مالی شرکت ها می پردازید. بر مبنای همین داده ها به پیش بینی آینده شرکت و مقایسه همین داده ها با شرکت های رقیب می پردازید و عملکرد شرکت ها با هم مقایسه می کنید. در نهایت به یک مدل خاص بهینه برای شرکت در آن حوزه می رسید و بهترین شرکت در آن حوزه را انتخاب می کنید. اما در تحلیل تکنیکال صرفا با کندل ها و چارت سروکار دارید و نهایتا می توانید شاخص مخصوص آن حوزه با خود شرکت مقایسه کنید.

تفاوت تحلیل فاندامنتال با تحلیل سنتیمنتال

تحلیل سنتیمنتال روش دیگری از تحلیل است که نسبت به تحلیل تکنیکال و فاندامنتال جدید تر است. این تحلیل بر مبنای عملکرد معامله گران، احساسات، نظرات و خیلی المان های دیگر به تحلیل بازار می پردازد. شما با بررسی این تحلیل می توانید متوجه شوید که اقبال به سمت سهم شما وجود دارد یا خیر؟! در بازار ارز دیجیتال، تحلیل سنتیمنتال کارایی بسیار بالایی دارد. به طور مثال، اگر یک ارز، تیم قوی رسانه داشته باشد می تواند با تبلیغ در رسانه هایی که تحلیلگران ارز دیجیتال در آن فعالیت بیشتری دارند مثل توییتر، روند آن ارز را تغییر دهند. این تیم ها با برپایی طوفان توییتری یا کمپین های تبلیغاتی به تبلیغ گسترده ارز خود می پردازند و باعث دیده شدن بیشتر می شوند و در نتیجه، باعث پامپ ارز خود می شوند.

اصل و بنای تحلیل فاندامنتال بر مبنای یافتن ارزش ذاتی یک ارز یا سهام است ولی در تحلیل سنتیمنتال، شما با بررسی داده ها به دنبال سهام هایی هستید که بیشتر در شبکه های اجتماعی دیده شده  و جدیدا این داده ها توسط الگوریتم های خاص توسط ربات ها جمع آوری می شود.

مقایسه تحلیل فاندامنتال، تکنیکال و سنتیمنتال

تحلیل تکنیکال بر مبنای الگوی های قیمتی و شاخص های فنی با بررسی داده های گذشته یک سهام به پیش بینی روند آتی قیمتی می پردازد. تحلیل تکنیکال به تنهای توانایی تشخیص روند آتی بازار را ندارد و نمی توان تنها قطب نمای شما برای رسیدن به مقصد باشد.

تحلیل فاندامنتال، به شما کمک می کند بتوانید یک سهام یا ارز بهتر بشناسید و با تمامی نقاط قوت و ضعف آن آشنا شوید. شما با کمک تحلیل فاندامنتال می توانید از نظر کلان روند بازار ها بررسی کنید و روند کلی بازارها بهتر تعیین کنید. پس اگر بتوانید تحلیل تکنیکال را با فاندامنتال ترکیب کنید قطعا می توانید یک سهام یا ارز در بهترین نقطه خرید کنید.

اگر دنبال نوسان گیری در کوتاه مدت هستید می توانید با ترکیب تحلیل سنتیمنتال و تکنیکال به نتایج بسیار مطلوبی برسید. به عنوان مثال می توانید یک ارز که در شبکه های اجتماعی بسیار ترند شده را پیدا کنید و با استفاده از تحلیل تکنیکال بهترین نقطه ورود را پیدا کنید و سود بسیار خوبی بدست آورید.

انواع تحلیل فاندامنتال در بازار ارز دیجیتال

در بازار ارز دیجیتال عوامل و المان های بسیاری وجود دارد که می تواند روی قیمت و چارت ها تاثیر بگذارد. به دلیل اینکه بیت کوین در مقابل دلار معامله می شود، ما باید روند چارت شاخص دلار یا همان اقتصاد کلان ایالات متحده بررسی کنیم. تحلیل آنچین، نیز یکی دیگر از تحلیل هاست که به ما کمک می کند تا بتوانیم روند قیمت ارزها بهتر درک کنیم. هر ارزی توسط تعداد توسعه دهنده ایجاد شده است، توسعه دهندگان با داد یک نقشه راه در مورد آینده ارز، اخبار فاندامنتالی منتشر می کنند که می تواند روی ارز تاثیر مثبت یا منفی بگذارد. ما در این بخش قصد داریم به تمامی عوامل تاثیر گذار بر روی هر ارز بپردازیم.

اقتصاد کلان

اقتصاد کلان به ارزیابی عملکرد در سطح کلان و جهانی می پردازد. هنگامی که شما به تحلیل این مبحث می پردازید مواردی باید به بررسی مواردی همچون تورم، بیکاری، رشد اقتصادی، نوسانات اقتصادی و بسیاری المان دیگر بپردازید. در چند سال اخیر با توجه به اتفاقاتی همچون کرونا و تغییر رویکرد سیاست های پولی دولت ها در قبال این پدیده، هیچکس نمی تواند منکر تاثیر بسیار زیاد اقتصاد کلان بر بازار ارز دیجیتال شود. بعد از اینکه بیت کوین توانست به بازارهای مختلف جهانی راه پیدا کند و جایگاه خود را در اکثر بورس های بزرگ دنیا بدست آورد، بیشتر تحت تاثیر نوسانات جهانی قرار گرفت.

 بعد از انتشار خبر ویروس کرونا در سطح جهانی نگرانی های زیادی در مورد این ویروس ایجاد شد و بیت کوین با همین خبر تا سطح 3 هزار دلار هم ریزش را تجربه کرد. بعد از این اتفاق ایالات متحده شروع به سیاست انبساطی در سیاست مالی خود کرد و باعث تزریق پول بیشتر در بازارهای ریسک پذیر همچون کریپتو شد ولی با گذشت مدتی برای مدیریت تورم خود مجبور شد که به افزایش نرخ بهره روی آورد و این امر باعث خروج پول از تمامی بازارهای مالی شد و ریزش ها به طور همزمان شروع شد. این سیاست توانست باعث ریزش بیت کوین از 69 هزار دلار تا 15 هزار دلار شود و خیلی از افراد در این مدت سرمایه های بسیاری از دست دادند. بیت کوین که تازه به بلوغ رسیده، هنوز نتوانسته خیلی از روند های و اتفاقات را تجربه کند ولی در همین مدت خیلی از معامله گران متوجه شدند که بررسی اقتصاد کلان می تواند روند کلی بازار ارز دیجیتال را تا حدودی تعیین کند.

