فرزندخواندگی برای زنان مجرد در سراسر دنیا پذیرفته شده است و اجرا میشود. بسیاری از خانوادههایی که فرزندان تحت تکفل دارند توسط زنان یا مردان مجردی اداره میشوند که همسر مناسبی پیدا نکردهاند یا از مجردبودنشان راضیاند و دنبال شریک زندگی نیستند. در کشور ما هم در سال ۱۳۹۲، پس از تصویب قانون حمایت از كودكان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست، این امکان برای زنان مجرد فراهم شد. در این مقاله، درباره فرزندخواندگی و شرایط قانونیاش میگوییم و نکاتی را مطرح میکنیم که باید پیش از فرزندخواندگی در نظر بگیرید، سپس شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد و مراحل آن را توضیح میدهیم.
فرزندخواندگی یعنی چه؟
پیش از آنکه درباره شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد صحبت کنیم، بهتر است با مفاهیم مربوط به آن و شرایط کلیاش آشنا بشویم. فرزندخواندگی بهزبان ساده یعنی سرپرستی کودکی را بپذیریم که طبق قوانین، بیسرپرست است. والدین یا جد پدری این کودکان مشخص نیستند و تحت سرپرستی سازمان بهزیستی کشور نگهداری میشوند.
در واقع این کودکان از طریق مراجع قضایی به سازمان بهزیستی سپرده میشوند. سازمان بهزیستی هم با درنظرگرفتن شرایط ویژه حضانت سرپرستی آنها را به خانوادههایی میسپارد که قانون مشخص کرده است.
چه کسانی میتوانند حضانت کودکان بیسرپرست را بر عهده بگیرند؟
در حال حاضر، فرزندخواندگی در ایران طبق قانون حمایت از كودكان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست مصوب سال ۱۳۹۲ انجام میشود. در این قانون، امور مربوط به سرپرستی این کودکان به سازمان بهزیستی کشور واگذار شده است.
مطابق ماده ۵ این قانون، ۳ دسته از افراد میتوانند سرپرستی چنین کودکانی را بر عهده بگیرند. این افراد بهترتیب اولویتی که در تبصره ۳ این ماده مشخص شده است، عبارتاند از:
- زن و شوهری که حداقل ۵ سال از ازدواجشان گذشته است و هنوز صاحب فرزندی نشدهاند. سن یکی از این دو یا هر دوی آنها باید از ۳۰ سال بیشتر باشد.
- دختران و زنان مجرد که حداقل ۳۰ سال سن دارند؛
- والدین دارای فرزند که حداقل سن یکی از آنها بیش از ۳۰ سال است.
بر این اساس، فقط مردان ایرانی که همسری ایرانی یا همسری با تابعیت خارجی دارند میتوانند حضانت کودکان را به عهده بگیرند. به عبارت دیگر، زنانی که همسری با تابعیت خارجی دارند نمیتوانند تقاضای سرپرستی بکنند.
شرایط فرزند خواندگی برای مردان مجرد هنوز فراهم نشده است و این افراد فقط میتوانند حامی کودکان بیسرپرست بشوند و در فواصل معینی برای دیدار با آنها به مراکز مذکور مراجعه کنند.
شرایط فرزند خواندگی در ایران
این شرایط در ماده ۶ قانون حمایت از كودكان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست قید شده است. شرایط فرزند خواندگی در سال ۱۴۰۰ عبارتاند از:
- مقیّدبودن به انجام واجبات دینی و ترک محرمات؛
- نداشتن محکومیت جزایی مؤثر طبق قانون مجازات اسلامی؛
- داشتن تمکن مالی و اینکه شغل ثابتی داشته باشد، بیمه پایه داشته باشد. به عبارت بهتر، با درآمد مکفی بتواند هزینههای زندگی خود و فرزندخواندهاش را بپردازد.
- عدم حجر؛
- داشتن سلامت جسمی و روانی و همچنین توانایی برای نگهداری از کودک یا نوجوان تحت سرپرستی؛
- اعتیادنداشتن به مواد مخدر، روانگردان و الکل؛
- داشتن صلاحیت اخلاقی؛
- مبتلانبودن به بیماریهای واگیردار یا صعبالعلاج؛
- اعتقاد به یکی از ادیان رسمی کشور که در قانون اساسی آمده است.
شرایط فرزند خواندگی برای افراد مجرد چیست؟
همانطور که گفتیم، فقط زنان مجرد میتوانند کودکان بیسرپرست را به فرزندی بپذیرند. شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد با شرایط افراد متأهل تقریبا یکسان است. در ادامه، شرایط اختصاصی مادران مجرد را معرفی میکنیم.
۱. فقط سرپرستی دختران
بر اساس ماده ۵ قانون حمایت از كودكان و نوجوانان بیسرپرست و بدسرپرست، زنان مجرد فقط میتوانند سرپرستی دختران تحتتکفل بهزیستی را بر عهده بگیرند.