تحلیل آنچین

یکی از اصلی ترین ویژگی های شبکه های غیر متمرکز داشتن دفتر کل و بلاکچین است. این ویژگی به شما اجازه می دهد تا داده ها با شفافیت بسیار زیادی بررسی کنید. شما به راحتی می توانید به تمامی تراکنش ها و اتفاقات درون شبکه دسترسی داشته باشید. به تحلیل داده های درون شبکه بلاکچین ، تحلیل آنچین یا تحلیل درون زنجیره ای گفته می شود.

یکی از ویژگی های اصلی بیت کوین حفظ حریم خصوصی افراد در شبکه است. شما با انجام تراکنش هویت خود را فاش نمی کنید و می توانید به راحتی به صورت ناشناس فعالیت کنید. بیت کوین در عین وفاداری به اصل حریم خصوصی، یکی از شفاف ترین شبکه های مالی در جهان را داراست. شما با استفاده از تحلیل آنچین می توانید تراکنش های خرید و بزرگ بازار بررسی کنید و با توجه مقدار و زمان این تراکنش ها به پیش بینی روند آتی بازار بپردازید. المان های بسیار زیادی در تحلیل آنچین دارد که شما می توانید به راحتی به بررسی آنها بپردازید و روند های بلند مدت را بررسی کنید. تحلیل آنچین بیشتر در تحلیل های بلند مدتی و سرمایه گذاری استفاده می شود.

تحلیل فاندامنتال ارز مورد نظر

تحلیل فاندامنتال در بازار ارز دیجیتال نیازمند مطالعات عمیق در این حوزه دارد. زمانی که قصد دارید یک پروژه به صورت فاندامنتالی در این بازار بررسی کنید باید عوامل مختلفی را مورد بررسی قرار دهید. از جمله مهم ترین عواملی که باید بررسی کنید عبارت اند از:

1-ارزش بازار یا مارکت کپ: ارزش بازار به زبان ساده یعنی تعداد ارز مورد نظر ضرب در قیمت هر واحد ارز. ارزش بازار به شما کمک می کند تا کل سرمایه آن پروژه تعیین کنید. هرچقدر ارزش بازار یک ارز بیشتر باشد، ریسک سرمایه گذاری پایین تر می آید.

2- مقدار موجودی کوین ها: تعداد کوین های موجود و اینکه چه مقدار کوین در آینده منتشر می شود می تواند به شما کمک کند تا متوجه بشوید چه مقدار تورم توکنی در این پروژه وجود دارد. در صورتی که مقدار انتشار کوین ها به صورت محدود باشد قطعا می تواند آینده نا معلومی را رقم بزند. دقت کنید کل بیت کوین های موجود در جهان 21 میلیون عدد و محدود است.

3-بررسی کامل و جامع وایپ پیپر: یکی از مهم ترین عوامل تحلیل فاندامنتال ارز دیجیتال بررسی وایت پیپر آن است. وایت پیپر پروژه باید به صورت خلاصه و بسیار شفاف در مورد ساختار پروژه و نحوه درآمدزایی صحبت کند. وایت پیپر یک سند رسمی است که توسعه دهندگان نمای کلی پروژه را در آن به معرض ظهور می گذارند. همواره یک وایت پیپر خوب اهداف ایجاد پروژه بسیار خوب توصیف می کند.

4-مقایسه رقبا: توسعه دهندگان قبل از اینکه شروع به نوشتن کد های یک ارز دیجیتال بپردازند باید به بررسی پروژه های رقیب بپردازند. در ارز دیجیتال پروژه ای خوب می تواند رشد که یک ایده نو داشته باشد. در صورتی که یک پروژه راه سایر رقبا در پیش بگیرد، نمی تواند به دستاورد های مناسبی دست پیدا کند.

6- توکنامیکس یا اقتصاد و کاربرد پروژه ارز دیجیتال: توکنامیکس به معنی اقتصاد عرضه و تقاضا است. عرضه و تقاضا در واقع یک عامل محرک برای روند های آتی ارز است. در بازارهای مالی، هرچه تقاضا برای یک سهم بیشتر باشد، آن سهم می تواند رشدهای بیشتر را داشته باشد. شما با بررسی این عامل می توانید روند بلند مدتی ارز بدست آورید.

7- بررسی تیم توسعه پروژه : بررسی تیم توسعه به شما کمک می کند بتوانید تصمیم گیری صحیحی در مورد آینده ارز پیدا کنید. شما باید سابقه مدیر پروژه و تیم توسعه به صورت کامل و جامع در آورید. باید بررسی کنید این تیم سابقه برای به ثمر رساندن یک پروژه داشته اند یا خیر؟ شما می توانید از پلتفرم GitHub و لینکدین برای بررسی تیم پروژه کمک بگیرید.

8-نقدینگی و حجم معاملات : یکی از مهم ترین عوامل فاندامنتالی نقدینگی در پروژه و حجم معاملات است.حجم معاملات نشان می دهد یک ارز چه مقدار محبوبیت در بین کریپتو بازان دارد. اگر میزان حجم یک ارز بالا رود نشان از نقدینگی بالای آن ارز است. نقدینگی و حجم بالا، به شما کمک می کند تا پروژه هاتی امن تر را بهتر بشناسید.

9-نحوه استخراج ارز: همه ارزهای دیجیتال مثل بیت کوین توانایی استخراج را ندارند. هزینه استخراج یکی از المان هایی که بر مبنای آن می توان ارزش ذاتی بیت کوین را محاسبه کرد. هرچقدر هزینه تولید یک بیت کوین کمتر باشد، احتمالا سختی شبکه بالاتر می رود یعنی امنیت شبکه بهتر تامین شده است. استخراج همواره جزو مطالبی است که به فاندامنتالیست ها کمک شایانی کرده است.

10- اخبار و حواشی حول پروژه : همواره اخبار منتشر شده در مورد یک پروژه می تواند روند صعودی یا نزولی آن را تشدید یا تضعیف کند. برای مثال اگر یک حین یک بولران، خبر توسعه شبکه یک آلت کوین منتشر شود قطعا باعث رشد بیش از پیش آن نسبت به سایر آلت کوین ها می شود.

مزایا تحلیل فاندامنتال

سرمایه گذاران بسیاری برای تحلیل سهام یا ارز دیجیتال خود از تحلیل فاندامنتال کمک می گیرند اما چیزی که مشهود است این است که در دنیای امروز، روش تک تحلیلی کارایی بالایی ندارد و در صورتی که شما بتوانید تحلیل فاندامنتال را با یک تحلیل دیگر مثل تکنیکال ترکیب کنید قطعا به نتایج بهتری خواهید رسید. تحلیل فاندامنتال می تواند به درک و فهم شما از بازار هدف کمک شایانی کند. همچنین با این روش می توانید سهام ها یا ارزهای پر پتانسیل با دیدگاه بلند مدت را خریداری کنید. شما با این روش مهم ترین عوامل تاثیر گذار را بررسی می کنید و کمتر دچار افت سرمایه های بزرگ می شوید.

معایب تحلیل فاندامنتال

مطالعه و بررسی یک ارز یا سهام بسیار کاری زمان و طولانی است. این فاکتور باعث شده که تحلیلگران فاندامنتال با کندی زیادی روبرو شوند در صورتی که تحلیل تکنیکال زمان خیلی زیادی نیاز ندارد. در انتشار بعضی سخنان و بیانیه های شرکت ها این امکان وجود دارد که هر فرد یک برداشت منحصر به فرد داشته باشد که این امر باید می شود شما روند را اشتباه بیابید و دچار ضرر شوید.

سوالات

تحلیل فاندامنتال در چه بازارهایی کارایی دارد؟

شما می توانید در تمامی بازارهای مالی از این تحلیل استفاده کنید.

تحلیل فاندامنتال در بازار صعودی موثر است یا نزولی؟

معمولا در اواخر سیکل های نزولی، اگر به تحلیل فاندامنتال مسلط باشید می توانید سود های چند صد درصدی نصیب خود کنید.

تحلیل فاندامنتال برای چه کسانی موثر است؟

این مدل تحلیلی برای کسانی موثر است که هدف و سرمایه گذاری بلند مدتی دارند.

نتیجه گیری

تحلیل فاندامنتال قطعا یکی از بهترین راه های رسیدن به یک سهام یا ارز پر پتانسیل است اما این تحلیل نمی تواند به تنهایی نقطه ورود خوب در یک سهم را بدهد.معمولا سهم ها به زیر ارزش ذاتی می رسند ولی به تنهایی با تحلیل فاندامنتال نمی توان زمان دقیق ورود به بازار را محاسبه کرد. برای این کار شما حتما باید تحلیل تکنیکال را ممعامله دارایی‌های پر‌نوسانی همچون ارزهای دیجیتال به مهارت خاصی نیازمند است. انتخاب یک استراتژی، درک دنیای وسیع معاملات و تسلط بر مهارت‌‌هایی هستند که تنها با صرف زمان و کسب تجربه لازم به دست می‌آیند. در بازارهای مالی، و تحلیل فاندامنتال دو نوع اصلی از تحلیل هستند.

اگرچه تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال نیز رویکردی مشابه بازارهای مالی سنتی را دنبال می‌کند، اما تفاوت عمده آن با تحلیل تکنیکال این است که معیار آزمایش‌شده‌‌ مشخصی برای ارزیابی بنیادین دارایی‌های دیجیتال در دسترس نیست. بنابراین برای به‌کارگیری صحیح تحلیل فاندامنتال در دنیای ارزهای دیجیتال، ابتدا باید بدانیم که ارزش این دارایی‌ها از کجا نشأت می‌گیرد و در حقیقت چه چیزهایی باعث می‌شوند سرمایه‌گذاران پول خود را وارد یک ارز دیجیتال کنند که به افزایش قیمت آن منجر شود.‌ تعریف تحلیل فاندامنتال تا همین جا کافی است و از اینجا به بعد وارد بحث عملی و چگونگی انجام این تحلیل می‌شویم. اگر می‌خواهید از نظر تئوری بیشتر درباره این نوع تحلیل بخوانید می‌توانید به مقاله «» مراجعه کنید.

در این مطلب، با پرس‌وجو از تحلیل‌گران ارشد فاندامنتال و همچنین با کمک که در بایننس آکادمی منتشر شده است، نگاهی به برخی معیارهای حائز اهمیت در تحلیل فاندامنتال ارزهای دیجیتال خواهیم داشت. معیار‌های مهم برای تحلیل فاندامنتال در این حوزه را می‌توان به سه گروه اصلی «معیارهای پروژه»، «معیارهای بازار» و «معیارهای درون‌زنجیره‌ای» تقسیم کرد. در ادامه هریک از این معیارها و آنچه را که مورد ارزیابی قرار می‌دهند، بررسی خواهیم کرد و همچنین روش ایجاد اندیکاتور شخصی خودتان را آموزش خواهیم داد.

مشکل تحلیل بنیادی ارزهای دیجیتال

مشکل اساسی به‌کارگیری تحلیل فاندامنتال در دنیای ارزهای دیجیتال این است که برای این ارزها نمی‌توان رویکردی مشابه با کسب‌وکارهای سنتی اتخاذ کرد. برخلاف تصور همگان، گزینه‌های غیرمتمرکزتر همچون بیت کوین، به بازار کالاها نزدیک‌تر هستند. با این حال، ابزارهای تحلیل فاندامنتال شناخته‌شده در مورد ارزهای متمرکزتر (همچون ارزهای دیجیتالی که سازمان‌ها عرضه می‌کنند) نیز حرف چندانی برای گفتن ندارند.

بنابراین، برای استفاده بهینه از تحلیل فاندامنتال در فضای ارزهای دیجیتال باید با دقت زیادی عمل کرد و این مسئله را از جوانب مختلف مورد بررسی قرار داد. اولین گام در این فرایند، تعیین معیارهای قدرتمند است. منظور از قدرتمندبودن این است که معیار موردنظر را نتوان به‌سادگی دست‌کاری کرد و یا تغییر داد.

به‌عنوان مثال، تعداد دنبال‌کنندگان توییتر یا کاربران تلگرام/ردیت یک شرکت یا پروژه را نمی‌توان معیار مناسبی برای سنجش ارزش آن در نظر گرفت؛ چراکه ایجاد حساب‌های جعلی یا خرید فعالیت کاربری در شبکه‌های اجتماعی کار دشواری نیست.

همچنین فراموش نکنید که هیچ معیار واحدی وجود ندارد که بتواند تصویر کاملی از ارز دیجیتال مورد ارزیابی ما ارائه دهد. ما می‌توانیم به تعداد آدرس‌های فعال روی بلاک چین توجه کنیم و شاهد افزایش شدید آن‌ها باشیم؛ اما این مسئله به‌خودی‌‌خود نمی‌تواند نمایی کامل از بلاک چین موردنظر را به ما ارائه کند. به‌عنوان مثال ممکن است افزایش تعداد آدرس‌ها به علت وجود سرمایه‌گذار یا تریدری باشد که با ایجاد آدرس‌های جدید، دارایی مورد بررسی را در بین حساب‌های مختلف خود جابه‌جا می‌کند.