۲. تمکن مالی مادران مجرد
مطابق مقررات کشور، زنان مجرد نیز باید مانند سایرین مدارک مربوط به تمکن مالیشان را به مرکز بهزیستی ارائه بدهند. زنانی که شغل آزاد دارند نیز باید جواز کسبشان را همراه با سایر مدارک بفرستند.
علاوه بر این، زنان مجرد باید صاحب منزل مسکونی مستقل باشند، البته اگر این زنان در خانهای همراه با اعضای خانوادهشان زندگی میکنند باید این نکات رعایت شوند:
- خانه مدنظر امکانات رفاهی لازم برای زندگی کودک را داشته باشد؛
- صلاحیت اعضای خانواده بررسی و تأیید شود.
طبق قوانین موجود و برای حفظ منافع کودک نیز باید یکسوم اموال والدین از طریق مراجع قضایی به فرزندخوانده انتقال یابد.
۳. نداشتن فرزند
یکی دیگر از شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد این است که صاحب فرزندی نباشند. چنین زنانی در صورتی که بخواهند حضانت خواهران، برادران، برادرزادهها، خواهرزادهها یا نوههایشان را عهدهدار شوند، باید موضوع را با سازمان بهزیستی در میان بگذارند. این سازمان نیز مسئله را به دادگاه خانواده گزارش میکند. پذیرفتهشدن این موضوع به موافقت دادگاه خانواده بستگی دارد.
شرایط زنانی که پس از فرزندخواندگی ازدواج میکنند
ممکن است زن مجردی بعد از اینکه سرپرستی کودکی را قبول کرد، ازدواج کند. در این شرایط، سازمان بهزیستی و مراکز مشاوره زیر نظر این سازمان صلاحیت شریک جدید زندگی او را ارزیابی میکنند. پس از تأیید این مراجع، دوباره حکم فرزندخواندگی برایش صادر میشود.
نکاتی که باید پیش از فرزندخواندگی در نظر بگیرید
پذیرش حضانت کودکان هم برای خانوادهها و هم برای افراد مجرد شرایط قانونی خاصی دارد، اما پیش از آنکه سرپرستی یک کودک را بپذیرید بهتر است به این ۵ مسئله فکر کنید.
۱. اهدافتان در زندگی
اگر در زندگی اهداف شغلی یا شخصی دارید که هنوز محقق نشدهاند، بهدقت به این مسئله فکر کنید که فرزندخواندگی بر زندگی و تواناییتان برای رسیدن به اهدافتان چه تأثیری میگذارد. آیا با احساسی که دارید مشکلی ندارید؟
۲. کسانی که از شما حمایت میکنند
همه والدین نیاز به حمایت دارند. شما هم اگر مجرد هستید و قصد دارید سرپرستی یک کودک را به عهده بگیرید، به حمایت بقیه نیاز دارید. بدون داشتن پشتیبان، حتی انجام کارهای روزمره هم ممکن است دشوار باشد.
وجود خانواده و دوستانی که از تصمیمتان برای پدر یا مادرشدن بهتنهایی حمایت میکنند و میخواهند در مراقبت از فرزندتان مشارکت داشته باشند بسیار ارزشمند است.
۳. بودجه و امور مالی
در جایگاه مادر مجرد، برعهدهگرفتن مسئولیت مالی فرزند ممکن است کمی دلهرهآور باشد. لازم نیست برای فرزندخواندگی ثروتمند باشید، اما باید وضع مالی ثابتی داشته باشید و بتوانید از خودتان و فرزندتان حمایت کنید. برای جلوگیری از استرسهای بیهوده، به این مسئله بهدقت فکر کنید که چگونه در کوتاهمدت یا بلندمدت زندگیتان را تأمین خواهید کرد و آیا نیاز به پسانداز دارید یا خیر.
۴. وضعیت استخدامی
والدین مجرد هم مثل بقیه نیازمند شغل هستند. بنابراین این مسئله را در نظر بگیرید که کارفرمای شما چقدر خانوادهدوست است و شغل فعلیتان چقدر با فرزندخواندگی سازگار است. وقتی کودکی برای اولین بار با شما زندگی میکند، باید مرخصی بگیرید و ممکن است به حق اولاد و حق دریافت مرخصی نیاز داشته باشید. بنابراین پیش از هر چیز، شرایط محل کارتان را بررسی کنید.
بعضی از سرپرستان مجرد تصمیم میگیرند که کودکان در سن مدرسه را به فرزندخواندگی بپذیرند، چون اینطوری ساماندادن به امور شغلی راحتتر است.
۵. روابط عاطفی
ممکن است نخواهید برای همیشه مجرد بمانید. در این صورت، باید بهدقت درباره زمان و نحوه برقراری ارتباط پس از ازدواجتان فکر کنید. فرزندتان برای چندین ماه به توجه شما نیاز دارد. حتی ممکن است سالها طول بکشد تا کودکی در کنارتان کاملا احساس امنیت داشته باشد.