همان‌طور که در قسمت‌های قبل گفتیم، معیارهای تحلیل فاندامنتال صحیح در فضای ارزهای دیجیتال را می‌توان به سه دسته معیارهای پروژه، معیارهای بازار و معیارهای درون‌زنجیره‌ای تقسیم کرد. در این قسمت از این مقاله، هریک از این سه دسته‌بندی را به‌صورت جداگانه بررسی خواهیم کرد. قصد نداریم فهرستی بیش‌ از حد طولانی و خسته‌کننده را ارائه کنیم، اما اطلاعات آن به‌قدری هست که بتواند نقشه راهی درست از تحلیل فاندامنتال ارائه دهد.

اولین گام تحلیل فاندامنتال: پروژه را زیر و رو کنید

معیارهای پروژه در تحلیل فاندامنتال در قالب رویکردی کیفی عمل می‌کنند. این معیارها عواملی مانند عملکرد تیم (اگر تیمی وجود داشته باشد)، اخبار و رویدادها، وایت پیپر (مقاله معرفی) و نقشه راه آینده را در نظر می‌گیرند.

وایت پیپر

اکیداً توصیه می‌شود که پیش از سرمایه‌گذاری در هر پروژه‌ای، آن را مطالعه کنید. وایت پیپر سندی (معمولاً یک فایل PDF) است که نمایی کلی از پروژه ارز دیجیتال موردنظر را به ما نشان می‌دهد. یک وایت پیپر خوب باید اهداف شبکه را تعریف کند و در حالت ایده‌آل، تصویری از موارد زیر را به ما ارائه دهد:

  • فناوری مورداستفاده (آیا متن‌باز است؟)
  • کاربرد(ها) و هدف (اهداف) پروژه
  • نقشه راه برای ارتقا و افزودن ویژگی‌های جدید
  • طرح عرضه و توزیع کوین‌ها یا توکن‌ها

کسب این اطلاعات و مقایسه آن‌ها با مباحثی که حول پروژه موردنظر شکل گرفته است، می‌تواند بسیار مؤثر باشد. به‌عنوان مثال، می‌توانید بررسی کنید که افراد صاحب‌نظر در جامعه ارزهای دیجیتال در مورد این پروژه چه می‌گویند؟ آیا انتقادی مطرح و یا هشداری داده شده است؟ آیا اهداف آن واقع‌بینانه به نظر می‌رسند؟

مثلاً اگر در یک وایت پیپر، از صفت‌های «بزرگترین»، «مهم‌ترین»، «قدرتمندترین» زیاد استفاده شده بود، قیمت توکن پروژه پیش‌بینی شده بود و وعده‌هایی عجیب و دور از ذهن مثل «ریشه‌کن کردن فقر» یا «ثروتمندکردن هر کس که عضو می‌شود» ارائه شده بود، قید سرمایه‌گذاری در آن پروژه را بزنید.

فراموش نکنید طبق مثلی قدیمی، هیچ بقالی نمی‌گوید ماست من ترش است. بنابراین در تمام وایت پیپرها تنها به نقاط قوت پروژه اشاره می‌شود. سعی کنید در وایت پیپر بیشتر به‌دنبال گاف‌ها و موارد غیرمنطقی باشید و به هیچ عنوان فقط به وایت پیپر اتکا نکنید.

تیم

اگر تیم خاصی پشت شبکه این ارز دیجیتال کار می‌کند، سوابق اعضای آن می‌تواند نشان دهد که آیا این تیم مهارت لازم و کافی برای به‌ثمررساندن پروژه را دارد یا خیر. آیا اعضای تیم پیش از این در صنعت ارزهای دیجیتال سرمایه‌گذاری موفقی انجام داده‌اند؟ آیا تخصص آن‌ها برای رسیدن به اهداف پیش‌بینی‌شده کافی است؟ آیا پیش از این نقشی در پروژه‌های مشکوک یا کلاه‌برداری‌ها داشته‌اند؟

سایت رسمی هر پروژه بهترین منبع برای بررسی تیم پروژه است. همچنین مشاهده پروفایل‌های تیم، مشاوران و حامیان یک پروژه در سایت لینکدین به‌شدت حائز اهمیت است.

انجمن توسعه‌دهندگان به چه شکل اداره می‌شود؟ اگر این پروژه گیت هاب (GitHub) عمومی دارد و متن‌باز است، می‌توانید بررسی کنید که چه تعداد مشارکت‌کننده وجود دارد و میزان فعالیت‌ آنها چگونه است. پروژه‌ای که کد آن به‌طور مستمر و مداوم در حال توسعه است، بسیار جذاب‌تر از پروژه‌ای است که آخرین به‌روزرسانی کد آن به دو سال پیش باز می‌گردد.

رقبا

به‌طور کلی ارزهای دیجیتال در حوزه‌های مختلفی فعالیت می‌کنند و هر کدام تمرکزشان روی برخی کاربردهای خاص است. مثلاً بیشتر در طبقه‌بندی «میزبانان » جای می‌گیرد، پس برای شناخت رقبای اتریوم فقط کافی است ببینید چه ارزهای دیگری در طبقه‌بندی میزبانان قرارداد هوشمند قرار دارند. از کجا طبقه‌بندی‌ها را چک کنید؟ وب‌سایت‌ها و اپلیکیشن‌های زیادی برای این کار وجود دارد. دو مورد از مهم‌ترین‌شان:

  • کوین مارکت کپ (Coinmarketcap.com) – و همچنین صفحه هر ارز دیجیتال
  • کریپتواسلیت (Cryptoslate.com) – بخش Coins

گفتن این نکته خالی از لطف نیست که ارزهای دیجیتال در دو وب‌سایت بالا ممکن است در چند دسته قرار بگیرند. با شناخت بهتر ارز دیجیتال موردنظر خودتان بهتر می‌توانید دسته اصلی آن را مشخص کنید. به‌عنوان مثال، چین لینک در دسته قراردادهای هوشمند هم قرار می‌گیرد، اما دسته اصلی آن است.

برای دو یا سه رقیب اصلی هم مشابه با پروژه ابتدایی معیارها را بررسی کنید تا مطمئن شوید پروژه‌ای که برای سرمایه‌گذاری انتخاب می‌کنید، ضعیف‌تر از رقیبش نباشد، اگر چنین باشد، منطق می‌گوید روی رقیب سرمایه‌گذاری کنید.

کاربردها و فعالیت‌ها

سرعت بالای تراکنش‌ها، کارمزدهای نزدیک به صفر و موارد فنی دیگر برای یک پلتفرم ارز دیجیتال خوب است، به‌شرطی که کسی باشد که از آن همه ظرفیت استفاده کند.

بیشتر پروژه‌های جدید ارزهای دیجیتال که هر ماه وارد بازار می‌شوند، خود را «مقیاس‌پذیرترین» پلتفرم بلاک چینی معرفی می‌کنند، اما تا زمانی که کاربردی وجود نداشته باشد، نمی‌توان یک بلاک چین را پلتفرمی معتبر دانست.

به‌عنوان مثال، در زمان نگارش این مقاله، اگرچه اتریوم یک پلتفرم کند است، اما بیش از ۸۰٪ روی این پلتفرم عرضه شده‌اند و شرکت‌هایی همچون مایکروسافت به آن توجه دارند که این اعتبار بالای این شبکه را نشان می‌دهد.

بنابراین داده‌های فنی پروژه را در نظر بگیرید، اما حتماً‌ از کاربردپذیری آن اطمینان حاصل کنید. اگر می‌توانید خودتان در پروژه درگیر شوید تا ببینید آیا واقعاً مطابق وعده‌هایی که داده است، عمل می‌کند یا نه.

تحلیل کاربرد!

اخبار

اگر همین حالا خبری منتشر شود که آمازون بیت کوین را به‌عنوان روش پرداخت پذیرفته است، قیمت این ارز دیجیتال احتمالاً در عرض چند دقیقه حداقل بیش از ۲۰٪ رشد می‌کند. تحلیل‌گر فاندامنتالی که خیلی سریع در جریان اخبار قرار نگیرد، یک تحلیل‌گر مرده است.

اخبار را از کجا پیگیری کنیم؟ از هر منبعی که فکر می‌کنید می‌توان برای پیگیری اخبار حوزه ارزهای دیجیتال بهره برد. اما اگر بخواهیم چند مورد مهم را نام ببریم، این موارد عبارت‌اند از:

  • وب‌سایت ارزدیجیتال: ارزدیجیتال تلاش می‌کند اخبار خارجی مهم را خیلی سریع ترجمه کند و در اختیار مخاطبان قرار دهد. (به‌خصوص ) دقیقاً مناسب تحلیل‌گران فاندامنتال است.
  • توییتر: اگر توییتر ندارید، یک قدم از بقیه تحلیل‌گران عقب‌تر هستید. خیلی از اخبار مهم این حوزه ابتدا در توییتر منتشر می‌شوند و بعد به رسانه‌ها می‌رسند. یک حساب توییتر بسازید و افراد شناخته‌شده، خبرگزاری‌های مرتبط با ارز دیجیتال و صفحات ارزهای موردعلاقه خود را دنبال کنید و گوش به‌زنگ باشید.
  • کریپتوپنیک: وب‌سایت یک سیستم جمع‌آوری اخبار حوزه ارزهای دیجیتال است. این پلتفرم اخبار حوزه ارزهای دیجیتال را به‌صورت لحظه‌ای از تمام خبرگزاری‌ها دریافت می‌کند و برای سرمایه‌گذاران به نمایش می‌گذارد. با بررسی این وب‌سایت نیاز به چک‌کردن جداگانه خبرگزاری‌ها و رسانه‌ها از بین می‌رود.

اخبار حوزه ارزهای دیجیتال به‌طور کلی می‌توانند دو اثر روی قیمت داشته باشند: اثر کوتاه‌مدت و اثر بلندمدت.

اغلب معامله‌گران اثر کوتاه‌مدت را از دست می‌دهند، چراکه قیمت پیش از انتشار گسترده خبر واکنش نشان می‌دهد و زمان انتشار خبر فرصت ورود را از معامله‌گر می‌گیرد؛ بر اساس همان عبارت معروف «با شایعه بخر و با خبر بفروش» که بین معامله‌گران رایج است.

اما برخی اخبار اثر بلندمدت دارند که تحلیل‌گران باهوش می‌توانند آنها را در نظر بگیرند و در موقعیت مناسب ورود کنند. به‌عنوان مثال، پس از اخبار قیمت رشد شدیدی تجربه کرد، اما اصل رشد قبل از انتشار خبر در رسانه‌ها رخ داد. با این حال، در خبر ذکر شده بود به‌زودی (نه در زمان انتشار خبر) پذیرش بیت کوین از سوی تسلا برای خرید خودرو آغاز می‌شود. یک تحلیل‌گر فرصت‌طلب دوباره می‌تواند وارد معامله شود، زیرا می‌داند با شروع پذیرش بیت کوین توسط تسلا دوباره یک موج صعودی کوچک را شاهد خواهد بود.

تحلیل اخبار!

رویدادهای پیش‌رو

یک ارز دیجیتال قرار است هفته آینده شبکه اصلی خود را راه‌اندازی کند، بلاک چین مستقل خود را داشته باشد و اصطلاحاً از یک تبدیل شود. پیامد این رویداد روی قیمت چه می‌تواند باشد؟ قطعاً مثبت. (البته اگر اتفاق خاصی پیش از رویداد برای پروژه رخ ندهد.)

اطلاع از رویدادهای پیش‌روی یک ارز دیجیتال می‌تواند در تصمیم‌گیری‌های شما نقش یک راهنمای کارامد را ایفا کند. هر رویداد نسبت به اهمیت خود در جهت‌دهی به بازار موثر خواهد بود.

برای اطلاع از رویدادهای هر ارز دیجیتال می‌توانید از سایت‌هایی مانند بهره ببرید، اما بهترین و حرفه‌ای‌ترین راه، دنبال‌کردن پروژه در شبکه‌های اجتماعی (به‌خصوص توییتر، تلگرام و دیسکورد) است، چراکه بسیاری از رویدادها فقط از طریق اعضای جامعه یک ارز دیجیتال منتشر می‌شود و نمی‌توان در وب‌سایت‌ها به‌دنبال آنها گشت.

حمایت از سمت افراد تأثیرگذار صنعت

اگر یک فرد تأثیرگذار در دنیای ارزهای دیجیتال به یک ارز دیجیتال خاص اشاره کند و حامی آن باشد، احتمال جهش آن ارز دیجیتال در آینده نزدیک افزایش پیدا می‌کند. نمونه بارز این موضوع را می‌توان در دوج‌ کوین جستجو کرد که وقتی ایلان ماسک از آن حمایت کرد، سرمایه‌گذاران دوج کوین به چندصد درصد سود بادآورده رسیدند.

افراد تأثیرگذار این صنعت را از کجا دنبال کنیم؟ پاسخ: شبکه‌های اجتماعی به‌خصوص توییتر.

در نام ۱۰۰ فرد تأثیرگذار صنعت ارزهای دیجیتال آورده شده است. به این فهرست هم اتکا نکنید و هر کسی در این صنعت که حرفی برای گفتن دارد را دنبال کنید.