علاوه بر این، باید بهدقت این مسئله را در نظر بگیرید که چه زمانی و چگونه فرزندتان را با فردی جدید آشنا کنید و چگونه به شریک جدید زندگیتان فرزندخواندگی را آموزش بدهید. باید به این موضوع هم فکر کنید که در چنین شرایطی چگونه میتوانید نیازهای فرزندتان را برآورده کنید.
مراحل فرزندخواندگی برای زنان مجرد
۱. ثبتنام در سامانه ملی فرزند خواندگی
پس از آنکه مطمئن شدید شرایط لازم برای پذیرفتن سرپرستی کودک را دارید، باید در سامانه ملی فرزند خواندگی ثبتنام کنید. برای این کار، باید به سایت ثبت نام فرزند خواندگی به آدرس http://adoption.behzisti.net مراجعه کنید.
در این سایت مدارک لازم برای فرزندخواندگی را بارگذاری میکنید که مهمترین آنها عبارتاند از:
- تصویر صفحه اول و دوم شناسنامه؛
- حکم سرپرستی آزمایشی از مراجع قضایی؛
- برگ عدم سوءپیشینه کیفری؛
- گواهی سلامت جسم و روان از پزشک قانونی؛
- مدارک مربوط به تمکن مالی مانند تصویر فیش حقوقی، سند منزل مسکونی و خودرو؛
- برگه تأیید سلامت از پزشک مبنی بر عدم ابتلا به بیماریهای واگیردار و صعبالعلاج؛
- گواهی عدم اعتیاد.
۲. بررسی شرایط فرزند خواندگی برای زنان مجرد
پس از آنکه مدارک را برای سازمان بهزیستی ارسال کردید، نوبت به بررسی صلاحیتتان میرسد. پروندهای که برای فرزندخواندگی تشکیل شده است در کمیته فرزندخواندگی مطرح میشود. این کمیته شرایط شما بهعنوان متقاضی فرزندخواندگی را بررسی میکند.
۳. گذراندن دوره آزمایشی
بعد از اینکه کمیته فرزندخواندگی درخواستتان را پذیرفت، در فهرست نوبت متقاضیان واجد شرایط قرار میگیرید. زمانی که نوبت به شما رسید، برای انتخاب فرزند به یکی از شیرخوارگاههای زیر نظر سازمان بهزیستی معرفی خواهید شد تا کودکی را انتخاب کنید.
پس از انتخاب فرزند، به دادگاه خانواده معرفی میشوید و حکم سرپرستی موقت برایتان صادر میشود. سپس کودکی که انتخاب کردهاید با امضای صورتجلسه به شما تحویل داده میشود.
دوره آزمایشی فرزندخواندگی ۶ ماه است. در این دوره، مددکاران اجتماعی حداقل ۳ بار از خانه شما بازدید و وضعیت زندگیتان را بررسی میکنند تا مطمئن شوند که همهچیز خوب پیش میرود.
۴. صدور شناسنامه
پس از تمامشدن دوره آزمایشی و تأیید وضعیت کودک و توانایی شما برای فرزندخواندگی، گزارش نهایی به دادگاه ارسال میشود. در این مرحله، دادگاه حکم قطعی سرپرستی را صادر میکند و میتوانید برای کودک با مشخصات خودتان شناسنامه جدید بگیرید.
۵. نظارتهای بعد از فرزندخواندگی
صدور حکم قطعی سرپرستی به این معنا نیست که نظارت سازمان بهزیستی بر امور زندگی کودک قطع میشود. زنان مجرد پس از دریافت حکم سرپرستی قطعی باید در یکی از کلینیکهای مددکاری سازمان بهزیستی کشور پرونده تشکیل بدهند.
پس از فرزندخواندگی تا زمانی که کودک به ۱۸سالگی برسد، بازرسان و مددکاران بهزیستی حداقل ۲ بار در سال به منزلتان میآیند و شرایط زندگی کودک را بررسی میکنند تا در صورت بروز مشکلات به شما کمک کنند.
سخن پایانی
با توجه به نکاتی که گفتیم، اگر فکر میکنید که میتوانید از عهده فرزندخواندگی بربیایید، اجازه ندهید سختیها و مشکلات شما را از پذیرش سرپرستی یک کودک بازدارند. اگر مایل به انجام این کار هستید، در طول مراحل آمادهسازی و ارزیابی، فرصت دارید تا با کسانی که قبلا این کار را انجام دادهاند درباره شرایط سرپرستی بچه و شرایط مادر مجرد صحبت کنید.
منابع دیگر: qavanin و eawo و behzisti
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور با بیان آنکه دختران مجرد بالای 30 سال میتوانند متقاضی دریافت فرزندخواندگی از مراکز سازمان بهزیستی باشند گفت: بر اساس قانون این دختران در رتبه دوم اولویت اخذ فرزندخواندگی قرار دارند به طوریکه زوجین بدون فرزند در رتبه اول اولویت، دختران مجرد بالای 30 سال در رتبه دوم و زوجین دارای فرزند نیز در رتبه سوم اولویت قرار میگیرند.
محمد نفریه در گفتوگو با ایسنا، در خصوص دختران مجرد بالای 30 سال که میتوانند از مراکز بهزیستی فرزندانی را به سرپرستی قبول کنند گفت: قانون پیشین فرزندخواندگی مصوب سال 1353 بود که اوایل دهه هشتاد تیمی متشکل از سازمان بهزیستی، قوه قضاییه و سایر دستگاههای ذیربط نسبت به تدوین لایحه اصلاحی آن اقدام کردند.
وی ادامه داد: در سال 83 این قانون اصلاح و لایحه اصلاحی آن تقدیم مجلس شد اما بعد از گذشت حدودا یک دهه در سال 92 قانون «حمایت از کودکان بیسرپرست و بد سرپرست» به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: هر چند قانون مصوب سال 53 در زمان خودش قانون خوبی بود اما در طی زمان دیگر پاسخگوی نیازهای روز نبود به همین دلیل قانون جدید در 36 ماده و 17 تبصره به مجلس تقدیم شد و پس از تصویب برای اجرایی شدن به دستگاهها ابلاغ شد.
نفریه ادامه داد: از جمله تغییرات این قانون آن بود که پیش از آن تنها زنان و مردانی که نمیتوانستند صاحب فرزند شوند توانایی اخذ سرپرستی کودکان حاضر در مراکز بهزیستی را داشتند اما بر اساس ماده پنج قانون جدید کسانی که پنج سال از تاریخ ازدواج آنها گذشته باشد و از این ازدواج صاحب فرزند نشده باشند مشروط به آنکه حداقل یکی از زوجین بیش از 30 سال داشته باشد، زوجینی که دارای فرزند بوده مشروط به آنکه حداقل یکی از آنها بیش از 30 سال سن داشته باشد و همچنین دختران و زنان بدون همسر در صورتیکه حداقل 30 سال سن داشته باشند. میتوانند سرپرستی کودکان و نوجوانان حاضر در مراکز بهزیستی را بر عهده بگیرند.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: دختران و زنان مجرد بالای 30 سال تنها حق سرپرستی دختران را میتوانند اخذ کنند.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: قانون اصلاحی مصوب سال 92 دو آئین نامه داشت که آئین نامههای آن در اصل با وجود آنکه این قانون در سال 92 به تصویب رسید، سال گذشته به تصویب رسیدند و ابلاغ شدند.
نفریه افزود: به این ترتیب هم اکنون با توجه به آنکه کمتر از یک سال از تصویب آئیننامههای اجرایی این قانون میگذرد نمیتوان آمار دقیقی از خروجی این قانون اصلاحی ارائه داد. به همین ترتیب آخر سال جاری میتوانیم آمار تعداد دختران مجرد بالای 30 سالی که توانستند کودکان و نوجوانانی را به فرزندی قبول کنند اعلام کنیم.
وی تصریح کرد: اگرچه در بسیاری از استانها از جمله استانهای بزرگ همچون تهران، خراسان رضوی، اصفهان، استان فارس کودکانی را به دختران مجرد بالای 30 سال واگذار کردهایم اما آمار نهایی را پایان سال جاری میتوان اعلام کرد.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور خاطرنشان کرد: هر قانون جدیدالتصویبی تا بخواهد اجرایی شود و احکام آن در جامعه ساری شوند زمان میبرد. برای مثال سال گذشته در راستای اجرای هر چه بهتر این قانون شش همایش منطقهای و یک همایش سراسری با قضات سراسر کشور برگزار کردیم تا تغییرات این قانون به طور مشخص روشن و اجرایی شود.
نفریه ادامه داد: در حال حاضر بیشتر استانهایی که در آنها دختران بالای 30 سالی وجود داشتند که متقاضی فرزندخواندگی بودند به ویژه استانهای بزرگ مراحل واگذاری کودکان به آنها آغاز شده و تعدادی از این کودکان نیز به آنها تحویل داده شده است. اگرچه بر طبق اولویت هنوز هم قانون اولویت را برای متقاضیانی قرار داده که زوجینی هستند که صاحب فرزند نشدهاند، هر چند دختران مجرد بالای 30 سال اولویت بیشتری نسبت به زوجین دارای فرزند برای اخذ سرپرستی دارند.