بخش Influencers در هم می‌تواند به شما کمک کند تا ببینید یک سلبریتی در هفته‌های اخیر به چه ارزهای دیجیتالی اشاره کرده است.

تحلیل حامیان!

اقتصاد توکنی و توزیع اولیه

برخی از پروژه‌ها توکن‌های خود را به‌عنوان راه‌حلی برای رفع یک مشکل عرضه می‌کنند. گاهی خود پروژه قابل‌اجراست، اما توکن مربوط به آن ممکن است به‌طور خاص در این زمینه مفید نباشد. به همین جهت، بررسی کاربرد واقعی توکن پروژه نیز حائز اهمیت است. در مجموع، باید برآورد کرد که توکن مذکور تا چه حد می‌تواند توجه بازارها درسطح کلان را به خود جلب کند و ارزیابی احتمالی بازار از این کاربرد ویژه چگونه خواهد بود.

عامل مهم دیگری که باید در این حوزه مورد توجه قرار گیرد نحوه توزیع اولیه دارایی است. آیا این امر از طریق (ICO) صورت گرفته است یا (IEO)؟ آیا کاربران می‌توانند این دارایی را از طریق استخراج به دست آورند؟ در مورد پرسش اول، باید در وایت پیپر مشخص شود که چه مقدار از دارایی برای بنیان‌گذاران و تیم پشتیبانی نگه‌داری می‌شود و چه مقدار در اختیار سرمایه‌گذاران قرار خواهد گرفت. در مورد پرسش دوم، می‌توان به اسناد و مدارک موجود در خصوص پیش‌استخراجِ خالق دارایی مراجعه کرد (پیش‌استخراج به استخراجی در شبکه گفته می‌شود که بنیان‌گذاران و اعضای اولیه تیم توسعه‌دهنده پیش از اینکه وجود شبکه به‌شکل عمومی اعلام شود، انجام می‌دهند.)

تمرکز بر نحوه توزیع توکن می‌تواند نمایی کلی از خطرات موجود را به ما نشان دهد. به‌عنوان مثال، اگر بخش بزرگی از عرضه دارایی تنها متعلق به افرادی خاص و اندک باشد، احتمال خطر این سرمایه‌گذاری افزایش می‌یابد، زیرا این افراد خاص که بخش بزرگی از دارایی را در اختیار دارند درنهایت می‌توانند به اختیار خود بازار را دست‌کاری کنند.

گام دوم در تحلیل فاندامنتال: تحلیل بازار

اطلاعات مربوط به نحوه معامله دارایی در حال حاضر و در گذشته‌، نقدینگی دارایی و موارد این‌چنینی همگی می‌توانند در افزایش اعتبار و صحت تحلیل فاندامنتال مؤثر باشند. ناگفته نماند که معیارهای اقتصادی و مشوق‌هایی که در پروتکل دارایی دیجیتال مذکور در نظر گرفته شده‌اند نیز نقش مؤثری دراین‌باره ایفا می‌کنند.

ارزش کل بازار

(یا ارزش شبکه) از طریق ضرب میزان دارایی در گردش در قیمت فعلی محاسبه می‌شود. در واقع، ارزش کل بازار هزینه‌ فرضی است که برای خرید بی‌کم‌وکاست تمام واحدهای دارایی دیجیتال موجود در بازار باید پرداخت شود.

البته در نظر داشته باشید که اگر معیار ارزش کل بازار به‌تنهایی در نظر گرفته شود، می‌تواند گمراه‌کننده باشد. روی کاغذ، عرضه ده‌ها میلیون واحد از یک توکن بی‌فایده کار آسانی است. اگر هرکدام از این توکن‌ها معادل ۱ دلار باشند، ارزش کل بازار این توکن برابر با ۱۰ میلیون دلار خواهد بود. در صورت نبودِ گزاره قدرتمند دیگری که بتواند به توکن ارزش دهد، این ارزیابی به‌وضوح ایراد خواهد داشت و احتمال جذب بازاری گسترده‌تر به این توکن چندان زیاد نخواهد بود.

شایان ذکر است که تعیین دقیق تعداد واحد در گردش از یک ارز دیجیتال یا توکن در واقع غیرممکن است. کوین‌ها ممکن است بسوزند (فرایندی که تیم توسعه‌دهنده برای حفظ ارزش دارایی انجام می‌دهد)، کلیدها ممکن است گم شوند و افراد ممکن است به‌راحتی اطلاعات مربوط به دارایی‌های خود را فراموش کنند. درواقع، تعداد ارزهای دیجیتال یا توکن‌های در گردش برآوردی تقریبی است که تلاش دارد تا کوین‌هایی را که دیگر در گردش نیستند حذف کند.

با این حال پارامتر «ارزش کل بازار» نقش بسیار مهمی در کشف ظرفیت رشد شبکه‌ها ایفا می‌کند. از نظر برخی از سرمایه‌گذاران بازار ارزهای دیجیتال، رشد کوین‌هایی که ارزش بازار کمتری دارند در مقایسه با کوین‌هایی با ارزش بازار بیشتر، محتمل‌تر است. با این حال برخی دیگر معتقدند که کوین‌هایی با ارزش بازار بیشتر، کاربران بیشتری نیز دارند و از همین رو، کیفیت خدمات آن‌ها نیز بالاتر خواهد بود. به‌عقیده این افراد، این کوین‌ها شانس بیشتری برای رشد و توسعه نسبت به کوین‌های با ارزش بازار کمتر خواهند داشت.

حجم معاملات و نقدینگی

مشکلی که کاربران در بازارهای غیرنقدینه با آن مواجه هستند، ناتوانی برای فروش دارایی‌ها با قیمتی «عادلانه» است. به‌عبارت دیگر، در بازار غیرنقدینه هیچ خریداری مایل به انجام معامله نیست و از این رو، فروشنده مجبور می‌شود قیمت پیشنهادی فروش را کاهش دهد یا منتظر افزایش نقدینگی بماند.

حجم معاملات نیز اندیکاتوری است که خود می‌تواند به ما در تعیین میزان نقدینگی کمک کند. حجم معاملات را می‌توان به چند طریق اندازه‌گیری کرد تا مشخص شود که در یک بازه زمانی، چه مقدار معامله انجام شده است. به‌طور معمول، نمودارها حجم معاملات روزانه را (با واحد بومی و یا به دلار) نمایش می‌دهند.

آشنایی با نقدینگی می‌تواند در فضای تحلیل فاندامنتال بسیار مفید واقع شود. این اندیکاتور در تعیین میزان علاقه بازار به یک سرمایه‌گذاری احتمالی و تشخیص احتمال موفقیت آن، به کاربران کمک می‌کند.