وی همچنین خاطرنشان کرد: البته اولویتبندیها مشمول شروطی میشود. برای مثال کسانی که خودشان کودک را پیدا کرده باشند همواره در اولویت اول سرپرستی قرار دارند. اما در شرایط یکسان اولویتهای مذکور مطرح است.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور در ادامه تاکید کرد: دختران مجرد بالای 30 سال همانند سایرین متقاضیان اخذ فرزندخواندگی تمام شرایط عامی که برای دیگر سرپرستان مطرح است برای آنها نیز در نظر گرفته میشود. از جمله تقید به انجام واجبات و ترک محرمات، عدم محکومیت جزائی موثر، تمکن مالی، سلامتی جسمی و روحی، عدم حجر، عدم اعتیاد به مواد مخدر، روانگردانها و الکل، عدم ابتلا به بیماریهای واگیر یا صعب العلاج، صلاحیت اخلاقی، اعتقاد به یکی از ادیان مطروح در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و … از شرایط عمومی و اصلی اخذ فرزندخواندگی است.
نفریه در ادامه با بیان آنکه برخی از شرایط عمومی این قانون همچون تمکن مالی ممکن است با ابهاماتی روبرو باشد، تصریح کرد: تعیین تمکن مالی به دستورالعملهای اجرایی این قانون مرتبط میشود این در حالیست که موارد دیگری همچون سلامت روانی، صلاحیت اخلاقی و … هم ممکن است ابهاماتی داشته باشند.
وی ادامه داد: اما در خصوص تمکن مالی منظور آن است که فرد متقاضی فرزندخواندگی دارای شغل و درآمدی ثابت بوده، بیمه داشته باشد و بتواند از پس هزینههای خود و کودک بر آید.
مدیرکل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور ادامه داد: افرادی که فرزندی را به سرپرستی میپذیرند باید تمام هزینههای فرزندخوانده را متقبل شوند. اگرچه در تبصرههایی چنانچه خانواده صلاحیت و شایستگی داشته باشند اما تمکن مالی نداشته باشند کودک به آنها واگذار خواهد شد و حتی میتوان به آنها کمک مالی هم کرد.
نفریه در خصوص ازدواج دختران مجرد بالای 30 سال پس از اخذ فرزندخوانده گفت: در صورت ازدواج دختران بالای 30 سال باید همسر آنها نیز به ما معرفی شود و وی نیز روند صلاحیتش بررسی میشود تا در صورت تایید و داشتن صلاحیت فرزند مجددا به هر دوی آنها واگذار شود.
انتهای پیام
به گزارش ایمنا، روزنامه شرق نوشت: خانوادههای مشتاق، با هدیههای در دست برای بردن دخترکان و پسرکانی که به دنبال تکیه گاه میگردند، به مراکز نگهداری کودکان بی سرپرست میروند و برایشان مادر میشوند و پدر. اما در این میان بچههایی هم هستند که شانس کمتری برای خانواده دار شدن دارند؛ بچههایی که گاهی تا ابد پشت پنجره شیرخوارگاه و بعدها مراکز نگهداری نوجوانان منتظر کسی میمانند که دوستشان داشته باشد. در میان این دسته، کودکان معلول یا دارای بیماری خاص بیشتر دیده میشوند. هرچند خانوادههایی هستند که به قول خودشان به بچهها به عنوان میوه نگاه نمیکنند که درشتتر و بهترش را جدا کنند. ۱۷ اردیبهشت روز حمایت کودکان متأثر از اچ آی وی (ایدز) است؛ بچههایی که اچ آی وی مثبت دارند و خانواده خود را یا بر اثر بیماری ناشی از اچ آی وی از دست دادهاند یا در بیمارستان درست پس از تولد رها شدهاند. در روز ۱۷ اردیبهشت میهمان سازمان احیای ارزشها بودیم؛ مرکزی که به زنان اچ آی وی مثبت خدمات ارائه میکند و اولین هات لاین مشاوره اچ آی وی در کشور را راه اندازی کرده است. حالا هشت کودک تحت پوشش این مرکز و مبتلا به اچ آی وی هستند؛ بچههایی که اگر داروی مورد نیاز این ویروس را مصرف کنند، میتوانند تا ابد شبیه بچههای عادی برای پدر و مادرخوانده شأن فرزندی کنند. این گزارش روایتی از سه خانواده است که بچههای مثبت را به سرپرستی گرفتهاند؛ بچههایی که حالا جزئی از خانواده هستند و در خانهای زندگی میکنند که خبری از انگ و تبعیض در آنجا نیست.
روایت اول؛ مریم و مامان نیاز
نیاز ۱۲ ساله است. ۱۲ سال پیش، در یک روز زمستانی، تلفن مریم زنگ میخورد. آن زمان ۲۵ ساله بود و به یک مرکز خیریه حمایتی مشاوره میداد. از مریم میخواهند اگر برایش مقدور است، سری به بیمارستان کودکان بزند و از کودکی یک ماهه که نیاز به همراه دارد، نگهداری کند؛ کودکی که اعتیاد دارد و مادر و پدرش هم اعتیاد دارند و فرزند را نمیخواهند.
مریم همانطور که عکسهای تولد نیاز را نشانمان میدهد، میگوید: «به بیمارستان که رفتم با یک بچه تپل و بامزه که تندتند نفس میکشید، مواجه شدم. توی دستگاه بود و مدام خواب. شیشه شیر را که در دهانش میگذاشتند، میبلعید و دوباره به خواب میرفت. یک ماه تمام من و مادرم یک شب در میان مراقبش بودیم. دختر کوچولو خواهان زیادی داشت و خانوادههای زیادی برای بردنش داوطلب شده بودند. من و مادرم مدام به هم نگاه میکردیم و از آرزوهایمان میگفتیم. من تک فرزند بودم و خانه ما همیشه خلوت بود و پدر و مادرم از اینکه فرزند دیگری ندارند، گله میکردند». مریم میگوید وقتی اعتیاد از جان نیاز کنده شد، روی یکی از انگشتانش زخمی پدید آمد که خوب نمیشد. عفونی بودن زخم احتمال ابتلای کودک به اچ آی وی را زیاد کرد، اما آن قدر کوچک بود که آزمایشها مثبت نمیشد و صرفاً مشکوک بود. آرام آرام خانواده داوطلبان از دور و بر نیاز رفتند و ابتلایش به ویروس قطعی شد. حالا خانواده سه نفره ما مانده بود و نیاز کوچولو. مادرم گریه میکرد که دلش نمیخواهد نوزادی را که آن قدر برایش زحمت کشیده، به شیرخوارگاه بفرستد. پزشکان بیمارستان به پدرم گفتند از چند پزشک عفونی مشاوره بگیرد و اگر مطمئن شد نیاز را به خانه ببریم. پدرم با خانم دکتر مینو محرز صحبت کرد و محرز به ما اطمینان داد نیاز خطری برای ما ندارد و در صورتی که دارو را به صورت منظم بگیرد، دیگر ناقل نخواهد بود. کمتر از یک ماه طول کشید که نیاز را به خانه آوردند و شد خواهر کوچک مریم.
حالا نیاز ۱۲ ساله است. در پنج سالگی به او گفتهاند که فرزند زیستی خانواده نیست. به آنها نگاه کرده و تا چند روز در بهت به سر برده است. حالا نیاز میداند مادرش بر اثر اعتیاد از دنیا رفته، اما هنوز نمیداند حمل کننده ویروسی است که آدمها از آن میترسند.
مریم میگوید: «دارویی که مبتلایان به اچ آی وی مصرف میکنند، PEP نام دارد و به صورت رایگان در اختیار خانوادهها قرار میگیرد. حالا بدن نیاز به شدت قوی است و شمارش ویروس در بدنش صفر شده. این یعنی وقتی نیاز آزمایش میدهد، اچ آی وی منفی است و دیگر ناقل نیست و تنها حمل کننده این ویروس است».
از مریم میپرسم که آیا نیاز میداند که حمل کننده ویروس است؟ مریم پاسخ میدهد: «ما حالا در مرحلهای هستیم که در تلاشیم او را با این واقعیت روبهرو کنیم. بزرگتر که شد، مدام میگفت چرا دارو می خورم؟ چون داروی PEP چربی خون را بالا میبرد، به او گفتیم چربی خون دارد. اما بزرگتر که شد، دیگر زیر بار این داستان نمیرفت. کم کم به او گفتیم که یک ویروسی در بدنش هست که به کسی آسیب نمی رساند».
ارتباط مریم و نیاز با مؤسسه احیای ارزشها از جایی شکل گرفت که به دنبال دندان پزشکی برای نیاز میگشتند. مریم میگوید: «به گفته پزشکان هیچکس به جز خانواده لزومی ندارد که از ماجرای نیاز باخبر باشند. چون نیاز خطری برای کسی ندارد و مراجعهاش به دندان پزشکی هم خطرناک نیست. اما ما به خاطر مسئولیت اجتماعی، به دندان پزشکان دراین باره میگفتیم و آنها از پذیرش نیاز سر باز میزدند. کم کم از طریق پزشکان به این مؤسسه رسیدیم تا بتوانیم یک دندان پزشک برای دخترمان پیدا کنیم. دختری که اگر یک روز نباشد نفس کشیدن برایمان سخت میشود».