سازوکار عرضه

از نظر برخی کارشناسان، سازوکارهای عرضه یک دارایی دیجیتال، یکی از جالب‌توجه‌ترین ویژگی‌های آن برای تصمیم‌گیری در خصوص سرمایه‌گذاری (یا سرمایه‌گذاری نکردن) است. در حقیقت، محبوبیت مدل‌هایی مانند نسبت (S2F) در بین طرفداران بیت کوین در حال افزایش است.

از زیرمجموعه‌های سازوکار عرضه می‌توان به مواردی همچون عرضه حداکثری، و نرخ تورم اشاره کرد که آشنایی با همگی آن‌ها می‌تواند به اتخاذ تصمیمات آگاهانه‌تری منجر شود. با گذشت زمان، عرضه واحدهای جدید برخی کوین‌ها کاهش می‌یابد و این امر باعث جلب توجه سرمایه‌گذارانی می‌شود که معتقدند با پیشی‌گرفتن تقاضا برای واحدهای جدید نسبت به میزان دسترس‌پذیری، قیمت دارایی نیز افزایش خواهد یافت.

از سویی دیگر، برخی دیگر از سرمایه‌گذاران ممکن است محدودیت اعمال‌شده در مورد تعداد واحدهای کوین را در طولانی‌مدت آسیب‌زا تلقی کنند. چنین نگرانی‌‌هایی احتمالاً ناشی از افزایش احتمال ذخیره‌کردن کوین/توکن به‌جای استفاده از آن است. انتقاد دیگری که به این اتفاق وارد است این است که این قبیل دارایی‌های دیجیتال به اولین پذیرندگان خود پاداش بیشتری می‌دهند، در حالی که یک سیاست تورمی ثابت می‌تواند برای تازه‌واردان عادلانه‌تر باشد.

صرافی‌ها

اینکه یک ارز دیجیتال در چه صرافی‌هایی معامله می‌شود، یکی از نکاتی است که تحلیل‌گران فاندامنتال هیچ‌وقت از قلم نمی‌اندازند.

صرافی‌های پشتیبانی‌کننده یک ارز دیجیتال می‌توانند از دو جهت اهمیت داشته باشد:

  • اول: اگر یک ارز دیجیتال در صرافی‌های بزرگی مانند بایننس و کوین بیس (به‌خصوص کوین بیس به‌خاطر قوانین سخت آمریکا) فهرست شده باشد، می‌تواند خیال شما را از بابت سرمایه‌گذاری آسوده‌تر کند.
  • دوم: اگر از نظر شما یک ارز دیجیتال پتانسیل بالایی دارد، اما هنوز در صرافی‌هایی بزرگی ازجمله بایننس و کوین بیس اضافه نشده است، این می‌تواند یک فرصت فوق‌العاده باشد، چراکه پس از اضافه‌شدن ارز دیجیتال موردنظر به این صرافی‌ها، جهش قیمت بسیار متحمل خواهد بود.

گام سوم در تحلیل فاندامنتال: وضعیت شبکه

معیارهای درون‌زنجیره‌ای اطلاعاتی هستند که با مشاهده داده‌های بلاک چینی به دست می‌آیند. کاربران می‌توانند این داده‌ها را با اجرای یک نود (دانلود بلاک چین) در شبکه مورد‌نظر به دست آورند؛ اما این کار می‌تواند زمان‌بَر و پرهزینه باشد، مخصوصاً اگر قصدتان فقط سرمایه‌گذاری باشد و نخواهید زمان یا منابع خود را صرف موارد دیگر کنید.

سه ابزار مفید برای تحلیل درون زنجیره‌ای ارزهای دیجیتال:

  • گلس نود (Glassnode.com)
  • اینتودبلاک (intotheblock.com)
  • کوین متریکس (Coinmetrics.io)

معیارهای درون زنجیره‌ای شامل هرگونه اطلاعاتی از شبکه و بلاک چین یک پروژه هستند و به معیارهای خاص مربوط نمی‌شوند. بنابراین در هر ارز دیجیتال ممکن است معیارهای درون زنجیره‌ای متفاوت باشند. متأسفانه به‌دلیل شفاف نبودن کافی در بسیاری از بلاک چین‌ها، به جز در مورد بیت کوین و اتریوم، بررسی معیارهای درون زنجیره‌ای سایر ارزهای دیجیتال (حداقل تا اوایل ۲۰۲۱) کمک چندانی به تحلیل‌گران نمی‌کند. در ادامه با برخی از مهم‌ترین معیارهای درون زنجیره‌ای برای اغلب ارزهای دیجیتال آشنا می‌شوید.

تعداد تراکنش‌ها

تعداد تراکنش‌ها در برخی مواقع می‌تواند معیار خوبی برای سنجش میزان فعالیت در یک شبکه باشد، اگرچه تراکنش‌های مصنوعی و مربوط به سیستم‌ها می‌تواند تحلیل را با مشکل مواجه کند. به‌طور کلی با ترسیم نمودار تراکنش‌ها برای بازه‌های مشخص (و یا با استفاده از میانگین متحرک)، می‌توانیم الگوی تغییرات فعالیت شبکه را در طول زمان بررسی کنیم.

ارزش تراکنش‌ها

توجه داشته باشید که ارزش تراکنش‌ها را نباید با تعداد آنها اشتباه گرفت. ارزش تراکنش‌ها به ما نشان می‌دهد که چه‌ مقدار دارایی طی یک دوره مشخص معامله شده است. به‌عنوان مثال، اگر در مجموع ۱۰ تراکنش اتریوم و هرکدام به ارزش ۵۰ دلار در یک روز مشخص ارسال شوند، می‌توانیم بگوییم که حجم معاملات روزانه ۵۰۰ دلار بوده است. این میزان را می‌توان با یک ارز فیات همچون دلار ایالات متحده و یا با ارز بومی این پروتکل یعنی اتر ارزیابی کرد.

آدرس‌های فعال

آدرس‌های فعال به آدرس‌های بلاک چینی گفته می‌شود که در طول یک دوره مشخص فعال هستند. برای محاسبه این آدرس‌ها می‌توان از روش‌های مختلفی استفاده کرد؛ اما محبوب‌ترین روش در بین تریدرها، شمارش فرستنده‌ها و گیرنده‌های هر تراکنش در بازه‌‌های زمانی مشخص (همچون روزانه، هفتگی یا ماهانه) است. البته برخی نیز ترجیح می‌دهند تعداد آدرس‌های منحصربه‌فرد را به‌جای هر تراکنش جداگانه، به‌صورت جمعی بررسی ‌کنند و تعداد کلی این آدرس‌ها را در طول زمان محاسبه کنند.