روایت دوم / رادین و سروین و مامان و بابا
نام پدر رضاست، او کارمند بانک است و ساکن تهران. دو فرزند چهار ساله به نامهای سروین و رادین دارد. سروین فرزند زیستی است و رادین فرزندخوانده. فیلمهای رادین و سروین را نشانم میدهد. روبهروی هم ایستادهاند و در بلندگوها آواز میخوانند. رادین درست مثل نیاز حالا فقط حمل کننده اچ. آی. وی است و وایرال لود ویروس در بدنش صفر است. داستان فرزندخواندگی رادین از آن داستانهای شنیدنی است. رضا میگوید: «سروین هفت ماهش بود. یک دوست هم گروهی تلگرامی داشتیم که درباره اچ آی وی مشاوره میداد. او یک بار برایم درباره بچههای متأثر از اچ آی وی صحبت کرد. برایم گفت کودکی هفت ماهه که تفاوت زادروزش با سروین سه هفته بود، در شیرخوارگاه کرمان است. آن زمان وضعیت نگهداری کودکان مبتلا به ایدز به گونهای بود که به خاطر ماجرای انگ و تبعیض و عدم مشاوره صحیح به مددکاران، در قرنطینهای جدا از سایر کودکان نگهداری میشدند. برای همین بود که آنها دنبال خانوادهای میگشتند که رادین را بپذیرد. من همان شب فقط از دهانم در رفت و به همسرم گفتم، چه خوب میشد که بچه را خودمان میآوردیم. همین جمله کافی بود که همسرم دیگر رها نکند. تا چهار شب مداوم نیمههای شب بیدار میشد و با گریه میگفت: الان پسرم در چه وضعیتی است، نکند به او شیر ندهند». رضا و همسرش یک هفته بعد سوار هواپیما میشوند و ساعت ۱۰ صبح به کرمان میرسند. فاصله گرفتن کفالت درمانی رادین تا رسیدن به آغوش مهربان مادر تنها پنج ساعت طول میکشد و همان شب رادین به خانه و پیش خواهرش میآید. حالا چهار سال است که آنها پدر و مادر رادین هستند.
از رضا میپرسم که میخواهند درباره این فرزندخواندگی به رادین بگویند؟ رضا میگوید: «قطعا و حالا مقدمه چینی هم کردهایم. درباره اینکه بعضی از بچهها از قلب پدر و مادرها می آیند و در شکم مادر بزرگ نمیشوند. از وقتی این را گفتهایم بچهها رهایمان نمیکنند که یک بچه دیگر از قلبمان برایشان بیاوریم». از رضا درباره این میپرسم که بین بچهها فرق نمیگذارد؟ او میگوید: «واقعیتش این است که کار سختی است. گاهی به من میگویند که تو رادین را بیشتر دوست داری. بالاخره مسئولیت رادین برای ما سنگینتر است. اما مسئله این است که مادر زیستی رادین در هنگام بارداری شیشه و هروئین را با هم استفاده میکرده و رادین بیش فعال است. اما به هرحال فرزند من است. هر وقت بخواهد میتواند به شیراز برود و پرونده مادرش را هم بخواند. ما چیزی را از او پنهان نمیکنیم. اما این بچه از قلب ما آمده و عزیزترین عزیز ماست».
روایت سوم / یوسف و مامان و عرشیا
یوسف ۲۰ سال پیش، به دلیل تزریق مشترک اچ آی وی مثبت شد. همان زمان ترک کرد و حالا در تبریز قالیباف است. ۱۸ سال از ترک یوسف میگذرد و همان زمان عاشق صفورا شد. صفورا هم با علم به بیماری یوسف، با اینکه خودش سالم بود، با او ازدواج کرد. در مشاورههای پیش از ازدواج فهمید که یوسف با مصرف مرتب داروها ناقل نیست و خطری برای زندگیشان ندارد. یوسف میگوید: «خدا نخواست و ما بچه دار نشدیم. برای آی وی اف اقدام کردیم، گفتند که به دلیل مشکل من شدنی نیست. همان زمان نوزادی سه ماهه را به خانه آوردیم که علاوه بر مثبت بودن، تودهای سرطانی هم داشت. بچه در هفت ماهگی از دست رفت و بعد از آن ما عرشیا را به خانه آوردیم که آن زمان یک ماهه بود. حالا پنج ساله است و به زودی صاحب خواهر میشود. خواهری مثل خودش اچ آی وی مثبت که چهار ماهه است و در بهزیستی نگه داری میشود».
یوسف هم مثل روایتهای پیشین میگوید که شمارش ویروس در بدن خودش و پسرش به صفر رسیده. صدای خندههای عرشیا از پشت تلفن شنیده میشود. او هم به زودی درباره اینکه خانواده او، زیستی نیستند به فرزندش خواهد گفت. یوسف میگوید: «این حق عرشیاست که بداند از کجا آمده. مادرش او را در بیمارستان رها کرده و حالا او فرزند ماست. فرزندی که از همه دنیا بیشتر دوستش داریم».
اچ آی وی با ایدز فرق میکند
الهه شعبانی، مدیرعامل مؤسسه احیای ارزشها، در گفتوگو با «شرق»، درباره مسیری که کودکان متأثر از اچ آی وی-ایدز طی میکنند، میگوید: «کودکانی که با ویروس اچ آی وی زندگی میکنند، در صورت درمان به موقع و داشتن خانوادهای امن میتوانند طول عمر طبیعی داشته باشند، میتوانند ازدواج کنند و حتی فرزندی بدون ابتلاء به این ویروس به دنیا بیاورند! بازی این کودکان با بقیه بچهها، هیچ مشکلی را به وجود نمیآورد و باعث انتقال این ویروس به دیگران نمیشود؛ چون با درمانهای امروزی، میزان بار ویروس در بدن شأن به صفر میرسد و در واقع ویروسی وجود ندارد که انتقال پیدا کند! کودکان اچ آی وی مثبت، اغلب مواقع در شیرخوارگاهها و مراکز نگهداری در شرایط بسیار دشواری به سر میبرند و کیفیت زندگی آنها در شرایط بسیار نامناسب است. فرزندخواندگی کودکان اچ آی وی مثبت شرایط سادهای دارد و بسیاری از خانوادهها و افراد در صورت تمایل میتوانند اقدام کنند. اساساً فرزندخواندگی این کودکان بسیار ساده است و میشود به آنها یک زندگی واقعی بخشید».
شعبانی همچنین درباره تفاوت اچ آی وی و ایدز میگوید: «اول باید بدانیم که اچ آی وی و ایدز با هم متفاوت هستند. اچ آی وی معادل با ایدز نیست و خیلیها ممکن است ویروس اچ آی وی را داشته باشند و هیچ وقت به خاطر سبک زندگی سالم، و مصرف به موقع دارو وارد مرحله ایدز نشوند. خیلی وقتها میگویند طرف ایدز دارد؛ ولی ایدز اصلاً معنایش چیز دیگری است». او در ادامه گفت: «تلاش ما این است که بگوییم افرادی که با ویروس اچ آی وی زندگی میکنند نه مبتلا به اچ آی وی! چون به دلیل مصرف دارو بار ویروسی پایین و سیستم ایمنی قوی دارند، بیمار تلقی نمیشوند و تنها ویروس در بدن شأن وجود دارد. حالا ۲۱ سال است که هدف مؤسسه احیای ارزشها حمایت از خانوادههای آسیب دیده است؛ اما به دلیل اهمیت موضوع خانوادههای دارای اچ آی وی و برای پیشگیری از اچ آی وی علاوه بر حمایت از زنان و کودکان اچ آی وی مثبت، در این زمینه به نهادهای مختلف هم آموزش میدهیم و این آموزشها کاملاً رایگان است. همچنین ما در مرکز به صورت رایگان آزمایش اچ آی وی با راپید تست (تست سریع) انجام میدهیم و کسانی که به هر دلیلی احساس نیاز به این تست میکنند، میتوانند به صورت رایگان و محرمانه از این خدمات بهره مند شوند».
بچههای منتظر
سعید بابایی، مسئول دفتر امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی کشور است. او در گفتوگویی با «شرق»، درباره روند به سرپرستی گرفتن کودکان یتیم متأثر از ایدز و همچنین نحوه نگهداری از آنها میگوید: «بچه های اچ آی وی مثبت در بین کودکان تحت سرپرستی بهزیستی در تهران و شهرهای دیگر وجود دارند و ترجیح میدهم درباره تعداد این کودکان نگویم؛ اما محدوده سنی آنها در حال حاضر بین دو تا ۱۴ سال است. بحث فرزندخواندگی این بچهها مثل دیگر بچهها انجام میشود. کارکنان شیرخوارگاهها و دیگر مراکز ما که قرار است از این کودکان نگهداری کنند، نسبت به شرایط این کودکان آگاه هستند و میدانند چگونه باید به این کودکان در کنترل بیماری کمک کنند. در حال حاضر این بچهها در کنار سایر کودکان ما زندگی میکنند و شرایط خاص آنها به دیگر کودکان توضیح داده میشود». او در ادامه افزود: «بحث فرزندخواندگی بچههای با نیازهای ویژه مسئله مهمی است. در سالهای گذشته خانوادههایی داشتهایم که این فرزندان را به سرپرستی پذیرفتهاند؛ اما به پررنگ شدن این مسئله در جامعه نیاز داریم. درباره بچههای دارای شرایط عادی، متقاضیان زیادی وجود دارد، همین حالا در سامانه فرزندخواندگی، بیش از ۱۴ هزار خانواده متقاضی هستند که همه حائز شرایط فرزندخواندگی نیستند و نهایتاً دو هزار فرزند در سال به فرزندخواندگی پذیرفته میشوند؛ ولی بچههایی هستند که میتوانند بحث فرزندخواندگی را تسهیل کنند. یکی از این جامعه هدفها، بچههای اچ آی وی مثبت هستند که اگر فرهنگ سازی در زمینه آنها صورت بگیرد، میتوانند صاحب خانواده باشند».
هرچند پذیرش بچههای اچ آی وی مثبت هنوز در نظر خانوادههای زیادی سخت به نظر میرسد؛ اما جستوجویی ساده درباره زندگی این کودکان میتواند زندگی کودکان زیادی را تغییر بدهد. بچههایی که گناهی در سرنوشتشان ندارند و نیازمند آغوشی هستند که از آنها نترسد. این بچهها ترسناک نیستند، آنها را در جامعه بپذیریم.
پ.ن: در این گزارش برای حفظ امنیت روانی خانوادههایی که روایتهای خود را در اختیار «شرق» قرار دادند، نام و محل زندگی آنها تغییر داده شده است.