نرخ هش و میزان ارز دیجیتال استیک‌شده

بلاک چین‌ها امروزه از الگوریتم‌های اجماع مختلفی استفاده می‌کنند و هر کدام از این الگوریتم‌ها سازوکارهای خاص خود را دارند. با توجه به اینکه این الگوریتم‌ها نقشی اساسی را در امنیت شبکه ایفا می‌کنند، بررسی دقیق و عمیق داده‌های مربوط به آن‌ها می‌تواند برای تحلیل فاندامنتال بسیار ارزشمند باشد.

مجموعه‌ای از عوامل وجود دارند که می‌توانند در هزینه‌های کلی استخراج تأثیرگذار باشند؛ که از میان آن‌ها می‌توان به قیمت فعلی دارایی، تعداد تراکنش‌های پردازش‌شده و کارمزدهای پرداخت‌شده اشاره کرد. البته هزینه‌های مستقیم استخراج (برق و توان محاسباتی) نیز از جمله عوامل حائز اهمیت هستند.

سهام‌گذاری یا همان استیکینگ نیز در شبکه‌های مبتنی بر ، نقشی مشابه فرایند ماینینگ در شبکه‌های مبتنی بر اثبات کار را ایفا می‌کند. با اینکه اثبات سهام از نظر سازوکار تأیید تراکنش‌ها با اثبات کار متفاوت است، اما منطق عنوان‌شده در خصوص نرخ هش، در مورد میزان ارز دیجیتال استیک‌شده نیز صدق می‌کند. هرچه میزان ارز دیجیتال استیک‌شده در شبکه بیشتر باشد، تمایل کاربران به مشارکت در اعتبارسنجی تراکنش‌ها بیشتر است و بالعکس.

کارمزدها

پرداختی حقایق بسیاری را در مورد میزان تقاضا برای فضای بلاک روشن می‌کنند. البته این امر ممکن است برای برخی از دارایی‌های دیجیتال نسبت به سایرین بیشتر صدق کند. کارمزدهای پرداخت‌شده را می‌توان مشابه پیشنهاداتی دانست که برای خرید در یک حراجی ارائه می‌شوند. کاربران ارزهای دیجیتال برای ثبت سریع‌تر تراکنش‌های خود با یکدیگر رقابت می‌کنند. در نهایت، تراکنش‌های افرادی که قیمت‌های بالاتری را پیشنهاد می‌کنند سریع‌تر تأیید (استخراج) می‌شوند و افرادی که مایل به پرداخت کارمزدهای بالا نیستند، باید مدت‌‌زمان بیشتری در صف انتظار باقی بمانند.

از آنجا که هزینه استخراج با گذشت زمان افزایش و کارمزد بلاک کاهش می‌یابد، افزایش کارمزد تراکنش منطقی است. در غیر این صورت، ماینرها متضرر خواهند شد و شبکه را ترک خواهند کرد که این مسئله تأثیری منفی بر امنیت بلاک چین دارد.

آموزش تحلیل فاندامنتال | ارز

ترکیب معیارها

اکنون که با برخی از معیارهای اساسی آشنا شدیم، می‌توانیم با ترکیب آنها به درک بهتری از سلامت مالی دارایی‌های دیجیتال دست پیدا کنیم. علت نیاز به درنظرگرفتن تمامی این معیارها، پیش‌تر نیز عنوان شد: در هر معیاری کاستی‌هایی وجود دارد. علاوه بر این، اگر فقط به مجموعه‌ای از اعداد برای بررسی هر پروژه ارز دیجیتال توجه داشته باشیم، بسیاری از اطلاعات مهم را نادیده خواهیم گرفت. سناریوی زیر را در نظر بگیرید:

رویکرد محتاطانه‌تر این است که نوعی تناسب مشخص را برای آمار مربوط به هر دو کوین به دست آوریم و سپس، از همین نسبت‌ها برای مقایسه آن‌ها استفاده کنیم. به این ترتیب، درک ما از تفاوت‌های بین دو کوین کورکورانه نخواهد بود و در عوض، استانداردی برای ارزش‌گذاری مستقل هر کوین خواهیم داشت.

نسبت مشابهی که در بازار ارزهای دیجیتال محبوبیت خاصی پیدا کرده است، نسبت «ارزش شبکه به تراکنش‌ها» (NVT) است. نسبت ارزش شبکه به تراکنش‌ها، اندیکاتوری است که ویلی وو (Willy Woo)، تحلیلگر مطرح ارزهای دیجیتال، آن را ایجاد کرد. نسبت ارزش به تراکنش، معادلی برای اندیکاتور سنتی «نسبت قیمت به درآمد (P/E)»، در دنیای ارزهای دیجیتال قلمداد می‌شود. به‌زبان ساده، این نسبت از طریق تقسیم ارزش کل بازار (یا ارزش شبکه) بر میزان تراکنش‌ها (معمولاً در نمودار روزانه) محاسبه می‌شود.

در این مقاله، ما فقط نگاهی اجمالی به برخی از اندیکاتورهای مورداستفاده در تحلیل فاندامنتال داشتیم. درمجموع، تحلیل فاندامنتال را می‌توان توسعه سیستمی تعریف کرد که برای ارزیابی پروژه‌ها در حوزه‌‌های مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. بنابراین هرچه مطالعات کیفی خود را افزایش دهیم و عوامل بیشتری را در نظر بگیریم، ارزیابی دقیق‌تری خواهیم داشت.

در این باره بخوانید:

جمع‌بندی

اگر تحلیل بنیادی یا فاندامنتال در حوزه ارزهای دیجیتال به‌درستی انجام شود، می‌تواند دیدگاه بسیار ارزشمندی را به ما ارائه کند؛ دیدگاهی که حتی تحلیل تکنیکال نیز قادر به ارائه آن نخواهد بود. توانایی تفکیک قیمت بازار از ارزش «واقعی» یک شبکه، مهارتی فوق‌العاده برای انجام معاملات است.

همانند بسیاری از استراتژی‌های معاملاتی، هیچ راهکار واحدی وجود ندارد که بتواند تمام نکته‌های مربوط به تحلیل فاندامنتال را برای تمام موقعیت‌های ممکن در بر گیرد. با این حال، امیدواریم این مقاله توانسته باشد به شما در درک برخی از عوامل مهم که پیش از ورود به موقعیت‌های بازار دیجیتال یا خروج از آنها باید به آنها توجه کنید کمک کرده باشد.

مجله ارزنو تاثیری زیادی روی فراز و نشیب‌های این بازار می‌گذارند. اگر فعال یا سرمایه گذار ارزهای دیجیتال هستید حتما پیگیر اخبار باشید

 

نمایش بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید

دکمه بازگشت به بالا